سفارش تبلیغ
صبا ویژن
صفحه نخست - آرشیو وبلاگ - پست الکترونیک - طراح قالب
منوی اصلی
صفحه نخست
آرشیو وبلاگ
پروفایل مدیر وبلاگ
عناوین مطالب وبلاگ
پست الکترونیک
قالب وبلاگ
آرشیو مطالب
آذر 89
آبان 89
اسفند 89
فروردین 90
اردیبهشت 90
تیر 90
پیوند های روزانه
گرافیک
خدمات
علایم مزاج های چهارگانه و انتخاب غذا
مجله اینترنتی ناقلا دات کام
ایران زیبا بزرگترین سایت تفریحی
سرگرمی
قالب وبلاگ
آرشیو پیوندهای روزانه
درمان چاقی: تغذیه،ورزش،دارو

برای جلوگیری از چاقی هیچگاه دیر نیست. به دو صورت زیر می توانید از چاقی جلوگیری کنید:

1- تغذیه درمانی همراه با ورزش

2- دارو درمانی

تغذیه درمانی همراه با ورزش
شما می توانید با تغییر روش زندگی، تغذیه صحیح و ورزش به وزن مناسب برسید. علاوه بر آن، زندگی راحت و سلامت را برای خود فراهم می کنید.

1- آب زیادی بنوشید. در هنگام گرسنگی، آب بنوشید. آب، مواد زائد را از بدن دفع می کند و علاوه بر آن جلوی خوردن زیاد غذا را می گیرد. لازم به ذکر است که، نوشیدنی های کافئین دار ، همانند آب عمل نمی کنند.

2- لقمه را آرام بجوید و اجازه دهید تا معده پُر شود. 15 دقیقه وقت لازم است تا معده به فرد بگوید که پر شده است.

3- میوه ها و سبزیجات را فراموش نکنید.

4- کربوهیدرات ساده را کنار زده و به جای آن کربوهیدرات پیچیده مصرف کنید. کربوهیدرات ساده مانند: قند، شکر، آبنبات، نان سفید و بدون سبوس. کربوهیدرات پیچیده از قبیل: نان سبوس دار ، آجیل، غلات.

5- پروتئین، برای رشد عضلات و سوخت و ساز بدن لازم است.

6- مصرف چربی را کم کنید، ولی آن را از رژیم غذایی خود حذف نکنید، زیرا چربی برای سلامت پوست و مو، غشای اعضای بدن و ... لازم است.

7- احساسات خود را در هنگام غذاخوردن کنترل کنید.

8- پُرخوری نکنید.

9- بیشتر افراد هنگام تماشای تلویزیون زیاد غذا می خورند، لذا در هنگام غذاخوردن جلوی تلویزیون ننشینید.

10- می توانید به جای استفاده از ماشین، پیاده به سر کار خود بروید.

11- سریع تر از همیشه راه بروید.

12- می توانید از پله به جای آسانسور استفاده کنید.

13- همیشه زودتر از ماشین پیاده شوید و باقی مسیر را پیاده بروید.

14- مدت زمان پیاده روی را زیاد کنید.

15- هنگامی که منزل را جارو می کنید، سریع تر از همیشه این عمل را انجام دهید.

ورزش هایی که می توان برای مقابله با چاقی انجام داد:
- ورزش کردن با فیلم های ورزشی

- انجام کارهای خانه

- باغبانی

- دوچرخه سواری

- شنا

- بدمینتون

- ایروبیک

- وزنه برداری

به طور کلی اگر 500 کالری از کالری دریافتی روزانه خود را کم کنید، در هفته معادل 454 گرم وزن کم خواهید کرد، یا اینکه می توانید 250 کالری از غذا را کم کنید و 250 کالری را از طریق ورزش از دست بدهید.

عادات غذایی صحیح، باعث:
کاهش سرطان پروستات ، روده بزرگ و سینه

کاهش خطر افزایش فشار خون ، دیابت نوع 2 و بیماری های قلبی

آسودگی خیال و آرامش در هنگام خوابیدن

بهبود بیماری های روانی و افزایش اعتماد به نفس

داروهای ضد چاقی
داروهای ضد چاقی دو دسته اند: داروهایی که جلوی جذب چربی ها را می گیرند و داروهایی که موجب کاهش اشتها می گردند. این داروها بر مغز اثر می گذارند و از این نظر شبیه ماری جوآنا عمل می کنند و باعث تداخل در رشد سلول های عصبی می گردند.

در تحقیقی که بر روی داروهای درمان کننده چاقی در دانشگاه پزشکی در امریکا انجام شد، به این نتیجه مهم رسیدند که این داروها می توانند باعث بروز سرماخوردگی، هپاتیت و حتی ایدز نیز شوند.

علاوه بر آن برخی از داروهای ضد چاقی نیز باعث افسردگی شدید، نگرانی، زودرنجی، عصبی شدن ، بی خوابی ، خشکی دهان ، تنبلی روده و خودکشی می شوند.

بهتر نیست به جای آنکه هزینه های گزاف داروهای ضد چاقی را بپردازیم و اثرات مخربی را بر بدن خود به جای بگذاریم، رژیم غذایی صحیح و فعالیت بدنی داشته باشیم تا هم به وزن ایده آل برسیم و هم سلامتی خود را تضمین کنیم ؟

مریم سجادپور- کارشناس تغذیه

 



+نوشته شده در شنبه 90/4/4ساعت 4:10 عصر توسط فروزان
نظر
موانع عشق من و تو ...

به نظر می‌رسد روابط زوجین در گستره‌ای فراتر از موضوع سازگاری قابل بحث باشد. اگر نقطه‌ آرمانی در روابط زناشویی را رابطه‌ای بدانیم که نتیجه‌ آن از یک سو آرامش روانی و احساس ارزشمندی و از سوی دیگر کارآمدی هر یک از زوجین در کارکردهای مورد انتظار از آنان باشد و البته آرامش و کارآمدی را نیز بر اساس آموزه‌های دینی تفسیر کنیم، می‌توان این رابطه را فراتر از سازگاری در نظرگرفت. چون سازگاری زوجین ضرورتاً نشانگر کار‌آیی آنان در تمام عرصه‌ها نیست به طور مثال اگر زن و شوهر برای نداشتن فرزند و یا قطع ارتباط با خویشان به توافق رسیده باشند، گرچه سازگاری میان آنان برقرار است؛ اما این رابطه به گونه‌ای پویا نبوده است که زمینه‌ کارآیی زن و شوهر را به عنوان ارکان خانواده در برابر طایفه و جامعه فراهم آورد. از نگاه ما سازگاری زناشویی گرچه پیش‌نیاز ضروری خانواده کارآمد است اما نمی‌تواند ملاکی تام برای ارزش‌گذاری بر روابط زن و شوهری باشد و باید سازگاری را با محوریت « تعاون بر تقوا» ملاکی مهم و اساسی شمرد.

از آنچه گفته شد می‌توان دریافت که نقطه مطلوب، و به تبع آن دامنه‌ی بحث از روابط زن و شوهری، روابطی است که بتواند استعدادهای هر یک از زوجین را بارور نماید، درک متقابل، نشاط و شادکامی و تعادل روانی آنان را ارتقاء بخشد و کارکردهای هر یک از آنان را، از جمله در ارتباط با فرزندان، والدین، خانواده یکدیگر و جامعه تقویت نماید.

مشکلات موجود در روابط زن و شوهر

1- مشکلات جسمی

در برخی موارد ، ناسازگاری‌ها و ناکامی‌ها در روابط زناشویی به نقص جسمانی برمی گردد. عقیم بودن یکی از زوجین را می‌توان از زمینه‌های ناسازگاری و احساس نارضایتی دانست. آموزه‌های دینی، فرزندآوری را از کارکردهای مهم ازدواج و باروری را از ویژگی‌های مثبت برشمرده‌اند. به گفته برخی مسئولان، میزان ناباروری در جهان، 15 درصد است. البته مشکلات و بیماری هایی که در طول زندگی برای هر یک از طرفین اتفاق می افاتد می تواند باعث ناسازگاری و مشکلات عدم سازش در زوجین گردد.

2- مشکلات جنسی

روابط جنسی سالم و رضایت‌مندانه تأثیر بسزایی در نشاط زن و شوهر، افزایش روابط عاطفی و محبت‌آمیز، حس حمایت‌گری مرد نسبت به زن و همراهی زن با همسر خود دارد. روایات متعددی بر ترک رهبانیت جنسی تاکید کرده‌اند. زنان نیز چون مردان دارای میل جنسی‌اند که از نظر کیفیت بر مردان غلبه دارد و البته حیا سبب می‌شود که از تمایلات خود به صراحت سخن نگویند، از این رو به مردان توصیه شده‌است که نیاز جنسی

همسران

خود را نادیده نگیرند، اهمیت روابط جنسی زن با همسر خویش به قدری حائز اهمیت است که تمکین جنسی از مهم‌ترین مسئولیت‌های واجب زن در زندگی زناشویی به حساب می‌آید.

 

بالا رفتن سن ازدواج در کنار گسترش ارتباطات اجتماعی و تکنولوژی‌های رسانه‌ای، زمینه ‌روابط جنسی قبل از ازدواج را افزایش داده است.

