سفارش تبلیغ
صبا ویژن
صفحه نخست - آرشیو وبلاگ - پست الکترونیک - طراح قالب
منوی اصلی
صفحه نخست
آرشیو وبلاگ
پروفایل مدیر وبلاگ
عناوین مطالب وبلاگ
پست الکترونیک
قالب وبلاگ
آرشیو مطالب
آذر 89
آبان 89
اسفند 89
فروردین 90
اردیبهشت 90
تیر 90
پیوند های روزانه
گرافیک
خدمات
علایم مزاج های چهارگانه و انتخاب غذا
مجله اینترنتی ناقلا دات کام
ایران زیبا بزرگترین سایت تفریحی
سرگرمی
قالب وبلاگ
آرشیو پیوندهای روزانه
مسیحیت در عصر جدید 3

ضرورت تشکیل نظم نوین جهانی در آستانه عصر جدید و آماده سازی مردم برای قبول آن

[تصویر: AAB.jpg]


یکی از رهبران برجسته و تاثیر گذار تئوصوفی آلیس بیلی[43] متولد ???? بود. طرح او برای برپایی نظام نوین جهانی در عصر جدید و دین واحد آن، امروزه توسط صاحبان قدرت و رسانه به کار گرفته شده و به صورت گسترده در حال اجراست. طبق طرح او برای دستیابی به جهان تک حکومتی با دینی واحد، بایستی به جهانیان تئوصوفی و فراماسونری آموزش داده شود. او در کتاب "عمومی سازی سلسله مراتب سران"[44] برای نبرد اندیشه ها در آینده اینگونه برنامه ریزی می کند:

آلیس بیلی – عمومی سازی سلسله مراتب سران نوشته است:«جنگ بزرگی در دنیای افکار با سلاح اندیشه به راه خواهد افتاد. این جنگ شامل حوزه احساسی که به خاطر تعصبات آرمانگرایانه به وجود می آید نیز خواهد بود. این تعصبات طبیعی علیه ظهور دین جهانی و نهان پیشگی خواهد جنگید. … نباید فراموش شود که تنها کارآموزان و شاگردان نهان پیشگان، هسته اصلی دین جهانی را تشکیل خواهند داد.
بنابر این بدون شک، در حال حاضر آشنا سازی عموم مردم با ماهیت تعالیم اسرار آمیز از اهمیت فوق العاده ای برخوردار است. … هنگامی که آن سرور همراه پیروان و شاگردانش بیاید، ما باید برای تازه واردان، تعالیم اسرار آمیز را ترمیم کرده و معانی زود فهمی از آن ارائه کنیم.»

به عقیده نهان پیشگان، تعالیم و مکتب اسرار آمیز که از شیطان به انسان رسیده، در دست فیلسوفان باستان بوده است اما به گونه ای از میان رفته و این وظیفه نهان پیشگان است تا سنت های باستانی را جستجو و حقایق نهان آن را کشف کنند و بوسیله آن حکمت ها، مشکلات جهان را برطرف کنند.
آلیس بیلی معتقد بود فراماسونی محل خوبی برای تربیت نهان پیشگان ماهر آینده جهت اهداف تئوصوفی است:

آلیس بیلی – عمومی سازی سلسله مراتب سران نوشته است:«جنبش ماسونری در حالی که می تواند از سیاست و اجتماع دور بماند و در وضعیت انفعال کنونی باقی بماند، به این نیاز خواهد رسید که می تواند و باید قدرت را بدست گیرد. آن [ماسونری[ نگهبان قانون است. آن خانه تعالیم اسرارآمیز و محل ورود [به مکتب] است. در نماد های آن آیین خدایی موجود است و راه رستگاری بصورت مصور در بطن اعمال آن محفوظ است. راه خدایی در معابد آن نشان داده شده و تحت چشم جهان بین کارها به پیش می رود. آن چیزی بیش از یک سازمان نهان پیشگی است که قابل درک باشد و آموزشگاه حرفه ای نهان پیشگان ماهر و تازه وارد خواهد بود.»

بیلی همچنین بیان می کند که فراماسونری و نهان پیشگی، دین عصر جدید است که باید به مردم آموزش داده شود و چون هرکسی وارد انجمن های ماسونری و یا آیین های مذهبی نمی شود، باید از طریق سیستم آموزشی تعلیم آن ها را انجام داد:

آلیس بیلی – عمومی سازی سلسله مراتب سران نوشته است:« سه محل اصلی آماده سازی مردم برای عصر جدید را می توان کلیسا، انجمن های برادری ماسونری و حوزه آموزش دانست. … سرور والا از طریق برنامه های آموزشی در جهان به دنبال عامه مردم هوشمندی می گردد که از طریق آیین ها و نمادگرایی مانند ماسونری و یا از طریق مذهب و مراسم های مذهبی مانند کلیسا قابل دسترس نیستند.»

همانطور که پیش تر اشاره شد آلیس بیلی در سال ???? با موجودی تبتی به نام "دجوال کول" ارتباط برقرار کرد و تا سال ????، ?? جلد کتاب نوشت. او برای انتشار آثارش و همچنین آثار بلاواتسکی و جامعه تئوصوفی، "انتشارات لوسیفر" را تاسیس کرد که بعدا به خاطر صراحت زیاد، نامش را به "تراستِ لوشیس"[45] تغییر داد. تراست لوشیس به یکی از سازمان های اصلی عصر جدید بدل شد و هم اکنون نیز در حال فعالیت است. تراست لوشیس مستقیما وابسته به سازمان ملل متحد است و در آن به عنوان یک NGO، فعالیت های مختلفی از جمله انتشار آثار سازمان ملل را انجام می دهد. بدون شک سازمان ملل متحد یکی از مروجین و مجریان اصلی تئوصوفی و جنبش عصر جدید است.
رابرت مولر یکی از شاگردان آلیس بیلی که بمدت ?? سال عضو دبیرخانه سازمان ملل بوده است می گوید:

رابرت مولر نوشته است:«ما باید با آخرین شتاب ممکن به سمت جهان تک حکومتی، دین واحد جهانی تحت یک رهبر جهانی حرکت کنیم.»

رابرت مولر همچنین برای عمل به طرح استادش در نقاط مختلف جهان و با تایید سازمان ملل مدارسی را تاسیس می کند که به گفته خود او تعالیم آن مدارس بر اساس کتاب های آلیس بیلی است.