دختران و پسرانی که پس از تجربه‌های جنسی اقدام به ازدواج می‌کنند، به

همسران

خود اعتماد کمتری دارند و این احتمال که پس از ازدواج نیز روابط آزاد جنسی را ادامه دهند زیاد است.

 

همچنین حضور بدون قاعده‌ی ماهواره و اینترنت در خانه‌ها، ذائقه جنسی را تغییر و میل به تنوع طلبی را افزایش داده و از جذابیت زن و شوهر برای یکدیگر کاسته است. علاوه بر این عدم رعایت مرزهای اخلاقی میان زن و مرد از جمله مشاهده‌ تصاویر و فیلم‌های مستهجن به شکل‌گروهی، سطح حیا را کاهش داده است. استمرار این وضعیت در روابط زن و مرد، در کنار افزایش حضور در مجالس دوستانه و مجالس خانوادگی، بدون رعایت قواعد اخلاقی نیز منجر به بی‌تفاوتی مرد در مقابل رفتارهای جنسی همسرش شده است.

به گفته‌ برخی کارشناسان، نارضایتی جنسی از مهم‌ترین عوامل طلاق در ایران است و بیش از 50 درصد طلاق‌ها ناشی از مشکلات و اختلالات جنسی می‌باشد. برخلاف برخی گمان‌ها، رابطه‌ی جنسی زن و مرد نه تنها یک رابطه‌ی جسمی نیست بلکه آثار بسیاری در روابط زناشویی دارد، این رابطه عاملی برای تقویت حس اعتماد به نفس، رهایی از تنش‌های روزانه، افزایش صمیمیت و بالابردن حس حمایت‌گری مردان از زنان است.

ناکامی جنسی در مردان آثاری از قبیل افسردگی، کم حرفی با همسر، افزایش احتمال روابط مشروع یا نامشروع با دیگران، تمایل به اعتیاد و بی‌انگیزگی را در پی خواهد داشت و این ناکامی در زنان به دلیل آنکه نیاز جنسی خود را صراحتاً بیان نمی‌کنند احتمال ناسازگاری، بهانه‌جویی، سلطه‌گری، سرگرم کردن خود به امور مختلف، خودنمایی و حتی برقراری روابط نامشروع را افزایش می‌دهد.

همسران

3- مشکلات در روابط عاطفی

خلقت حکیمانه‌ زن و مرد را به گونه‌ای سرشته است که آنان در کنار یکدیگر به آرامش می‌رسند و میان آنان دوستی و رحمت برقرار می‌شود. با وجود این، آموزه‌های متعددی نیز وجود دارند که این زمینه‌های طبیعی را در مسیری کارآمد هدایت کنند.

معاشرت به معروف قاعده‌ای فراگیر، هم در طول زندگی مشترک و هم در زمان اختلافات خانوادگی و طلاق است. رعایت این ادب می‌تواند زمینه‌ بازگشت به زندگی پس از جدایی را فراهم آورد و یا از پیامدهای منفی طلاق بکاهد.

خوش‌صحبتی با همسر، زمینه‌ساز صفای زندگی و نیکی به آنان سبب زیادی عمر و گشایش در امور اقتصادی خانواده مصداقی از خوش‌رفتاری با همسر است. هدیه به همسر محبت او را افزون و عفت وی را فزونی می‌بخشد. مردانی که به

همسران

خود افترا می‌بندند، بددهانی می‌کنند، زنان را از یاری و حمایت خود دریغ می‌کنند، خشونت می‌ورزند، و بخل پیشه می‌کنند از بدترین مردان به حساب آمده‌اند. در مورد زنان نیز آموزه‌های بسیاری وارد شده‌ است. قدرشناسی از

همسران

، کسب رضایت آنان، حتی در صورتی که شوهر مقصر باشد و ایجاد آرامش روانی در زمان بروز مشکلات و خدمت به همسر از ویژگی‌های مطلوب یک زن است. افزایش ساعات کار مردان و اشتغال زنان از عوامل خستگی زوجین برای هم صحبتی است؛ چنانکه رسانه‌ها هم زمینه‌ هم صحبتی

همسران

را به شدت کاهش داده‌‌اند.

زن و شوهر با وجود اینکه به هم علاقه‌مندند؛ اما راه ابراز علاقه را نمی‌دانند و از تحلیل شیوه‌هایی که طرف مقابل برای اعلام محبت و یا بیان مقصود خود به کار می‌گیرد ، عاجزند. مرد به دلیل آنکه با روان‌شناسی زن آشنا نیست،گمان می‌کند که اگر همسرش خواسته‌هایش را صراحتاً بر زبان بیاورد هیچ مشکلی بوجود نخواهد آمد و زن نیز پیوسته از ضعف عاطفی و احساسی شوهر گلایه می‌کند.

4- افزایش انتظارات

افزایش انتظارات دختران و پسران از ازدواج، از نکات دیگری است که تأثیر خود را بر روابط عاطفی زوجین آشکار می‌سازد. امروزه توقعات غیرواقع‌بینانه، عامل بسیاری از ناسازگاری‌ها و جدایی‌هاست.

تعهدات کاری و مالی بیش از حد که به خستگی جسمی و روحی می انجامد نیز پیامد دیگر افزایش سطح مطالبات از زندگی زناشویی است و حتی ممکن است زن و شوهر را به جایی برساند که عنوان کنند؛ بهتر بود، ازدواج خود را تا تأمین شدن انتظارات به تأخیر می انداختند. با افزایش انتظارات، زن و مرد نمی‌توانند سپاسگزار وضع موجود و زحمت‌های یکدیگر باشند و همواره با حالت طلبکاری با یکدیگر رابطه برقرار می‌کنند. امروزه زن و مرد، به ویژه شوهران از احساس عمیق ناسپاسی رنج می‌برند. رسانه‌ها و برخی فعالان اجتماعی این ایده را ترویج می‌کنند که مردان باید با تمام توان در خدمت خانواده باشند و این شایستگی و حق زنان است که

همسران

شان کاملاً در خدمت آنان باشند. وقتی چنین تصویری را به زنان منتقل می‌کنیم و انتظارات آنان را افزایش می‌دهیم، آسیب پذیری و رنجیدن آنان پس از برآورده نشدن انتظاراتشان بیشتر خواهد بود.

هر کدام از موارد ذکر شده می تواند در زندگی زناشویی شما هم موجود باشد.با نگاهی دقیق به ارتباط خود و همسرتان می توانید با رفع این مشکلات ، زندگی شیرین تر و روابط مستحکم تری را بنا کنید.

منبع : حدیث زندگی

 



+نوشته شده در شنبه 90/4/4ساعت 12:44 صبح توسط فروزان
نظر
قوانین من در آوردی

قانون نانوایی

درست در زمانی که نوبت نان گرفتن شما فرا می رسد ، نان تمام می شود یا اینکه کارگران نانوایی به مدت یک ساعت دست از کار می کشند .

قانون صف

اگر شما از یک صف به صف دیگری رفتید ، سرعت صف قبلی بیشتر از صف فعلی خواهد شد

 

قانون دسته کلید

اگر یک دسته کلید در اختیار داشته باشید و ندانید کدام یک در را باز می کند ، تا همه را امتحان نکنید ، در باز نمی شود . اگر کارتان فوری و ضروری باشد بدتر می شود و در آن صورت باید هر کلید را چند بار امتحان کنید .

قانون هواپیما

اگر به موقع خود را به فرودگاه برسانید ، هواپیما ها همیشه تاخیر دارند . ولی اگر دو دقیقه دیر به فرودگاه برسید می بینید که هواپیمای شما پرواز کرده است .



+نوشته شده در شنبه 90/4/4ساعت 12:42 صبح توسط فروزان
نظر
خلاصه ی زندگینامه ی بویل، رابرت