[تصویر: UNreligion.jpg]


بد نیست نظر مبلغ اصلی رهبر جهانی نهان پیشگان (مایتریا)، بنجامین کرام را نیز درباره دین عصر جدید بدانیم:

بنجامین کرام نوشته است:«دین عصر جدید تعالیم خود را از طریق سازمان هایی چون فراماسونری بیان خواهد کرد. هسته مکاتب اسرار آمیز در فراماسونری گنجانده شده است.»


لزوم نابودی افراد ناسازگار با نظم نوین جهانی


حال باید دید جنبش عصر جدید چه برنامه ای برای کسانی دین جدید را نپذیرند و وارد مکاتب اسرار آمیز نشوند دارد. آیا آن ها طبق شعارهای به ظاهر صلح جویانه خود مانند تشکیل انجمن برادری جهانی، با مخالفاشنان مدارا خواهند کرد ؟ مطمئنا خیر، آلیس بیلی معتقد است نابودی موانعی که در سر راه هدف قرار بگیرد، عمل بدی نیست و بسیار مطلوب نیز هست:

آلیس بیلی – آموزش در عصر جدید(46 نوشته است:« نگذارید فراموش شود که زندگی، هدف و مقصد از پیش تعیین شده آن در الویت است و زمانی که ثابت شد عاملی در راه رسیدن به هدف، ناقص عمل می کند یا با حالت مریض و لنگ لنگان پیش می رود، حذف آن عامل از نقطه نظر سران روحانی یک مصیبت نیست. مرگ مصیبیتی هراسناک نیست. در حقیقت عمل نابودگر، عملی خشن و نامطلوب نیست. مجوز این نابودگری توسط محافظان نقشه صادر شده است تا شر به خیر تبدیل شود.»

باربا مکارکس هوبارد[47] یکی از رهبران جنبش عصر جدید در این رابطه چنین می گوید:

باربارا مارکس هوبارد – "همکاری در آفرینش"(49 نوشته است:« در بین طیف های مختلف مردم تنها یک چهارم بالار رفتن را انتخاب می کنند .. و یک چهارم در برابر این انتخاب مقاومت می کنند. آن ها به زندگی با تکامل مداوم علاقه ای ندارند. حال که ما در حال انتقال از سطح انسان مخلوق به سطح انسان کمک-خالق هستیم، آن یک چهارم خرابکار باید از جامعه حذف شود، خوشبختانه شما عزیزان محبوب من، مسئول این کار نخواهید بود. ما مسئول هستیم. ما مسئول اجرای پروسه گزینش خدا برای سیاره زمین هستیم. او انتخاب می کند و ما نابود می کنیم. ما سواران" اسب سفید"[48] آخرالزمان، مرگ هستیم.»

هوبارد همچنین در کتاب "تولدت مبارک سیاره زمین"[50] می نویسد:

باربارا مارکس هوبارد – تولدت مبارک سیاره زمین نوشته است:« پایان این دور از دوره تکامل فرا خواهد رسید. همه آنچه ما می دانیم انتخاب است و تمام کاری که باید انجام دهیم انتخاب کردن است. همه کسانی که انتخاب می کنند تا به مسیح ذاتی خود تبدیل شوند، از درون راهنمایی خواهند شد تا چگونه عمل کنند. همه کسانی که تکامل را انتخاب نکنند، خواهند مرد. در آن وقت دوره کودکستان در زمین به پایان می رسد.»

رابرت مولر طرفدار جنبش عصر جدید و فعال سازمان ملل متحد که پیش تر به او اشاره شد، می گوید:

رابرت مولر – ایده ها و آرزو ها برای جهانی بهتر(52 نوشته است:«من در تعجبم که چرا تا بحال کسی به فکر ساختن زمینی پیشرفته نیافتاده است، سازمانی که در رقابت با ازدیاد جمعیت، پا در کفش "زمین مادر"[51] کند و هر زمان از تعداد انسان ها یا مصرف کنندگان کم شود غرق در شادمانی گردد. باید برای افراد، حوادث یا موسساتی که بتوانند از جمعیت انسان ها یا مصرف کنندگان منابع زمین بکاهند، جایزه در نظر گرفت. و نخستین جایزه را باید به سازمان ملل متحد داد که با برگزاری کنفرانس های کنترل جمعیت و برنامه های ضد افزایش جمعیت، در سال های ???? تا ????، از تولد ? بیلیون و ??? میلیون نفر جلوگیری کرد.»

 

[تصویر: 2012.jpg]


نظم نوین جهانی و دروغ ????

 
حتما همه شما نظریات مختلف درباره وقوع اتفاقی غیر مترقبه در سال ???? را شندیده اید. نظریاتی که طی سال های اخیر بشدت در حال تبلیغ است و در دو دسته قرار می گیرد. دسته اول که غالب این نظریات را شکل می دهند، پیش بینی نابودی زمین بر اثر حادثه ای طبیعی بر اثر عواملی مانند: قرار گرفتن خورشید در مرکز کهکشان راه شیری، در یک خط قرار گرفتن سیارات منظومه شمسی، جابه جا شدن قطب شمال و جنوب زمین، انفجاری بزرگ در خورشید، برخورد یک شهاب سنگ یا سیاره نیبیرو به زمین و از همه معروف تر پیش بینی تقویم مایان ها از پایان یافتن تاریخ در ???? است.
جالب این است که پیش بینی شده است تمام این اتفاقات قرار است دقیقا در سال ???? و حتی در روز ?? سپامبر اتفاق بیافتد که بیشتر شبیه به یک لطیفه می ماند. محققانی که به درستی در این زمینه تحقیق کرده اند برای هیچ کدام از این ادعاها شاهدی نیافتده اند، حتی در فرهنگ مایان ها هیچ اشاره ای به پایان تاریخ در سال ???? پیدا نشده است و تقویم آن ها تنها بر اساس محاسبه و مشاهده دوره چرخش ستارگان با مشاهده از روی زمین ساخته شده است. علاوه بر این که انجام چنین محاسباتی بسیار قبل تر از آن ها در یونان انجام شده بود، دوره چرخش ستارگان تنها یک خصوصیت بصری است و تنها برای کسی که از زمین آن را مشاهده می کند مصداق دارد و بیرون از سیاره زمین هیچ ویژگی خاصی ندارد.
دسته دیگری از نظریات که غالبا توسط طرفداران جنبش عصر جدید تبیلغ می شود بیان می کنند که در سال ???? به واسطه قرار گیری زمین در موقیت خاصی نسبت به ستارگان، انرژی خاصی از ستارگان به زمین می رسد و بگونه ای (که خودشان نیز نمی دانند چگونه) باعث جهش و افزایش ناگهانی سطح آگاهی و هوشیاری مردم جهان می شود. که البته این نظر را تنها کسانی بدون دلیل قبول می کنند که پیرو آن ها باشند. دقت کنید که این ایده با افزایش دانش مردم در آخرالزمان که در روایات ما آمده است تفاوت دارد، آن ها علت این جهش را انرژی روحانی ساتع شده از ستاره ها می دانند.
حال چرا این دروغ ها به صورت گسترده در حال تبلیغ است؟ زیرا صاحبان قدرت و طرفداران عصر جدید عقیده دارند در سال ???? به عصر برج دلو وارد می شوند و در نتیجه باید مردم را از طریق پروپاگاندای تبلیغاتی آماده اهداف خود کنند.
مایکل پی مائو[53] از طرفداران عصر جدید می گوید:

مایکل پی مائو – پیشگویی ها در نیایش های ژرمانوس(54 نوشته است:«???? آنچنانکه پیش بینی شده است، پایان دنیا نیست، بلکه آغاز عصری طلایی، عصر برج دلو است که در حدود سال ???? آغاز می شود.»

دکتر کریستوفر پپلر[55] عقیده جنبش عصر جدید درباره سال ???? را چنین توضیح می دهد:

کریستوفر پپلر – مکاشفات در ستاره ها(56 نوشته است:« آن ها معتقدند عصری که در حدود سال ???? فرا خواهد رسید، عصر برج دلو خواهد بود. آن ها می گویند این عصر، عصر روشن شدن اندیشه ها و اتحاد جهانی است، جهان پس-مسیحیت.»

موسس گروه ماسونی "باشگاه رم"[57] ، اروین لاسلو[58] به همراه شاگرد جیدو کریشنامورتی[59] (تئوصوفیت مشهور)، دیپاک چوپرا[60] و میخائیل گورباچف[61] کتاب "???? انتقال جهان"[62] را نوشته و در آن نظریات ???? را ترویج کرده اند. لاسلو همچنین یک سایت[63] و سازمان مشابه دیگری با نام "باشگاه بوداپست"[64] تاسیس کرده است که نظریات ???? و عقیده تکامل انسان در جنبش عصر جدید را تبلیغ و ترویج می کنند. از اعضای این باشگاه می توان رابرت مولر، عضو سابق دبیرخانه سازمان ملل و باربارا مارکس هوبارد را نام برد که می گوید:

باربارا مارکس هوبارد نوشته است:«ما در حال طرح ریزی برای ???? بودیم و آن طرح هم اکنون در حال اجراست.»

نکته جالب توجه دیگر، وضعیت جنبش های مردمی ضد نظم نوین در غرب است. از یک طرف محققان دارای اعتقادات مسیحی مانند: ولیام کوپر و فریتز اسپرینگ مایر و … هر یک بگونه ای (ترور، رندانی شدن و …) ساکت شده اند و از طرف دیگر برخی رهبران جنبش های مردمی مانند: دیوید آیک، مایکل تساریون، جوردن مکسول، دیوید ویلکاک و … آزادنه و بدون هیچ مشکلی در حال ادامه کار خود هستند و در کنار متهم کردن و بعضا افشا کردن سران جوامع مخفی، همان افکار و نظریات تئوصوفی (و جنبش عصر جدید) و اتوپیای آن (همان نظم نوین جهانی) را ترویج و تبیلغ می کنند.


جمع بندی:


همانطور که مشاهده کردید آموزش فراماسونری و نهان پیشگی در دستور خود برگزیدگان صاحب قدرت قرار دارد و به راحتی می توانید ترویج آن را در رسانه های گوناگون (فیلم های سینمایی، بازی و …) مشاهده کنید. جای تعجب نیست که اکثر محصولات تولید شده در رابطه با فراماسونری در قالب معمایی و رمز آلود ساخته شده اند و در پوشش افشاسازی جوامع مخفی، مخاطب را با انبوهی از نماد ها، عقاید و سنتهای شرک آمیز نهان پیشگان باستان، بمباران می کنند و به این طریق به او نهان پیشگی را آموزش می دهند. بسیاری از مردم عادی در غرب که مخالف نظم نوین جهانی هستند پیرو رهبرانی شده اند که خود در ظاهرِ مبارزه با این جریان، همان عقاید فراماسونری را به آن ها تلقین کرده و در حقیقت مردم ساده را در جبهه نظم نوین جهانی قرار داده اند. ما نیز باید بسیار مراقب باشیم که فریب این به ظاهر افشاسازی ها و نسخه های بدلی را نخورده و از جبهه حق و یاری مهدی موعود (عج) خارج نشویم.

گردآوری و تنظیم: ذی طوی
---------------------------
پانوشت:


1. Theosophy
2. New Age movement
3. Annie Besant
4. co-Freemasonry
5. Helena Petrovna Blavatsky
6. Theosophical Society
7. Zodiac
8. Avatar: در اساطیر هندو به معنای تناسخ زمینی خدا
9. Lucifer: A Theosophical Magazine
10. Age of Pisces
11. Age of Aquarius
12. World Teacher
13. Isis Unveiled
14. Sun God
15. The Key to Theosophy
16. Genesis
17. Jehovah: نام خداوند در انجیل
18. The Secret Doctrine
19. Jehovah: نام خداوند در انجیل
20. The Secret Doctrine
21. David Spangler
22. Reflections on the Christ
23. Channeling
24. Maitreya
25. Sanat Kumara
26. Dane Rudhyar
27. Prometheus
28. The Magic of Tone and the Art of Music
29. Benjamin Crème
30. The Externalization of the Hierarchy
31. The Reappearance of the Christ and the Masters of Wisdom
32. Share-International
33. The Secret Doctrine
34. Alice Bailey
35. Djwhal Khul
36. Jesuit
37. Pierre Teilhard de Chardin
38. World Day of Prayer for Peace
39. Brad Steiger
40. The Fellowship
41. W. L. Wilmshurst
42. The Meaning of Masonry
43. Alice Bailey
44. The Externalization of the Hierarchy
45. Lucis Trust
46. Education in the New Age
47. Barbara Marx Hubbard
48. Pale Horse
49. The Book of Co-Creation
50. Happy Birthday Planet Earth!
51. Mother Earth
52. Ideas And Dreams For A Better World
53. Michael P. Mau
54. The Sanctus Germanus Prophecies
55. Dr. C.L. Peppler
56. Revelation in the Stars
57. Club of Rome
58. Ervin Laszlo
59. Jiddu Krishnamurti
60. Deepak Chopra
61. Mikhail Gorbachev
62. World Shift 2012
63. worldshift2012.org
64. Club of Budapest