رابرت بویل در سال ???? در ایرلند به دنیا آمد. و در سال ???? درگذشت . رابرت بویل که از چهره های ماندگار انگلیس است در کاخ لیزمور در ایلند به دنیا آمد او هفتمین پسرکنت اعظم کورک یکی از ثروتمند ترین مردان جهان بود کنت اعظم برای تربیت فرزندان و اینکه لوس و نازنازی نشوند آنها را به خانواده های فقیر سپرد تا پرورش یابند.رابرت بویل از 6 ماهگی تا 4 سالگی در یک خانواده روستایی ایلندی به سر برد او تا 8 سالگی زیر نظر معلم سر خانه تحصیل کرد سپس به مدت 3 سال در اتون انگلیس به در خود ادامه داد.
بویل در 20 سالگی به لندن رفت و عضو یک گروه دانشمندان تحربی شد.بویل اعتقاد راسخ داشت که آینده علم بر روش تجربی استوار است . شعار او که هیچ چیز به صرف گفته دیگران قابل قبول نیست. این فکر را که تمام پاسخها در کتابهای قدیمی وجود دارد نفی می کرد. گروه علمی که او عضو آن بود جلسه بحثهای غیر رسمی را در خانه هر یک از اعضا برگزار می کرد و بویل به آن نام کالج نامرئی داده بود.
در سال 1654 بویل به اکسفورد رفت تا به حامیان علوم تجربی نزدیکتر باشد او با کمک رابرت هوک باهوش یک تلمبه بادی پیشرفته را ساخت . این دو نفر ثابت کردند که صدا در خلا منتشر نمی شود آنها استدلال گالیله را که معتقد بود در صورت نبودن مقاومت هوا یک پر سبک و یک تکه سرب سنگین با سرعت برابر سقوط می کنند تایید کردند . بویل به سبب آنکه نمی خواست حیوانات را بیازارد قادر نبود که مطالعاتش را روی تنفس در خلا کاملا پیگیری کند و او یافته های خود را در کتاب تاثیر کشسانی هوا در سال 1660 منتشر کرد. این کتاب شامل قانون بویل است. بنابر قانون بویل حجم یک گاز با فشار موثر بر آن نسبت وارون دارد.
بزرگترین دستاوردهای بویل در رابطه با علم شیمی است. او عنصر را ماده ای تعریف کرد که نمی توان آن را با روشهای شیمیایی به مواد ساده تر تبدیل کرد و نمی توان آن را از ترکیب دو یا چند ماده ساده تر به دست آورد. کتاب او به نام شیمیدانان شکاک 1661 نشان دهنده آغاز شیمی جدید است.
بویل اصرار داشت که دوستان دانشمند وی نتایج تجربیات خود را با سرعت گزارش کنند تا دیگران نیز از اکتشافهای جدید مطلع شوند در سال 1663 وی کوششهای موفقی را برای صدور امتیاز انجمن سلطنتی به عنوان یک مجمع علمی رسمی که بر اساس الگوی کالج نامرئی ایجاد شده بود انجام داد. در سال 1668 به لندن بازگشت و یک آزمایشگاه شیمی را در خانه خود به وجود آورد او عنصر قابل اشتعال فسفر را کشف کرد و نخستین کبریت را ساخت.
رابرت بویل علاوه بر پژوهشهای غلمی زبانهای عبری یونانی و سریانی را آموخت تا مطالعات خود را روی متون مذهبی دنبال کند. مسئولیتهای گوناگونی از جمله ریاست شورای شهر اتون مقامی در کلیسای انگلیس و ریاست انجمن سلطنتی به او پیشنهاد شد ولی آنها را نپذیرفت. بویل هیچ گاه ازدواج نکرد. هنگامی که در لندن وقات یافت مجموعه کارهای علمی خود و دستگاهای را که ساخته بود به انجمن سلطنتی واگذار کرد. او همچنین هزینه سخنرانیهای سالانه حمایت از دین مسیح در برابر حمله بی دینان تامین می کرد.
 ..

 



+نوشته شده در شنبه 90/4/4ساعت 12:40 صبح توسط فروزان
نظر
آرزوی مرگ گناه است؟!

آرزوی مرگ گناه است؟!
 

نظر اسلام در مورد آرزوی مرگ کردن چیست؟


 

آرزوی مرگ

چنین عملی شرعاً ممنوع است و انسان نباید از پروردگارش بخواهد که مرگ او را جلو بیندازد و یا آرزوی مرگ کند ،زیرا پیامبر اسلام چنین کاری را نهی فرموده و می فرماید :

«هیچ یک از شما به خاطر زیانی که به او رسیده آرزوی مرگ نکند چرا که اگر نیکو کار است شاید نیکی هایش را فزون کند و اگر بدکار است شاید توبه کند .»

و این امر بدان معنا است که انسان نباید برای مرگ خودش تقاضای تعجیل کند و یا آن را آرزو نماید ،زیرا شخص از دو حال خارج نیست: یا یکی از اشخاص نیکوکار است که عمر طولانی او موجب افزایش حسنات اوست . و یا از اشخاص بد کار است که در این صورت امید آن می رود که خداوند فرصت توبه را برای او فراهم نماید و از آن پس عبرت گیرد و به درگاه خداوند باز گردد .پس دلیلی ندارد که او آرزوی کند .

در حدیث دیگری روایت شده است که پیامبر «ص»می فرماید :

«و اگر ناگزیر باید آرزوی مرگ نماید باید بگوید :خدایا مرا زنده بدار مادامی که می دانی زندگی برای من نکو ست و مرا بمیران وقتی که مرگ برای من بهتر باشد »

یعنی باید کار را به خدا بسپارد نه به اختیار خود چرا که اگر زندگی برای او بهتر باشد پس طول عمر برای او بهتر و شایسته تر است .در حدیثی روایت شده است که پیامبر «ص» می فرماید :

« خیر النّاسِ مَن طالَ عُمرهُ و حسُنَ عَمَلُهُ »؛ «بهترین مردم کسی است که عمرش طولانی و کردارش خوب باشد »

پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) می فرماید : «هیچ یک از شما به خاطر زیانی که به او رسیده آرزوی مرگ نکند چرا که اگر نیکو کار است شاید نیکی هایش را فزون کند و اگر بدکار است شاید توبه کند»
مرگ

شاید بقای زندگی چنین شخصی هم برای خود و هم برای دیگران مفید و سودمند باشد و اگر مرگ برای او بهتر باشد ،خداوند او را می میراند که چه بسا عمر طولانی او مستوجب گناهانی گردد که عاقبت خوب و ستوده ای در بر نداشته باشد ، بنابراین لازم است که انسان چنین آگاهی را به خدا و به اذن و مشیت او محول نماید آداب یک مسلمان باید با پروردگارش اینگونه باشد ،اما کسی به محض این که به مصیبتی دنیای مبتلا گردد مانند اینکه همسرش ،یا دخترش ،یا فرزندش و یا ... فوت نماید و یا به بیماری دچار شود ،آرزوی مرگ کند و تمام زندگیش را به جهنمی تبدیل کند، در واقع خود اوست که زندگیش را به این صورت در آورده است ،چرا که انسان خود می تواند زندگیش را به صورت خوب و سعادتمندانه و رضایت بخش در آورد همان گونه که در بعضی احادیث روایت شده که پیامبر «ص» می فرماید :

«خداوند متعال به عدالت خود شادی و آرامش خاطر را در رضا و یقین غم و اندوه را در شک و ناسپاسی قرار داده است»

شادی و آرامش خاطر در رضا و یقین است یعنی انسان به آن چه از جانب خدا می آید راضی و به قضا و قدر او تن دهد و یقین داشته باشد به این که نزد خداوند به پاداش خوب نائل خواهد شد یعنی باید مسلمان به امروز خود راضی و به فردایش اطمینان داشته باشد .

این است مفاد رضا و یقین که به او سرور ،شادی و آرامش روحی می دهد چنان آرامش روحی که بعضی از گذشتگان گفته اند :

ما در چنان سعادتی زندگی می کنیم که اگر پادشاهان از آن آگاهی می یافتند برای نیل بدان با شمشیر با ما به مقابله برمی خواستند چنین سعادتی از شمار سعادت طلا و جواهر و قصرهای عالی نیست بلکه از سعادت روحی و روانی است .


منبع : دیدگاه های فقهی معاصر جلد 2 / دکتر یوسف قرضاوی



+نوشته شده در چهارشنبه 90/4/1ساعت 5:17 عصر توسط فروزان
نظر

بالاخره کتاب “نحوه درک زنان” چاپ شد(طنز)

www.Iranvij.ir | گروه اینترنتی ایران ویج ‌


 



+نوشته شده در چهارشنبه 90/4/1ساعت 5:15 عصر توسط فروزان
نظر
زن ذلیل - شوهر ذلیل!!!

  زن ذلیل
گشته اسباب غرور و دلخوشی   
یک زن لاغر سیاه و کشمشی
با قدی چون نردبانی بر چنار   
کی توانم راه رفتن در کنار
دست ها چون بیل و ناخن دسته بیل 
در تنم خنجر کند چون سیخ و میل
....

 

                           شوهر ذلیل
گشته اسباب غرور و دلخوشی      
شوهری چاق و سیاه و جوش جوشی
با دماغ پهن خود چون سنگ پا 
  زهره از هر کس برد با یک نگا
چون که چشمش لوچ و مخمور و لوند 
حُسن من یک باشد او بیند به چند
....