+نوشته شده در یکشنبه 89/12/15ساعت 12:28 صبح توسط فروزان
نظر
مسیحیت در عصر جدید 2

جا به جا کردن شیطان با خداوند، خوب دانستن شیطان و شر دانستن خدا

هلنا بلاواتسکی – تعالیم سری(18 نوشته است:«این درست است اگر ما شیطان، مار کتاب پیدایش[16] را به عنوان خالق اصلی، ولی نعمت و پدر معنویت انسان در نظر بگیریم. زیرا او "پناهگاه نور"، لوسیفر تابان و روشنی بخش است. کسی که چشمان آدم و به قول معروف مخلوق یهو[17] را باز کرد. و او اولین کسی بود که نجوا کرد: "هنگامی که از آن سیب بخوری، مانند خدا خواهی شد و خیر و شر را تشخیص خواهی داد". این عمل او را تنها می توان نوری از جانب یک منجی دانست. و با این کار او با یهو، روح متقلب، دشمنی ورزید. اما او در حقیقت نهان همچنان محبوب ترین پیامبر(فرشته) باقی مانده است.»

 

هلنا بلاواتسکی – تعالیم سری(20 نوشته است:«لقب شیطان به راستی متعلق به اولین و خشن ترین دشمن تمام خدایان دیگر، یهو[19] است… نه به ماری که تنها از سر همدردی و حکمت سخن گفت. … امروز اثبات شده است که شیطان، اژدهای قرمز سوزان، رب تابان، لوسیفر یا حامل نور در درون ماست، در ذهن ماست، وسوسه گر ماست، منجی ماست، رهایی بخش هوش ما از حیوانیت خالص است.»

دیوید اسپنگلر[21] یکی از رهبران جنبش عصر جدید می گوید:

دیوید اسپنگلر – تفکری بر مسیح(22 نوشته است:« نور حقیقی لوسیفر از راه اندوه، تاریکی و عدم پذیرش، قابل مشاهده نیست. نور حقیقی این موجود عظیم تنها هنگامی قابل مشاهده است که چشمان خود شخص بتواند نور مسیح، نور خورشید درون خود را ببیند. لوسیفر در درون همه ماست تا ما را به تمامیت رهنمون کند. در حالی که ما به سمت عصر جدید که عصر تمامیت است حرکت می کنیم هر یک از ما به نقطه ای خواهد رسید که من آن را ورود به مکتب لوسیفر می نامم. مسیر ویژه ای که هر کسی باید از آن عبور کند تا به وجود نور درونش و به کامل و تمام بودن خود پی ببرد. لوسیفر می آید تا آخرین هدیه اش، تمامیت را به ما ببخشد، اگر ما آن را بپذیریم آنگاه او آزاد خواهد بود و ما نیز آزاد می شویم. این ورود به متکب لوسیفر است. این نقطه ایست که بسیاری هم اکنون و در آینده با آن روبرو خواهند شد. زیرا این آیین ورود به عصر جدید است. آیینی برای عبور از گذشته و ورود به شرایطی جدید است.»


ارتباط با موجودات ماورایی، اجنه و ارواح برای کسب دانش (مکاتب اسرارآمیز) به اصطلاح "انتقال از ارواح"[23]

[تصویر: blavatskiAdyar.jpg]


در تئوصوفی، جنبش عصر جدید و فراماسونری به وجود گروهی از مردان و زنان بسیار تکامل یافته اعتقاد دارند و آن ها را سران حکمت ( سلسله سران روحانی یا سران عروج کرده) می نامند و ادعا می کنند بودا، کریشنا، عیسی (ع) و حضرت محمد (ص) از سران حکمت بوده اند و موجودی به نام "مایتریا"[24] از تمام آن ها برتر و رهبر آن هاست که خود او تحت فرمان "سانات کومرا"[25] قرار دارد.
تئوصوفیست طرفدار عصر جدید، دن رود یار[26] توضیح می دهد که سانات کومرا طبق تعالیم نهان پیشگان، همان شیطان است:

دن رودیار – جادوی آهنگ و هنر موسیقی(28 نوشته است:«شیطان تغییر یافته لغت سانات کومرا است و در فلسفه نهان پیشگان هند، موجودی شبیه به پریمیسیوس[27] است که به انسان آتش خودآگاهی، استقلال و فردیت بخشید.»


آن ها اعتقاد دارند این سران حکمت، دست مخفی راهنمای انسان در مسیر تکامل بوده اند و مایتریا همان ماشیح یهودیان، مسیح مسیحیان، پنجمین بودای بوداییان، کریشنای هندو ها و امام مهدی (عج) مسلمانان است که همگی منتظرش هستند و او هم اکنون در زمین حضور دارد و در وقت مناسب در اجتماع ظاهرخواهد شد. بزرگترین مبلغ مایتریا نقاشی انگلیسی به نام "بنجامین کرام"[29] است. او بعد از اینکه به گفته خود با مایتریا ارتباط برقرار کرد، در سال ???? شروع به چاپ آگهی های تمام صفحه در ?? روزنامه در سراسر جهان کرد که در آن نوشته بود:

بنجامین کرام نوشته است:« نقشه چیست؟ آن نقشه عبارتست از برپایی حکومتی جهانی و یک دین نوین جهانی به رهبری مایتریا.»

اگر فکر می کنید بنجامین کرام تنها دچار اشتباه در تشخیص شده و هدفش خیر است به این سخنان او توجه کنید:

بنجامین کرام – ظهور مجدد مسیح و سران حکمت(31 نوشته است:« برای بسیاری در حال حاضر، این هوشیاری که عبارتست از شناخت سطحی بالاتر از آگاهی که در اختیار کسانی است که در حال تشکیل حکومت معنوی خود هستند، استادان آیین های ورودی جهان. وجود آن ها نخستین بار توسط اچ.پی بلاواتسکی، کمک-موسس جامعه تئوصوفی در سال ???? آشکار شد. جزئیات بیشتر درباره ارتباط با این سران و اقدامات آن ها توسط آلیس بیلی در سال های ???? تا ???? ارائه شد. او در کتاب "عمومی سازی سلسله سران"[30] طرح این مردان روشنی یافته را برای بازگشت و انجام اقدامات فیزیکی فاش کرد و من نیز اضافه می کنم، این نقشه آغاز شده است.»

 

[تصویر: masters.jpg]


بنجامین کرام جهت تبلیغ آمدن مایتریا موسسه "اشتراک بین المللی"[32] و یک سایت اینترنتی تاسیس کرده است و مرتبا به نقاط مختلف جهان سفر می کند تا با برگزاری جلساتی، از مایتریا برای مردم مطلب انتقال دهد. جلساتی که گفته می شود سیاستمدارانی چون میخائیل گورباچوف و جورج بوش در آن شرکت کرده اند.
همانطور که اشاره شد ارتباط با موجودات ماورایی از کارهای اصلی این فرقه است. شخص بلاواتسکی کتاب "تعالیم سری"[33] را با راهنمایی یکی از سران روحانی به نام "کوت هومی" نوشته است.

[تصویر: HPBmasters.jpg]


آلیس بیلی[34] یکی دیگر از رهبران تاثیر گذار تئوصوفی، به گفته خود با انتقال از موجود ماورائی تبتی به نام "دجوال کول"[35]، ?? جلد کتاب نوشته است. نمونه هایی از این دست در تئوصوفی، جنبش عصر جدید و فراماسونری فراوان یافت می شود.

تناسخ و تکامل، امکان خدا شدن انسان، یکی بودن خدا، انسان و طبیعت


یکی از اصول فکری تئوصوفی و جنبش عصر جدید نظریه تکامل است. در حقیقت نخستین کسی که نظری تکامل را مطرح کرد چارلز داروین نبود و طبق انجیل مسیحیان، نخستین نفر شیطان بود که در باغ عدن به آدم و حوا گفت: «اگر از آن سیب بخوری، خدا خواهی شد». ایده تکامل از زمان های باستان جزء تعالیم اصلی نهان پیشگان بوده است. در واقع تئوری داروین تنها تلاشی برای پوشاندن لباس علمی به آن ایده بود و البته موفق شد آن را در دنیا فراگیر کند.
تلاش های فراوانی جهت یافتن شواهدی برای اثبات نظریه تکامل انجام گرفت که یکی از تاثیر گذارترین آن ها، یافته ها و در واقع جعلیاتی بود که توسط کشیشی عضو جامعه یسوعیون[36] به نام پیتر تیلارد دی شاردان[37] انجام پذیرفت. اقدامات و نظریات شاردان تاثیر بسزایی در پذیرش نظریه تکامل توسط کلیسای کاتولیک داشت. پاپ ژان پل در سال ???? با تاثیر از نظریات شاردان و بر اساس سند "واتیکان ?″ "روز جهانی دعا برای صلح"[38] را سازماندهی کرد. هدف اصلی این مراسم که مشابه آن در سال های بعد نیز تکرار شد، اتحاد ادیان بود و طی آن از نمایندگان ادیان آسمانی و مشرک دعوت به عمل آمده بود و حتی شخص پاپ آیین پرستش خدایان ادیان مشرک را به جا آورد.
این اقدامات تیلارد باعث محبوبیت چهره او در بین طرفداران جنبش عصر جدید شد تا جایی که برخی به او لقب پدر عصر جدید دادند.

[تصویر: Teilhard_de_Chardin.jpg]


تیلارد در رابطه با منجی متحد کننده ادیان می گوید:

تیلارد دی شاردان نوشته است:« من اعتقاد دارم آن منجی که همه بدون شک منتظرش هستیم، یک منجی جهانی خواهد بود و آن منجی، مسیح تکامل است. به نظر من همگرایی ادیان حول یک منجی جهانی که اصول تمام آن ها را ارضاء کند، تنها راه تغییر جهان است و تنها از این طریق دین آینده قابل دست یافتن است.»

 

[تصویر: PrayerDayofpeac.jpg]


براد استایگر[39]، طرفدار جنبش عصر جدید در کتاب "برادری"[40] بیان می کند انسان در دین جدید در می یابد که خداست و این مقصود ادیان باستانی بوده است:

براد استایگر نوشته است:« بسیاری متقاعد شده اند که عصر برج دلو، منادی دینی جدید است. حتی در آن دیگر کلمه دین به کار نخواهد رفت. در آن زمان از مسئله اصلی درک واقعی تری خواهیم داشت و شخص از سطح اعتقاد به یک چیز کامل تر شده، به یک چیز تبدیل می شود و آنچه را که ادیان باستانی سعی داشتند بیان کنند، در خواهد یافت: آرام شوید و دریابید که خدا هستید. در واقع این دین بزرگ جدید است و در آن همه و هر کسی در خواهد یافت که خداست.»

مفهوم پیوسته و مترادف با تکامل و البته از اصول تئوصوفی، مفهوم تناسخ و زندگی ابدی روح در بدن های مختلف است. بنابر عقاید تئوصوفی، انسان بوسیله شیطان قدرت تفکر پیدا کرد و می تواند با تکامل و تصرف طبیعت و جهان به خدا تبدیل شود. ویلمهرست[41] فراماسون نیز هدف ماسونری را ساختن انسان-خدا تعریف می کند و می گوید:

ویلمهرست – مفهوم فراماسونری(42 نوشته است:« نقطه اوج در لژ، بیانگر نهایت سطح آگاهی ممکن برای ماست که وقتی استعداد هایمان را به حد کمال رشد دهیم، بی نهایت خواهد بود. انسان که از زمین زاده شد و در قلمرو طبیت رشد کرد تا به سطح عقلگرایی کنونی رسید، باید تکامل خود را تا رسیدن به سطح خدایی ادامه دهد و سطح آگاهی اش را با آگاهی محیط بر عالم یکی کند. این هدف نهایی تمام آیین های ورودی بوده و هست.»

حتما مطلع هستید که با وجود رد شدن نظریه تکامل با شواهد متعدد، همچنان این نظریه پایه بسیاری از علوم قرار داد و توسط سیستم های آموزشی سراسر جهان تعلیم داده می شود.



+نوشته شده در یکشنبه 89/12/15ساعت 12:26 صبح توسط فروزان
نظر
مسیحیت در عصر جدید1

همانطور که در مقاله "آتلانتیس .... اتوپیای نهان پیشگان" اشاره شد، امروزه افکار و برنامه ریزی رهبران تئوصوفی نقشه ی راه نظم نوین جهانی است و چیزی که هم اکنون به صورت گسترده و از طرق مختلف، حتی در پوشش مبارزه با نظم نوین جهانی ترویج می شود، عقاید "تئوصوفی"[1] و "جنبش عصر جدید"[2] است.