 

              زن ذلیل
گشته اسباب غرور و دلخوشی   
یک زن لاغر سیاه و کشمشی
با قدی چون نردبانی بر چنار   
کی توانم راه رفتن در کنار
دست ها چون بیل و ناخن دسته بیل 
در تنم خنجر کند چون سیخ و میل
موی سر کم پشت و صورت پر زمو 
ماه پرلک گشته آن سیمینه رو
چون که بینی خنده هایش پر کشی 
یک به یک دندان زرد و سیم کشی
با دماغی تیز و باریک و بلند 
چهره اش کرده فریبا و لوند
چشم و ابرو در هم و مخموره حال
ریز چون بادام خشک و زرد کال
کی زبان آید به کامش در سکوت 
می زند مغزم دگر زنگی و سوت
مادری دارد چو رستم پهلوان 
نعره اش لرزد تن شیر ژیان
هفته ای ده شب بیاید خواهرش 
پر کند از مرغ و ماهی هیکلش
گشته ام پیر و زمین گیر و علیل 
هست تیره روزگار زن ذلیل

 

                 شوهر ذلیل
گشته اسباب غرور و دلخوشی      
شوهری چاق و سیاه و جوش جوشی
با دماغ پهن خود چون سنگ پا 
زهره از هر کس برد با یک نگا
چون که چشمش لوچ و مخمور و لوند 
حُسن من یک باشد او بیند به چند
کله اش از مو آزاد است و طاس 
آبرویم رفته پیش اهل ناس
مشک پرکشک آورد جای شکم 
صبح تا شب می خورد می گوید چه کم
گر بلند آرد لژ نعلین او  
قد نرسد به نود چاق کدو
چون که خشم آرد شود سرخ گلی 
نعره آرد بر سرم چون بلبلی
ضربه بر من می زند با شصت فن 
خواب از چشمم بدزدد درد تن
مادری دارد سه سر دم اژدها 
هرکجا خواهم روم گوید کجا
آن زبانش نیش دارد همچو مار 
دور پاهایم بپیچد سیم خار
خواهرش را من چه گویم حرف چیست 
حقه بازی آورد از ده چو بیست
گشته ام از دست این هر سه علیل 
وای بر آن تیره بخت بی کس شوهر ذلیل


+نوشته شده در چهارشنبه 90/4/1ساعت 5:11 عصر توسط فروزان
نظر

مردهایی که نباید با آنها ازدواج کنید!

مردهایی که نباید با آنها ازدواج کنید!

مردانی که نمی‌توانند به دیگران لبخند بزنند، مردانی که دوست ندارند اختیارات خود را با دیگران تقسیم ‌کنند .
 

 

مردانی که نمی‌توانند به دیگران لبخند بزنند، مردانی که دوست ندارند اختیارات خود را با دیگران تقسیم ‌کنند .
یک کارشناس ازدواج و مبلغ مذهبی استرالیایی در نیوجرسی در مقاله‌ای که در مجله گلاموز به چاپ رسیده به دختران جوان توصیه می‌کند: در انتخاب همسر آینده خود دقت کنند و فهرستی از خصوصیات مردانی را ارائه کرده که از ازدواج با آنها باید پرهیز کرد.

به گزارش ایسنا، پدر پات کانر که سابقه 40 سال ارائه مشاوره پیش از ازدواج دارد، این فهرست را بعنوان یک دستورالعمل کاربردی برای دختران نوجوان و جوان منتشر کرده است.

به گزارش نشریه ایج، کانر معتقد است: دختران باید به طور کامل ارزش‌ها و شخصیت‌ مردی که قصد ازدواج با او را دارند، مورد توجه قرار دهند و با این موضوع برخورد احساسی نداشته باشند.

بر اساس توصیه این کارشناس استرالیایی، دختران باید از ازدواج با پسرهایی که وابسته به مادر هستند، پسرهایی که در مسائل مالی افراط و تفریط دارند، مردانی که هیچ دوستی ندارند،‌

مردانی که شما را در حضور دیگران تحقیر می‌کنند، مردانی که نسبت به کارمندان زیردست خود بی ادب و گستاخ هستند، مردانی که نمی‌توانند به دیگران لبخند بزنند، مردانی که دوست ندارند اختیارات خود را با دیگران تقسیم ‌کنند و مردانی که همیشه شما را خنثی و بدون واکنش می‌خواهند، جدا خودداری کنند، چون در آینده زندگی زناشویی موفقی نخواهند داشت.


 

گردآوری :پایگاه اینترنتی بخون دات کام

http://www.bekhon.com

 

+نوشته شده در چهارشنبه 90/4/1ساعت 5:8 عصر توسط فروزان
نظر

بازگشت مسیح (ع ) به زمین و اولین اقدام او در زمان ظهور

وقتی منجی موعود ظهور کند، مسیح(ع) در بیت المقدس به زمین فرو می‌آید و پشت سر آن حضرت به نماز می‌ایستد و این کار خود زمینه‌ساز پذیرش حکومت جهانی حضرت از جانب مسیحیان می‌شود.

حجت الاسلام محمدباقر حیدری کاشانی، نویسنده کتاب «مقتدای مسیح» فرود آمدن حضرت عیسی (ع) را شگفت انگیزترین حادثه تاریخ و بزرگ‌ترین نشانه و پرشکوه‌ترین دلیل بر حقانیت امام مهدی(عج) می‌داند و به «خبرآنلاین» می‌گوید: «یکی از حکمت‌های فرود آمدن آن حضرت در قیام امام مهدی(ع) تقویت حرکت جهانی آن حضرت و اعتراف و تصدیق به حقانیت آن وجود گران‌مایه و امامت اوست.»

به گفته وی وقتی منجی موعود ظهور کند، مسیح(ع) در بیت المقدس به زمین فرو می‌آید و پشت سر آن حضرت به نماز می‌ایستد و این کار خود زمینه‌ساز پذیرش حکومت جهانی حضرت از جانب مسیحیان می‌شود.

وی از عیسی مسیح(ع) به عنوان هدایت‌گر مسیحیان به سوی مهدی (عج) یاد می‌کند و ادامه می‌دهد: «عیسی مسیح(ع) در عصر ظهور منجی موعود برای ایجاد وحدت بین تمام ادیان و آیین‌ها به زمین نازل می‌شود و تمام یهودیان و مسیحیان به او ایمان می‌آورند.»

حیدری کاشانی با اشاره به اقتدای عیسی(ع) در نماز به مهدی موعود(عج) می‌گوید: «عیسی(ع) به همراه تمام پیروان و ایمان آوردگان خویش به مهدی موعود (عج) می‌پیوندد و پشت سر آن حضرت اقتدا می‌کند. همه پیروان ادیان و مکاتب به واسطه عیسی مسیح(ع) به منجی جهانی ایمان می‌آورند و در رکاب آن حضرت قرار می‌گیرند و او را در تحقق بخشیدن به آرمان‌های الهی‌اش مدد می‌رساند.»

وی اعتقاد دارد: «عیسی مسیح (ع) از جانب پروردگار هستی ماموریت دارد تا بر یهودیان و مسیحیان جهان اتمام حجت کند و آنان را از دروغ‌ها و تحریف‌های وارد شده در آیین یهودیت و مسیحیت آگاه کند و آنها را به سوی اسلام فراخواند و با ایمان آوردن دوباره صاحبان اندیشه و قلب، سلیم منجی موعود را در برپایی ملکوت خداوند یاری دهد.»

مدیر موسسه طلیعه ظهور، عیسی (ع) را داوری دادگر در دولت جهانی مهدی (عج) معرفی می‌کند و اذعان می‌کند: «نزول مسیح برای داوری به حق و اتمام حجت بر پیروان همه ادیان توحیدی به ویژه یهودیان و مسیحیان جهان است. این بازگشت باشکوه برای تثبیت داوری طوری تاثیرگذار است که دیگر کسی را یارای مخالفت و عدم پذیرش نیست و جایی برای انکار باقی نمی‌گذارد.»

وی می افزاید: «ظهور دجال در فرجام زمان به عنوان اصلی‌ترین دشمن منجی آخرالزمان از آموزه‌های مشترک بین یهودیت، مسیحیت و اسلام است. ردپای دجال را از دو قرن قبل از میلاد مسیح در تورات و آموزه‌های موسوی و آنگاه در انجیل و آموزه‌های عیسوی و پس از آن در قرآن و روایات محمدی می‌توان یافت. عیسی مسیح(ع) از بین برنده دجال در حکومت حضرت مهدی (عج) است.»

نویسنده کتاب «مقتدای مسیح» پیرامون شباهت‌های مسیح(ع) و مهدی (عج) نیز اظهار می‌کند: مسیح(ع) و مهدی (عج) دارای مادرانی الهی و استتثنایی‌اند و مادران هر دو، از بزرگ بانوان عالم هستی بوده‌اند. سخن گفتن در گهواره، یاری شدن از جانب جبراییل، زنده بودن به اذن الهی، رهبری در سنین کودکی و داشتن غیبت طولانی از ویژگی‌های مشترک مسیح(ع) و مقتدای مسیح است.»

کتاب «مقتدای مسیح» نوشته محمدباقر حیدری کاشانی به تازگی از سوی انتشارات نسیم کوثر منتشر شده است. فصل اول با عنوان تبارشناسی حضرت عیسی (ع) آغاز می‌شود. در این فصل نویسنده به جایگاه مقدس حضرت مریم(ع) و میلاد حضرت عیسی (ع) پرداخته است. فصل دوم کتاب به بحث مقام شناسی حضرت عیسی می‌پردازد که شامل مواردی همانند نام‌ها، ویژگی‌های جسمانی و معجزات حضرت عیسی (ع) از دیدگاه مسیحیت و اسلام است. عنوان فصل سوم کتاب رسولان و حواریان حضرت عیسی (ع) است که به جایگاه رسولان و حواریان و جایگاه ویژه شمعون وصی حضرت عیسی (ع) از دیدگاه مسیحیت و اسلام به صورت مقایسه‌ای می‌پردازد.

فصل چهارم با عنوان منجی‌گرایی در مسیحیت و اسلام به مسئله بشارت به ظهور و ویژگی‌های ظهور و منجی گرایی در مسحیت و اسلام پرداخته است. فصل آخر با عنوان پیوندهای مسیح و مهدی (عج) به اشتراک‌های آرمانی و شباهت‌های مسیح و مهدی (عج) و نقش آفرینی عیسی مسیح (ع) در حکومت جهانی حضرت مهدی (عج) اشاره دارد.