 


به طور خلاصه عقاید تئوصوفی و جنبش عصر جدید به قرار زیر است:


ستاره شناسی، طالع بینی و اعتقاد به دوری بودن تاریخ در ارتباط با صورت های فلکی زودیاک، ارتباط با موجودات ماروائی (ارواح و اجنه) برای کسب دانش (مکاتب اسرارآمیز)، اعتقاد به توانایی انسان در رسیدن به مقام خدایی، نهان پیشگی، اعتقاد به برپایی جهان تک حکومتی در آستانه عصر برج دلو تئوصوفی، جنبش عصر جدید و فراماسونری سازمان هایی در هم تنیده هستند و عقایدی که در زیر توضیح داده خواهد شد از تعالیم اصلی هر سه این گروه هاست. به طور مثال بسیاری از ماسون ها مانند فیلسوف-ماسون درجه ??، منلی پی هال عضو جامعه تئوصوفی بوده و هستند و حتی در دوره ای ریاست جامعه تئوصوفی در دست "آنی بیسانت"[3] مارکسیست، ماسون و موسس جامعه بین المللی "کمک ماسونری"[4] بوده است. آنی بیسانت همچنین با برپایی لژ های ماسونری در سرار جهان به جامعه تئوصوفی خدمات بزرگی انجام داده است.

هلنا پترونا بلاواتسکی[5] و جامعه تئوصوفی[6]

[تصویر: HPB.jpg]


بدرستی می توان بنیانگذار جنبش عصر جدید را موسس جامعه تئوصوفی، هلنا پرونا بلاواتسکی دانست. بلاواتسکی متولد ???? از همان آغازین دوران زندگی اش بسیار به موضوعات ماورائی و اسرار آمیز علاقه داشت، لذا در ?? سالگی سفر ?? ساله ای را به نقاط مختلف جهان (آمریکا جنوبی، مصر، کانادا، فرانسه، یونان، مکزیک، تبت، هند، آلمان و انگلیس) جهت مطالعه سنت های مذهبی آن ها آغاز کرد و با راهنمایی موجودات ماورائی که او در این سفر با آن ها ارتباط برقرار کرده بود، با کوله باری از تعالیم اسرارآمیز به نیویورک رفت تا درسال ???? سازمانی با نام جامعه تئوصوفی تاسیس کند.
افکار و نظریات او که از طریق کتاب ها و مجله اش با نام "مجله لوسیفر" انتشار یافت، اصول و عقاید جنبش عصر جدید را شکل داد. با گذشت زمان، روز به روز بر شدت محبوبیت جامعه او افزوده شد و چهره های شاخص از سرار جهان به آن پیوستند که در بین آن ها اسامی کسانی چون: توماس ادیسون، الویس پریسلی، ماهاتما گاندی، آرتور کانن دویل و جیمز جویس دیده می شود.


در اینجا می توانید لیست بلندتری از این افراد و گروه های مشهور را ببینید.



عقاید بلاواتسکی و به طبع آن جنبش عصر جدید

 


چنانچه در حین مطالعه، این عقاید به نظر شما آشنا آمد تعجب نکنید زیرا امروزه این عقاید به صورت گسترده از طریق رسانه ها و سیستم های آموزشی جهان در حال تعلیم است.

اعتقاد به زودیاک، دوری بودن تاریخ و ظهور معلم جهانی در هر برج از زودیاک

 
بلاواتسکی معتقد بود تاریخ پایان ندارد بلکه به صورت دوری است و هر دور در ارتباط با یکی از صورت های فلکی (برج) زودیاک[7] است و معلم جهانی مختص به خود را دارد.

هلنا بلاواتسکی – لوسیفر: نشریه تئوصوفی(9 نوشته است:« تئوصوفیست ها در هر رتبه ای – که برخی از آن ها معنای پنهان آواتار ها[8]، ماشیح ها، سوشیانس ها و عیسی های مورد انتظار جهانیان را دریافته اند – می دانند که پایان جهان وجود ندارد، بلکه این اعصار هستند که تکمیل می شوند، یعنی پایان یک دور که هم اکنون به سرعت نزدیک می شود. … مانند دوره ی مسیحا … کسی که با برج حوت مرتبط بود … این یک دوره است، تاریخ است و خیلی طولانی نیست اما بسیار نهانی است، ???? سال خورشیدی طول می کشد … در ???? و ??? سال پیش از میلاد مسیح نیز رخ داد، همان زمانی که نقطه اعتدالین وارد نشان [زودیاک] قوچ شد و سپس به حوت وارد شد. و در آینده ای نزدیک وارد نشان دلو می شود، آن هنگام خصوصیات روحی بشریت شروع به تغییر بزرگی می کند و ما باید کارهای روحی زیادی انجام دهیم.»


به اعتقاد بلاواتسکی حضرت مسیح (ع) تنها نماینده ی عصر برج حوت[10] و تعلیم یافته مکاتب اسرار آمیز از طریق استادان و معلمان بوده است و با ورود به عصر "برج دلو"[11] اتوپیای نظام واحد جهانی به همراه "معلم جهانی"[12] مختص آن عصر ظهور خواهد کرد. بلاواتسکی همچنین در کتاب "آیزیس فاش شد"[13] شرح می دهد که داستان حضرت عیسی (ع) در سنت های باستانی مختلف جهان وجود داشته است و همه آن ها نماد "خدای خورشید"[14] بوده اند.
بلاواتسکی در کتاب "کلید تئوصوفی"[15] اهداف اصلی جامعه خود را چنین بیان می کند:
• تشکیل انجمن برادری جهانی بدون تفاوت در نژاد، رنگ و کیش
• ترویج مطالعه ادیان مختلف جهان
• تحقیق در مورد اسرار نهان طبیعت

 



+نوشته شده در یکشنبه 89/12/15ساعت 12:20 صبح توسط فروزان
نظر
جلوه های هنر دینی در اسلام