+نوشته شده در پنج شنبه 90/2/22ساعت 6:24 عصر توسط فروزان
نظر
دلایل عقلی محض بر ولایت فقیه
 آیت‌الله جوادی آملی در کتاب «ولایت فقیه، ولایت فقاهت و عدالت» به بررسی دلیل "عقلى محض "، دلیل "مرکب از عقل و نقل " و دلیل "نقلى محض " بر ضرورت ولایت فقیه ارائه کرده است.
به گزارش آینده روشن، آیت‌الله جوادی آملی از فقها و فیلسوفان اسلامی است که دلایل عقلی متقنی بر ضرورت ولایت فقیه ارائه کرده است.

آیت‌الله جوادی آملی در کتاب «ولایت فقیه، ولایت فقاهت و عدالت» به بررسی دلیل "عقلى محض "، دلیل "مرکب از عقل و نقل " و دلیل "نقلى محض " بر ولایت فقیه پرداخته است که در این مقال دلیل عقلی محض منتشر می‌شود:

دلیل عقلی محض همان برهان ضرورت نظم در جامعه اسلامی است که در گذشته بیان گردید و دانستن این نکته درباره آن ضروری است که این برهان، به دلیل آنکه مقدماتی عقلی دارد و از این جهت، دلیلی عقلی است، هرگز ناظر به اشخاص نیست و دارای چهار خصوصیت "کلیت‏ "، "ذاتیت‏ "، "دوام‏ "، و "ضرورت‏ " می‏باشد و به همین دلیل، نتیجه‏ای که از آن حاصل می‏شود نیز کلی و ذاتی و دائمی و ضروری خواهد بود. از اینرو، براهینی که در باب نبوت و امامت اقامه می‏شود، هیچ یک ناظر به نبوت و یا امامت‏شخص خاص نیست و امامت و نبوت شخصی را ثابت نمی‏کند و در مساله ولایت فقیه نیز آنچه طبق برهان عقلی محض اثبات می‏شود، اصل ولایت‏برای فقیه جامع‏الشرایط است و اما اینکه کدام یک از فقیهان جامع‏الشرایط باید ولایت را به دست گیرد، امری جزئی و شخصی است که توسط خبرگان برگزیده مردم یا راه‏های دیگر صورت می‏گیرد.

در فصل نخست کتاب گفته شد که حیات اجتماعی انسان و نیز کمال فردی و معنوی او، از سویی نیازمند قانون الهی در ابعاد فردی و اجتماعی است که مصون و محفوظ از ضعف و نقص و خطا و نسیان باشد و از سوی دیگر، نیازمند حکومتی دینی و حاکمی عالم و عادل است‏برای تحقق و اجرای آن قانون کامل. حیات انسانی در بعد فردی و اجتماعی‏اش، بدون این دو و یا با یکی از این دو، متحقق نمی‏شود و فقدان آن دو، در بعد اجتماعی، سبب هرج و مرج و فساد و تباهی جامعه می‏شود که هیچ انسان خردمندی به آن رضا نمی‏دهد.

این برهان که دلیلی عقلی است و مختص به زمین یا زمان خاصی نیست، هم شامل زمان انبیاء(علیهم‏السلام) می‏شود که نتیجه‏اش ضرورت نبوت است، و هم شامل زمان پس از نبوت رسول خاتم‏صلی الله علیه و آله و سلم است که ضرورت امامت را نتیجه می‏دهد، و هم ناظر به عصر غیبت امام معصوم است که حاصلش، ضرورت ولایت فقیه می‏باشد.

تفاوت نتیجه این برهان در این سه عصر، آن است که پس از رسالت‏ختمیه رسول اکرم، حضرت محمد مصطفی‏صلی الله علیه و آله و سلم، آمدن قانونی جدید از سوی خداوند ناممکن است; زیرا هر آنچه که در سعادت انسان تا هنگام قیامت; از عقاید و اخلاق و احکام نقش دارد، به دست اعجاز، در کتاب بی‏پایان قرآن نگاشته شده است و از اینرو، یک نیاز بشر که همان نیاز به قانون الهی است، برای همیشه برآورده گشته است و آنچه مهم می‏باشد، تحقق بخشیدن به این قانون در حیات فردی و اجتماعی و اجرای احکام دینی است.

در عصر امامت، علاوه بر تبیین قرآن کریم و سنت و تعلیل معارف و مدعیات آن و دفاع از حریم مکتب، اجرای احکام اسلامی نیز به‏قدر ممکن و میسور و تحمل و خواست جامعه، توسط امامان معصوم(علیهم‏السلام) صورت می‏گرفت و اکنون سخن در این است که در عصر غیبت ولی عصر(عجل الله تعالی فرجه الشریف) نیز انسان و جامعه انسانی، نیازمند اجرای آن قانون جاوید است; زیرا بدون اجرای قانون الهی، همان مشکل و محذور بی‏نظمی و هرج و مرج، و برده‏گیری و ظلم و ستم و فساد و تباهی انسان‏ها پیش خواهد آمد و بی‏شک، خدای سبحان در عصر غیبت امام زمان(عجل‏الله‏تعالی‏فرجه‏الشریف) ، انسان و جامعه را به حال خود رها نساخته و برای هدایت انسان‏ها، ولایت جامعه بشری را به دست کسانی سپرده است.

کسی که در عصر غیبت ولایت را از سوی خداوند بر عهده دارد، باید دارای سه ویژگی ضروری باشد که این سه خصوصیت، از ویژگی‏های پیامبران و امامان سرچشمه می‏گیرد و پرتویی از صفات متعالی آنان است و ما در گذشته از آنها سخن گفتیم (??) . ویژگی اول، شناخت قانون الهی بود; زیرا تا قانونی شناخته نشود، اجرایش ناممکن است. ویژگی دوم، استعداد و توانایی تشکیل حکومت‏برای تحقق دادن به قوانین فردی و اجتماعی اسلام بود و ویژگی سوم، امانتداری و عدالت در اجرای دستورهای اسلام و رعایت‏حقوق انسانی و دینی افراد جامعه. به دلیل همین سه ویژگی ضروری است که گفته می‏شود نیابت امام عصر(عج) و ولایت جامعه در عصر غیبت از سوی خداوند، بر عهده فقیهان جامع شرایط(سه شرط مذکور) می‏باشد.

تذکر این نکته نیز سودمند است که سلسله جلیله انبیاء(علیهم‏السلام) به نصاب نهایی خود رسیده و با انتصاب حضرت ختمی‏مرتبت‏صلی الله علیه و آله و سلم از سوی خدای سبحان، محال است که کسی به مقام شامخ نبوت راه یابد; چنانکه سلسله شریفه امامان(علیهم‏السلام) نیز به نصاب نهایی خود بالغ شده و با انتصاب حضرت بقیة الله(ارواح من سواه فداه)، ممکن نیست که احدی به مقام والای امامت معصوم راه یابد. لیکن برهان عقلی بر ضرورت زعیم و رهبر برای جامعه، امری ضروری و دائمی است و هر کس در زمان غیبت، مسؤولیت اداره امور مسلیمن را داشته باشد، باید به عنوان نیابت از طرف ولی عصر(علیه‏السلام) باشد; زیرا آن حضرت، امام موجود و زنده است که تنها حجت‏خدا می‏باشد و همان‏گونه که در عصر ظهور امامان گذشته، در خارج از اقلیم خاص آنان، نائبانی از طرف ایشان منصوب می‏شدند، در عصر غیبت ولی عصر(علیه‏السلام) نیز چنین است و نیابت غیرمعصوم از معصوم، امری ممکن است; زیرا امام معصوم دارای شؤون فراوانی است که اگر چه برخی از آن شؤون مانند مقام شامخ ختم ولایت تکوینی، اختصاص به خود ایشان دارد و نائب‏پذیر نیست و هیچ گاه به کس دیگری انتقال نمی‏یابد، ولی برخی دیگر از شؤون آن حضرت که جزء امور اعتباری و قراردادی عقلاست و در زمره تشریع قرار دارد مانند افتاء و تعلیم و تربیت و اداره امور مردم و اجرای احکام و حفظ نظام از تهاجم بیگانگان نیابت‏پذیر است و این نیابت، به فقیهی تعلق می‏گیرد که با داشتن آن سه ویژگی، بتواند در غیبت امام(علیه‏السلام) تا حد ممکن و مقدور، شؤون والای آن حضرت را عملی سازد.

چند نکته پیرامون دلیل عقلی

اول: گرچه "برهان ضرورت وحی و نبوت‏ " بر اساس اجتماعی بودن زندگی انسان و نیازمندی وی به قانون و عدم امکان تدوین قانون کامل و جامع بدون وحی و نیز عدم سودمندی قانون معصوم، بدون مبین و مجری معصوم، اقامه می‏شود و به همین صورت در کتاب‏های کلامی و فلسفی رایج است، لیکن براهین برخی از مطالب، دارای مراتبی است که طبق کارآمدی آنها، هر یک در جایگاه ویژه خود مطرح می‏شود. آنچه برای اوحدی از انسان‏ها مؤثر است، ارائه برهان وحی و نبوت از طریق نیاز بشر به تکامل مادی و معنوی و رهنمود وی در سلوک الهی و نیل به لقای خدای سبحان است. اصل این برهان جامع و کامل، از دوده‏ "طه‏ " و نسل‏ "یاسین‏ " است; سپس راهیان کوی ولاء و سالکان سبیل‏لقاء، چونان شیخ‏الرئیس(رحمه‏الله) آن را در طی تبیین مقامات عارفین و تشریح منازل سائرین و تعلیل ترتب مدارج و معارج سالکین و اصل بازگو کرد. آگاهان به متون فلسفی و کلامی مستحضرند که طرح مبدا قابلی وحی‏یابی در اثناء "علم‏النفس‏ " است و ارائه مبدا فاعلی آن، در ثنایای مبحث الهی است.

اگر چه ابن‏سینا(ره) از ضرورت وحی و نبوت در پایان الهیات‏شفا سخن به میان آورد و بر منهج مالوف حکیمان سخن گفت البته در آنجا نیز، در بحث از عبادات و منافع دنیوی و اخروی آنها، سخنی درباره خواص مردم و تزکیه نفس دارند که علاوه بر صبغه تدین اجتماعی، صبغه تمدن فردی را نیز در اثبات نبوت آورده‏اند (??) لیکن آنچه را که از برهان امام صادق(علیه‏السلام) در کتاب الحجة‏کافی (??) برمی‏آید، ذخیره عارفان قرار داد و در نمطنهم اشارات وتنبیهات، نقاب از چهره آن برداشت تا روشن گردد که هر انسانی، خواه تنها زندگی کند و خواه با جمع، خواه تنها خلق شده باشد و خواه دیگری نیز آفریده شده باشد، نیازمند وحی و نبوت است; یعنی یا خودش پیامبر است و یا در تحت هدایت‏یک پیامبر قرار دارد; تا در ظل وحی، به معرفت نفس و شناخت‏شؤون ادراکی و تحریکی روح و کیفیت‏بهره‏برداری از آنها و نحوه ارتباط با جهان خارج و سرانجام، کیفیت هماهنگ کردن بهره‏وری از خود و جهان را در ارتباط با مبدا عالم و آدم فراگیرد و عمل کند: "لما لم یکن الانسان حیث‏یستقل وحده بامر نفسه الا بمشارکة آخر من بنی‏جنسه وبمعارضة ومعاوضة تجریان بینهما یفرغ کل واحد منهما لصاحبه عن مهم لو تولاه بنفسه لازدحم علی الواحد کثیر وکان مما یتعسر ان امکن وجب ان یکون بین الناس معاملة وعدل یحفظه شرع یفرضه شارع متمیز باستحقاق الطاعة لاختصاصه بایات تدل علی انها من عند ربه ووجب ان یکون للمحسن والمسی‏ء جزاء عند القدیر الخبیر. فوجب معرفة المجازی والشارع; ومع المعرفة سبب حافظ للمعرفة ففرضت علیهم العبادة المذکرة للمعبود وکررت علیهم لیستحفظ التذکیر بالتکریر حتی استمرت الدعوة الی العدل المقیم لحیاة النوع ثم زید لمستعملیها بعد النفع العظیم فی الدنیا الاجر الجزیل فی الاخری ثم زید للعارفین من مستعملیها المنفعة التی خصوا بها فیما هم مولون وجوههم شطره. فانظر الی الحکمة ثم الی الرحمة والنعمة تلحظ جنابا تبهرک عجائبه ثم اقم واستقم‏ " (??) .

دوم: تفاوت میان دلیل عقلی محض و دلیل ملفق از عقل و نقل، این است که چون در برخی از استدلال‏ها، برای دوام دین و جاودانگی مکتب، از آیه "لایاتیه الباطل من بین یدیه ولامن خلفه‏ " (??) و مانند آن استعانت‏شد، لذا تمام مقدمات آن دلیل مزبور، عقل محض نیست و چون پس از فراغ از استمداد به برخی از ادله نقلی، جریان ولایت فقیه با کمک عقلی بررسی شد، لذا چنین دلیلی، ملفق از عقل و نقل محسوب شد اولا، و در قبال دلیل عقلی محض قرار گرفت ثانیا، و سبب تعدد ادله، همانا اختلاف در برخی از مقدمات است; زیرا صرف اتحاد در برخی از مقدمات یا کبرای کلی، مایه وحدت دلیل نخواهد شد ثالثا.

سوم: برهان عقلی محض، براساس تبیین عقلی صرف که راجع به ملکه علم و ملکه عمل استوار می‏باشد و عقل، هیچ‏گونه خللی در مراحل سه‏گانه نبوت، امامت، و ولایت فقاهت و عدالت نمی‏یابد; و اگرچه برهان عقلی، بر شخص خارجی اقامه نخواهد شد، لیکن در مجرای خود که عنوان "فقاهت و عدالت همراه با تدبیر و سیاست‏ " است، هیچ قصوری ندارد تا نیازمند به دلیل منقول باشد و از دلیل نقلی استمداد کند که به سبب آن، برهان عقلی محض، به صورت دلیل ملفق از عقل و نقل تنزل نماید و اگر آسیب موهوم یا گزند متوهمی، دلیل‏نقلی را تهدید می‏کند،دلیل‏عقلی مزبور را نیز با تحدید خویش‏تهدید نماید.

غرض آنکه; نصاب دلیل عقلی محض، با استعانت از مقدمات عقلی صرف، محفوظ است; اگر چه محدوده دلیل ملفق، جایگاه خود را داراست.

چهارم: چون عقل از منابع غنی و قوی دین است و بسیاری از مبانی که سند استنباط احکام فقهی و فروع اخلاقی و حقوقی است از آن استخراج می‏شود، پس اگر برهان عقلی، در مقطع سوم از مقاطع سه‏گانه طولی مزبور، بر ضرورت ولایت فقیه عادل اقامه شد، چنین دلیلی، شرعی است و چنان مدلولی، حکم شارع خواهد بود که از طریق عقل کشف شده است; زیرا مکررا اعلام شد که عقل، در مقابل نقل است نه در برابر دین و شرع; یعنی معقول در قبال مسموع است نه در مقابل مشروع; و به تعبیر بهتر، مشروع، گاهی از راه عقل کشف می‏شود و زمانی از راه نقل. پس اگر ولایت فقیه عادل، با دلیل عقلی صرف ثابت‏شد، چنان ولایتی، مشروع بوده و حکم شریعت الهی را به همراه دارد.

پنجم: ممکن است تحریر "قاعده لطف‏ " بر مبنای اهل کلام، مشوب به نقدمقبول باشد; زیرا گروهی از آنان نظر اشاعره، قائل به تحسین و تقبیح عقلی نیستند و گروه دیگر آنان، نظیر معتزله، گرچه قائل به حسن و قبح عقلی‏اند، لیکن میان "واجب علی الله‏ " و "واجب عن الله‏ " فرق نگذاشتند; چه‏اینکه برخی از اهل‏کلام، میان امور جزئی و شؤون کلان و کلی فرق ننهادند و چنین پنداشتند که هر امری ظاهرا حسن باشد، انجام آن بر خداوند واجب است و هر امری که ظاهرا قبیح باشد، ترک آن بر خداوند لازم است. کفر کافران را نمی‏توان مورد نقض قرار داد; زیرا لطف، به حسب نظام کلی است اولا و به حسب واقع است نه ظاهر ثانیا، که تفصیل آن، از حوصله این مقال و حوزه این مقالت‏بیرون است. لیکن تبیین آن قاعده به صورت حکمت و عنایت الهی در مسائل کلان‏جهان، بر منهاج حکیمان و به عنوان "واجب عن الله‏ " و نه "واجب علی الله‏ " معقول و مقبول است.

اگر حکومت عدل اسلامی، ضروری است و اگر تاسیس چنین حکومتی ضروری، بدون حاکم نخواهد بود و اگر حاکم اسلامی، مسؤول تبیین، تعلیل، دفاع و حمایت، و اجرای قوانینی است که اصلا مساسی با اندیشه بشری ندارد و اسقاط و اثبات و تخفیف و عفو حدود و مانند آن، در حوزه حقوق انسانی نبوده و نیست و منحصرا حصیل وحی الهی است، زمام چنین قانونی، فقط به دست صاحب شریعت‏خواهد بود و تنها اوست که زمامدار را معین و نصب می‏نماید و تعیین زمامدار به عنوان حکمت و عنایت، "واجب عن الله‏ " است و فتوای عقل مستقل، پس از کشف چنان حکمت و عنایت، چنین است که حتما در عصر طولانی غیبت، والی و زمامداری را تعیین کرده که در دو رکن رصین علم و عمل(فقاهت و عدالت) ، نزدیک‏ترین انسان به والی معصوم(علیه‏السلام) باشد و این، تنها راهی است که وجوب تصدی وظیفه سرپرستی و ولایت را برای فقیه و وجوب تولی و پذیرش را برای جمهور مردم به همراه دارد; زیرا نه جمهور مردم در مدار تدوین قانون الهی و دین خداوند سهیم می‏باشند تا از سوی خود وکیل تعیین نمایند و نه تفکیک وکیل جمهور از ناظر بر حسن جریان راهگشاست; به طوری که ملت، مؤمن مدبری را انتخاب نماید و فقیه عادل، بر او نظارت کند; زیرا زمام چنین کار و توزیع چنین وظیفه‏ای، درخور حقوق جمهور که در تدوین قانون الهی سهمی ندارد نیست تا در نتیجه، شرکت‏سهامی سرپرستی تشکیل دهد و شخصی را وکیل و فقیهی را ناظر سازد.

از اینجا، طریق منحصر نظام اسلامی معلوم می‏شود که همان تصدی فقاهت عادلانه و سیاست فقیهانه، به عنوان نیابت از معصوم(علیه‏السلام) و سرپرستی حوزه اجرای قوانین الهی باشد خواهد بود. البته فقیه عادل که والی امت اسلامی است، می‏تواند وکیل معصوم باشد; زیرا وکالت از معصوم ولی، همراه با ولایت‏بر امت است; چون وکیل‏ولی، ولایت را به همراه خود دارد; لیکن آنچه وکالت از معصوم را حائز است و در نتیجه، ولایت‏بر جمهور مردم را داراست، همانا شخصیت‏حقوقی فقیه عادل; یعنی مقام برین فقاهت و عدالت است که شخصیت‏حقیقی فقیه عادل، همتای شهروندان دیگر، "مولی‏علیه‏ " چنان ولایتی خواهد بود.

ششم: مدار محوری هر برهان را "حدوسط‏ " او تعیین می‏کند و نتیجه برهان نیز در همان مدار دور می‏زند و هرگز نتیجه برهان، از مدار فلک‏اوسط او بیرون نمی‏رود; هر چند که از کبرای عالم استمداد شود و از عموم یا اطلاق اصل جامعی استعانت‏حاصل آید. برهان عقلی بر ضرورت امامت، نتیجه‏ای وسیع‏تر از ضرورت وجود جانشین پیامبرصلی الله علیه و آله و سلم نمی‏دهد; زیرا عنصر محوری امامت، همان خلافت و جانشینی امام از رسول اکرم‏صلی الله علیه و آله و سلم است نه وسیع‏تر از آن تا گفته شود: اگر جامعه با وجود امام معصوم(علیه‏السلام) به تمدنی که عین تدین او است می‏رسد و با نبود پیامبرصلی الله علیه و آله و سلم به مقصد نائل می‏شود، پس دلیل بر ضرورت رسالت و نبوت نخواهد بود.

سر ناصواب بودن چنین گفتاری این است که مدار برهان امامت، جانشینی و خلافت از رسول است نه جابجایی امام و رسول; تا امام، بدیل و عدیل رسول شود; زیرا عنصر اصیل استدلال، همانا اثبات بدل اضطراری است نه بدیلی عدیل. همچنین مدار محوری برهان عقلی بر ولایت‏فقیه و حدوسط آن که تعیین‏کننده مسیر اصلی استدلال است، همانا نیابت نزدیک‏ترین پیروان امام معصوم(علیه‏السلام) و بدل اضطراری واقع شدن وی در صورت اضطرار و دسترسی نداشتن به امام معصوم(علیه‏السلام) که "منوب‏عنه‏ " می‏باشد. بنابراین نمی‏توان گفت: اگر نظم جامعه بدون رهبر معصوم حاصل می‏شود، پس نیازی به امام معصوم(علیه‏السلام) نیست و اگر بدون رهبر معصوم حاصل نمی‏شود، پس فقیه، ولایت امت را فاقد بوده، واجد سمت رهبری نخواهد بود. سر نادرست‏بودن چنین برداشتی این است که عصمت‏والی، شرط در حال امکان و اختیار است و عدالت آن، شرط در حال اضطرار و امتناع دسترسی به والی معصوم می‏باشد. البته برکات فراوانی در حال اختیار و حضور ولایتمدارانه معصوم بهره امت می‏شود که در حال اضطرار، نصیب آنان نمی‏گردد.

برای روشن شدن این مطلب که از مسائل "فقه‏اکبر " به شمار می‏آید، نموداری از "فقه‏اصغر " ارائه می‏شود تا معلوم گردد که میان "بدل اضطراری‏ " و "بدیل عدیل‏ " فرق وافر است. وظیفه زائری که حج‏تمتع بعهده اوست، تقدیم هدی و قربانی در سرزمین منی است. اگر فاقد هدی باشد و قربانی مقدور او نیست و در حال اضطرار به سرمی‏برد، روزه ده‏روز، به عنوان بدل اضطراری از قربانی، وظیفه او خواهد بود: "فمن تمتع بالعمرة الی الحج فما استیسر من الهدی فمن لم‏یجد فصیام ثلثة‏ایام فی الحج وسبعة اذا رجعتم تلک عشرة کاملة ذلک لمن لم یکن اهله حاضری المسجد الحرام واتقوا الله واعلموا ان الله شدید العقاب‏ " (??) . همان‏گونه که در مثال فقه‏اصغر نمی‏توان گفت: اگر روزه در حج تمتع کافی است، نیازی به قربانی نیست و اگر قربانی لازم باشد، روزه کافی نیست، در ممثل فقه‏اکبر نیز نمی‏توان گفت: اگر عدالت فقیه رهبر کافی است، نیازی به رهبر معصوم نیست و اگر عصمت رهبر لازم است، رهبری فقیه عادل کافی نیست; زیرا موطن اختیار غیر از ممر اضطرار است. البته اختلاف رای فقهاء که در زمان رهبری فقیه عادل رخ می‏دهد، غیر قابل انکار است، لیکن حل آن به مقدار میسور در حال اضطرار، در پرتو عدل او ممکن است و هرگز چنین اختلافی در زمان رهبری امام معصوم(علیه‏السلام) پدید نمی‏آید. البته اختلاف یاغیان‏عنود و طاغیان‏لدود، خارج از بحث است; زیرا این گروه هماره دربرابر هرگونه دادخواهی و عدل‏گستری، به تطاول مبادرت کرده و می‏کنند و شانی جز محاربت‏با خدا و مخالفت‏با دین او نداشته و ندارند.

با این تحلیل، معلوم می‏شود که تمایز امام معصوم و فقیه عادل، از سنخ تخصص است نه تخصیص; تا گفته شود: "عقلیة الاحکام لاتخصص‏ "; یعنی در حال اختیار، عصمت رهبر لازم است و در حال اضطرار، عدالت وی کافی می‏باشد و بر همین حدوسط، برهان عقلی اقامه شده است.

هفتم: گرچه عناصر ذهنی برهان حصولی را عناوین ماهوی یا مفهومی تشکیل می‏دهند، لیکن افراد آن ماهیات یا مصادیق این مفاهیم، همانا امور وجودی‏اند که نه‏تنها اصالت ازآن آنهاست، بلکه تشکیک و تعدد مراتب و تعین حدود و احکام بر حسب مراتب وجودی، مطلبی است متقن و حکم مسلم هستی است. اگر قاعده لطف متکلمانه یا حکمت و عنایت‏حکیمانه ارائه می‏شود و اگر قاعده نظم و عدل فقه سائسانه و مانند آن مطرح می‏گردد، همراه با تشکیک و شدت و ضعف درجات وجودی است و اگر ملکه علم و عدل رهبران دینی بازگو می‏شود، همتای با تشکیک و تفاوت مراتب وجودی است و لذا، حفظ مراتب سه‏گانه نبوت، امامت، فقاهت و نیز صیانت درجات عصمت ویژه پیامبر از یک‏سو و عصمت امام معصوم(علیه‏السلام) از سوی دیگر و عدالت فقیه که مرحله ضعیف از ملکه صیانت نفس از هوس و حفظ روح از هواست از سوی سوم، لازم خواهد بود; به گونه‏ای که ضرورت نبوت، عرصه را بر امامت امام معصوم تنگ نمی‏کند و ضرورت امامت معصوم نیز ساحت فقاهت را مسدود نمی‏سازد; چه‏اینکه برهان ولایت و رهبری فقیه عادل، هرگز ضرورت نیاز به امام معصوم(علیه‏السلام) را پس از ارتحال رسول اکرم‏صلی الله علیه و آله و سلم برطرف نمی‏نماید ولذا، هیچ‏گاه نمی‏توان گفت: اگر رهبری غیر معصوم کافی است، پس بعد از ارتحال رسول اکرم‏صلی الله علیه و آله و سلم، نیازی به امام معصوم نیست و جریان غیبت امام‏عصر(علیه‏السلام) مخدوش می‏شود.

سر نارسائی چنین گفتاری آن است که مراتب معقول و مقبول، حفظ نشد و تمایز اختیار و اضطرار، ملحوظ نگشت و تفاوت وحدت تشکیکی یا وحدت شخصی، منحفظ نماند; زیرا با درجه معین از لطف، حکمت، نظم، و قسط و عدل، نمی‏توان نتائج‏سه‏گانه نبوت، امامت، و ولایت فقیه عادل را ثابت نمود، لیکن با درجات متعدد از اصول گذشته در طی سه برهان با سه حدوسط، کاملا میسور خواهد بود.

هشتم: ویژگی زمان اختیار این است که به ترتیب، وجود پیامبرصلی الله علیه و آله و سلم و سپس وجود امام معصوم(علیه‏السلام) ضروری خواهد بود و چون عصمت رهبر، شرط است و راهی برای شناخت عصمت نیست، لذا یا با معجزه و یا با نص و تعیین شخصی رهبر معصوم قبلی، رهبری والی فعلی، معلوم می‏شود; اما در زمان اضطرار که به ولایت فقیه بسنده می‏شود، برای آن است که فقاهت‏شناسی و عدالت‏یابی، مقدور بشر است و لذا می‏توان آن اوصاف را از راه خبرگان شناخت; لیکن قدرت شناخت، تنها تاثیری که دارد این است که نیاز به اعجاز و مانند آن را برطرف می‏کند نه آنکه زمام تعیین رهبر را به دست جمهور و مردم بسپارد; زیرا رهبر اسلامی، متولی دین خدا و مکتب الهی است. دین الهی و مکتب خدا، حق جمهور نیست تا زمام آن را به دست‏شخص معین هر چند فقیه عادل باشد بسپارد; زیرا خود جمهور، "مورد حق‏ " است نه "مصدر حق‏ "; و به اصطلاح، "مبداقابلی‏ " اجرای حدود، احکام، عقائد، و اخلاق الهی است نه "مبدافاعلی‏ " آن; و لذا زمام تبیین، تقلیل، حمایت و دفاع، هدایت و تبلیغ و دعوت، و بالاخره اجرای آن باید از سوی صاحب دین و مالک مکتب و به اصطلاح، مبدافاعلی قانون سماوی تعیین شود; زیرا مکتب الهی، قانون مدون بشری نبوده و عصاره اندیشه اندیشوران جامعه نخواهد بود و لذا هیچ یک از شؤون یادشده آن، در اختیار جمهور مردم نیست تا زمام حق خود را به دیگری واگذار کنند و او را وکیل خویش قرار دهند; چه‏اینکه شخصیت‏حقیقی فقیه عادل نیز هیچ سهمی در امور مزبور ندارد; بلکه چونان شهروندان دیگر، تنها پذیرای ولایت فقاهت و عدالت است; بدون آنکه تافته‏ای‏جدابافته از جمهور مردم باشد.

غرض آنکه; فرق معصوم و غیرمعصوم، گذشته از مقام معنوی، در سهولت‏شناخت و صعوبت آن است نه در ولایت و وکالت که معصوم، ولی بر مردم باشد و فقیه عادل، وکیل جمهور.

* ترس دشمنان از ولایت فقیه

باید توجه داشت که دشمنان اسلام و مسلمانان، بیش از خود قانون آسمانی، از قانون‏شناسی که بتواند قانون الهی را بعد از وظائف سه‏گانه قبلی; یعنی تبیین، تعلیل، و دفاع علمی، قاطعانه پیاده کند هراسناکند و با انتخاب رهبر است که بیگانگان آیس و ناامید می‏شوند; چرا که تنها با وجود رهبر قانون‏شناس و عادل و توانا است که دین الهی به اجرا درمی‏آید و ظهور می‏کند.

دشمنان اسلام، در زمان پیامبر اسلام‏صلی الله علیه و آله و سلم، به این امید نشسته بودند که لااقل پس از رحلت آن حضرت، کتاب قانون، بدون "مجری‏ " بماند و آنگاه، با این قانون مکتوب و نوشته شده، به خوبی می‏توان کنار آمد وآن را به دلخواه خود تفسیر کرد. اما وقتی برای این کتاب، مجری و مفسری به نام علی‏بن ابی‏طالب(علیه‏السلام) نصب شد و او، امیر مؤمنان و رهبر جامعه اسلامی گشت، آن دشمنان به کمین نشسته، ناامید گشتند و آیه شریفه "الیوم یئس الذین کفروا من دینکم فلا تخشوهم واخشون‏ " (??) در همین باره نازل شد. خدای سبحان می‏فرماید: امروز که روز نصب ولایت است، کافران از دین شما و از اضمحلال و به انحراف کشیدن آن ناامید گشتند; پس دیگر از آنان هراسی نداشته باشید و از غضب خدا بترسید که در اثر سستی و کوتاهی‏تان شامل شما گردد. اگر دین خدا را یاری کنید و پشت‏سر ولی خدا و رهبر خود حرکت نمائید، خدایی که همه قدرت‏ها از ناحیه اوست، حافظ و نگهدار و ناصر شما خواهد بود: "ان تنصروا الله ینصرکم ویثبت اقدامکم‏ " (??) .

انتهای پیام/ن/47
                                                                                                                     مرجع : فرارو


+نوشته شده در پنج شنبه 90/2/22ساعت 6:22 عصر توسط فروزان
نظر
<      1   2   3   4   5   >>   >
درباره ی ما

فروزان
سلام در این وبلاگ سعی شده تا کمکی در جهت شناخت دین و مذهب دیگر بر ای شما باشد.
پیوند های وبلاگ
عاشق آسمونی
دیارعاشقان
***جزین***

منتظرظهور
بچه مرشد!
TOWER SIAH POOSH
خندون
MNK Blog
پژواک
آقاشیر
بازی موبایل،بازی جاوا،بازی سیمبین،دانلود بازی موبایل های جدید
آوای قلبها...
سفیر دوستی
.: شهر عشق :.
عکس های عاشقانه
فقط عشقو لانه ها وارید شوند
منطقه آزاد
ختم قرآن ، ختم صلوات --- توشه آخرت
محمد قدرتی MOHAMMAD GHODRATI
گروه اینترنتی جرقه داتکو
نهِ/ دی/ هشتاد و هشت
مکاشفه مسیح
پاتوق دخترها وپسرها
این نیز بگذرد ...
روانشناسی
کیمیا
روان شناسی * 心理学 * psychology
شخصی
صاعقه
نبض شاه تور
صل الله علی الباکین علی الحسین
جدیدترین یوزر پسورد آنتی ویروس nod32- Kaspersky - Avira
از فرش تا عرش
بر و بچه های ارزشی
MOHAMMAD.HAHSEMI86@YAHOO.COM
ناکام دات کام
حفاظ
داود ملکزاده خاصلویی
اللهم عجل لولیک الفرج
خانه سلامت
موجودات زنده
ارون
صدفم چشم به راهتم برگرد
گل پیچک
دهاتی
دکتر علی حاجی ستوده
کشکول
سیب گلاب
خریدار غروب
تنها
من و گذشته من
مـهــــدی یــاران

دلتنگی
پسر جهنمی
عشق طلاست
آخرین منجی
عشق بی انتها
صفاسیتی
دکتر علی حاجی ستوده
من هیچم
یا علی گفتیم و عشق آغاز شد
حدائق ذات بهجة
غلط غولوت
دکتر علی اکبر خدادادی
دنیای واقعی
کلاهبردران، معرفی کلاهبرداران و شیادان و شگردها و شماره تلفن شان
ترویج ازدواج موقت برای جلوگیری از گناه جوانان
قالب های پیچک
سیستم عامل ونرم افزارهای طراحی گرافیک
گیاهان دارویی
سرزمین همیشه جاویدان بلوچستان
بازی آنلاین
پرتال تاریخی دانیال آنلاین
طراحی سایت
امکانات

Powered by BLOGFA
Designed by Web-Tools.IR
خروجی وبلاگ

قالب وبلاگ

قالب بلاگفا

قالب پرشین بلاگ

قالب میهن بلاگ

وبلاگ نویسی

خدمات وبلاگ نویسان

ابزار وبمستر

وب تولز

بازی آنلاین

فارسی ورد

دانلود

دانلود نرم افزار

عکس

مطالب جالب و خواندنی

تفریح و سرگرمی

سایت تفریحی

بازی فلش

بازی آنلاین فلش

بازی آنلاین

بازی

play online games

online games

بازی آنلاین

نو آوران پارس

ثبت دامنه

هاست

سئو

بهینه سازی سایت

طراحی سایت

طراحی وب سایت

طراحی قالب وردپرس

قالب وبلاگ

موسسه بیان

نجوم استان قزوین

قرآن

نیک فوتو

عکس

گالری عکس

Star Photo

حسین کرمیان

محمد فضلعلی

Hossein Karamian

Mohammad Fazlali

سئو

سئو وب سایت

آموزش سئو

بهینه سازی وب

بهینه سازی وب سایت

ارتقا پیج رنک گوگل

نمونه سوال

سوالات نهایی خرداد

سوالات نهایی دبیرستان

روش مطالعه

بازی آنلاین

گیم

بازی

تفریح و سرگرمی

بهاران دانلود

دانلود

دانلود نرم افزار

ستاره دانلود

دانلود

دانلود نرم افزار

قالب وبلاگ

قالب وردپرس

قالب بلاگفا

پارس تم

قالب وبلاگ

قالب بلاگفا

سابقون

شهدا زیاران

زیاران

دین و مذهب

خاطرات شهدای زیاران

سورس گذر

آموزش برنامه نویسی

سورس رایگان برنامه نویسی

قائم هاست

هاست ارزان