سخن گفتن از همه ادیانی که بشر از روزگاران اولیه تا امروز به آن ها گراییده و در پرتو حضور آن ها، زیست معنوی داشته است، آسان نیست.
معنای کلی و عمومی « تعبد (
Devotion  )و «پرستش (worship
) که جوهر مقوم دین و دین پذیری است ، در همه روزگاران پیش از این وجود داشته است ؛ اما آن چه از زمانه تاریخ مند شدن حیات بشری در بعد اجتماعی و مذهبی برجای مانده است ، تا امروز، چندین دین و شریعت است که به نسبتی که ما در آن هستیم (حوزه هنر دینی) باز باید از این تعداد نیز، تعدادی را حذف نمود؛ چرا که هر شریعت یا آیینی ، به صرف داشتن آموزه های دینی ، آثار هنری نداشته است تا آن آموزه ها را در آنها منعکس کند و اگر بر این سخن ، ظن بی گمانی و بی اطلاعی را نیز بیافزایم ، باید گفت اگر سیستم و نظام هنر دینی خاصی هم داشته است ، به روزگار ما نرسیده و ما از آن بی اطلاعیم ؛ این سخن شاید به قضاوت عادلانه نزدیک تر باشد.
آن چه در میان آموزه های مختلف تمامی ادیان به چشم می خورد، تشابه و (گاه) تضاد آموزه های معنوی آن هاست.
اما آن چه در مجموعه میراث هنری یک آیین مورد بررسی قرار می گیرد، اگر چه گاه در بعضی آیین ها به عنوان ((متغیر)) متفاوت می کند، در سیاهه کلی آن ، وجهی مشترک است.
تجلی مفاهیمی که از این پس برمی شمریم در آثار هنری این آیین ها، به صورت ((اصل )) وجود دارد و اگرچه شاید در هر آیین ، ظاهری متفاوت داشته باشد، بنایی است که معانی رمزها(
Symbols) را به اشاره در اختیار متعبدان به این آیین ها قرار می دهد.
به یقین می توان گفت که هیچ آیینی تاکنون بر خاک شکل نگرفته است ، که اصل «پرستش » را به عنوان اولین اصل موضوعه خود برنگزیده باشد. در واقع ، اصل پرستش ، مبنای شکل یافتن همه آیین ها(الهی و غیر الهی) بوده است.
آیین های غیر الهی (بت پرستی ، ماده پرستی و...) نیز، اگرچه وقتی با قالب ها و معیارهای سنجشی آیین هایی که خداوند را به عنوان خالق و منظم جهان (آسمان و زمین) می دانند سنجیده می شوند، بوی شرک یا کفر می گیرند، اما در نفس خود، نوعی «پرستش جاهلانه خداوند»هستند؛ یعنی تلقی «اثر» به جای « موثر».
به همان یقینی که گفتیم هیچ آیین بدون پرستشی وجود نداشته و ندارد و در واقع هیچ آیینی (مذهبی) نیست که تعریف نسبت میان «خلق» و«خالق» را به عنوان اولی بر خود فرض نداند، به همان یقین می توان گفت هیچ آیینی نیست که در آن «عبادتگاه» یا «معبد» به عنوان «خلوتگاه خالق و مخلوق = عابد و معبود» وجود نداشته باشد.
مفهوم «حرم» که تا امروز استعمال های فراوانی از آن صورت گرفته است ، شاید لفظی قابل اطلاق برعبادتگاه های همه ادیان و مذاهب باشد.
پیروان هر آیینی ، بلافاصله بعد از پذیرفتن آن آیین ، به مفهوم «عبادت» و «پرستش» پی می برند و این مفهوم در «حرم » یا معبد تجلی پیدا می کند.
به این قرینه ، معابد در واقع اولین مکان هایی هستند که روح مذهبی هر آیین - که عبارت باشد از حضور رمزی خداوند در زمین - در آنها تجلی پیدا می کند. در ساختن «خانه خدای» نیز هر آیینی براساس آموزه های خاص خود و فلسفه خود عمل می کند. اما بیش ترین تجلی این آموزه ها، در معماری معابد مقدس (حرم ها) ظهور می یابد. هنر ساختن معابد، شاید اولی ترین هنر دینی باشد؛ دلیل این تردید نیز تقدم رتبی «سرودهای روحانی » برساخت معابد است.
«سرودهای روحانی» که در هر آیینی صورت متفاوت دارند، چون آموزش دهنده مفاهیم اصلی آن آیین هستند، به نوعی تقدم دارند. اما از سوی دیگر، چون رمز ساختن معبد، ایجاد مکانی برای «خلوت» با خداوند است و در این خلوت است که انسان مورد خطاب واقع می شود و می شنود و می گوید، تقدم «معبد» یا «حرم» جلوه می نماید. به هر روی ساختن معبد یا حرم ، در همه آیین ها، اصولی مشترک دارد که برخی از آنها به این قرار است:

اصل داشتن محراب

محراب در واقع جای تجلی و حضور رمزی خداوند و ساکن کردن آن وجود نامتناهی در زمین است. در آیین مسیحیت ، ساختمان های کلیسا (در معابد مسیحی قدیم این مسئله بیش تر به چشم می خورده است) منطقه بازی دارد که جایگاه حضور رمزی خداوند در تمثال یا پیکره «مسیح مقدس» یا «باکره مقدس به همواره فرزند او» است.
در این منطقه باز، که معمولا نقش محراب مساجد را در سنت اسلامی دارد، زوایای منعطف هندسی با بلندای قابل توجه وجود دارند که بر هر یک نیز نقشی رمزگون از «صلیب مقدس» (توجه داشته باشیم که هندسه کلی معابد مسیحی نیز تقریبا در اساس آن ، «صلیب گون») یا پیکره های مقدس مذهبی وجود دارد.
روبه روی این منطقه باز، جایگاه نیایش «پدر مقدس» یا «روحانی آیین مسیح» است و «سرود خوانان مذهبی » نیز تقریبا بر آستان همین منطقه می ایستند. در واقع محراب در سنت مسیحی و سایر سنت های دینی ، خلوتگاه پاک و خالص خداوند است و جایی که برای خداوند در نظر گرفته می شود. در سنت بودایی و هندی نیز شکل دیگری از محراب وجود دارد.
حرم هندی یا بودایی ، در واقع غیر از این که محل خلوت با خداست ، نوعی مرکزیت نیز دارد؛ یعنی در آموزه های هندی و بودایی ، معبد مرکز جهان معنوی نیز محسوب می شود (اصلی که در سنت اسلامی در بنای کعبه مقدس تجلی یافته است) و نیایشگران در آن عمارت (که شکلی ضرورتا محدود به یک مربع که از تربیع یک دایره - که سمبول جهان است - به دست آمده دارد) به نیایش پروردگار می پردازند و «تاملات» خویش را در آن خلوتگاه انجام می دهند. حرم در سنت اسلامی در قالب «مسجد» ظهور یافته است.
مساجد اسلامی که به ادعای برخی ، در معماری وامدار شکل اصلی کلیساها و معابد قدیمی زرتشتیان است ، محرابی متفاوت دارد.
محراب در سنت اسلامی (و به نحو کم رنگ تر در سنت مسیحی) محل تجلی نور خداوند است و حضور رمزی او در قالب کلماتی که هم خوانده می شود و هم گاه بر دیواره های محراب نگاشته می شود.
افزون بر این شکل محراب در مساجد اسلامی ، در واقع نوعی «در» و «ورودگاه» به عالم دیگر است و جایگاه حضور «امام » یا «پیشوا» و خواندن و گفتن آموزه های مقدس (در سنت مسیحی ، جایگاه خواندن سرود مقدس).
محراب در سنت اسلامی و در اصل معماری بنا بسیار مهم است و نشانه ای از آموزه های مقدس دینی (با اندکی مشابهت در آیین مسیحی).
شکل اصلی محراب که شکل «در» است و «ورودگاه»، عمقی دارد و بلندایی «مقصوره » مانند، که در راس آن به یک نقطه تلاقی می رسد.
این نقطه تلاقی ، یعنی منتهاالیه بالایی محراب ، محل ساطع شدن رمزی نور خداوند است. در اطراف آن ، در عمق و بیرونه محراب ، کلمات مقدس با خطوط خاص نوشته می شوند. در سنت اسلامی ، برخلاف سنت هند و بودایی و مسیحی ، تصویر یا پیکره ای مثالی از خداوند یا متعلقات معنوی او در مسجد وجود ندارد.
دلیل آن هم این است که اسلام قایل به این اصل است که هیچ تصویر یا پیکره ای نمی تواند «وحدانیت» و «احدیت » را حتی در نازلترین وجه آن بازتاباند و حضور خداوند تنها در کلمات مقدسی که از خود او به ما رسیده است ، می تواند تجلی یابد.
در واقع هنر خوشنویسی و تذهیب در سنت اسلامی و در کار ساخت محراب معابد و حتی خود معابد، قرینه هنر «شمایل نگاری» در سنت مسیحی است. اصل دیگری که در ساخت محراب در سنت اسلامی (و با اندکی تامل در ساخت مسجد) مورد توجه قرار گرفته است ، مسئله «عمق» در محراب است که باعث انعکاس صوت می شود.
عده ای معتقدند این اصل نیز در سنت مسیحی وجود دارد، اما بعید به نظر می رسد «عمق » تا این اندازه و با این مفهوم مورد توجه مسیحیان بوده باشد؛ همان طور که در ساخت محراب مسیحی ، مقصوره یا نیمدایره عمقی بالای محراب نیز که نشانه ای رمزی از «طاق آسمان » است ، مورد توجه و تامل چندانی نبوده است.
انعکاس صوت که اثر وضعی عمق در محراب است و محصول هنر معماری اسلامی ، رمزی است از خطاب خداوند به انسان و در واقع خوانده شدن از سوی او وبازگشت صدا و بازخوانی آن. رنگ ها نیز او وجوه فارق و متفاوت ساخت محرابها هستند.
در سنت های مسیحی و هندی ، ترکیب رنگ ها از یکی دورنگ سفید، خاکستری و رنگ هایی از همین طیف ها جلوتر نمی رود. به ندرت می توان محراب هایی را در سنت مسیحی یافت که رنگ های الوان در آن ها به کار رفته باشد.
رنگ سفید و نوع سنگ ها و پیکره های معمولا تراشیده شده ، در واقع حکایت کننده ازهاله مقدس و نورانی است که برگرد محراب گسترده شده و «حرم» را در خویش گرفته است. در سنت اسلامی و هندی اما رنگ های دیگری نیز در ساخت محراب به کار می رود.
مثلا رنگ آبی که رمزی است حکایت گر از آسمان.
.. یا زرد (اصفر) که رنگی است حاکی از تلالو نور مقدس یا نور خورشید. به هر روی محراب در سنت های مذهبی یادشده ، جلوه ای است از تجلی رمزگونه خدا و نشانه ای از آن چه آموزه های مقدس در معماری هر آیین وارد ساخته اند تا اصل پرستش به عنوان یک اصل پشتوانه برای هنر مذهبی هنرمندان آن آیین درآید.

اصل داشتن شبستان و ورودگاه

در هیچ یک از آیین های مختلفی که تا امروزه بشر آن ها را به تجربه دریافته و درک کرده است ، ورود به حرم و خروج از محدوده «تجربه بی واسطه روحانی»، بی مقدمه و موخره فرض نشده است.
کمتر آیینی می توان یافت که در آن ، انسان پرستنده به ساحت حرم پای گذارد بی آن که قبل از ورود، واجد آمادگی های روحی و جسمی شود.
بر اساس مفروضه های معنوی بیش تر آیین ها، برای ورود به حرم و واقع شدن در «محدوده روحانی بی واسطه»، ابتدا باید در محیطی بینابین قرار گرفت. جهان بیرون حرم و محدوده آن، جهانی است که تا حدود زیادی خالی از محرک ها و انگیزه سازی های معنوی است و مکان اصلی حرم نیز، جهان خالص پرستش و جایگاه مورد خطاب واقع شدن است ؛ یعنی جهان ناب روحانی.
به همان سان که نمی توان شیشه را از ظرف آب سردی به یک باره خارج کرد و در ظرف آب گرم فرو برد، نمی توان توقع داشت ورود از جهان «بیگانه با معنویت» یا خالی از جواهر معنوی و روحانی، به جهان ناب روحانیت و محیط خالص پرستش (توجه کنید : مکان رمزی حضور خدا در طبیعت) نیز بی مقدماتی ممکن باشد.
این مقدمات باید در محیط و جایگاهی بینابین و واسطی محقق شوند، تا پرستنده بتواند در حرم اصلی مورد خطاب واقع شود.
مکان وسط منظورشده در بیش تر حرم ها (تقریبا متعلق به همه آیین ها)، «شبستان » یا «محل ورود» است ؛ با شکل های مختلف و گاه متفاوت آن. نفس وجود شبستان در پیرامون حرم ، آن گونه که گفتیم ، غیر از خصوصیت آماده سازی روحانی برای ورود به حرم ، واجد رمزی دیگر نیز هست.
پرستنده ای که در حرم امن مورد خطاب واقع شده است و کیفیت روحانی برای او حاصل شده است ، خروج بی واسطه اش از حرم و واردشدن به محیط طبیعی بیرون نیز، ممکن است خالی از مخاطراتی برای او نباشد.
او همان گونه که باید (و لزوما این گونه می شود) قبل از ورود خود را آماده سازد و با تامل و مشاهده مولفه های روحانی ، برای ورود تمهید مقدمه کند، برای خروج نیز باید مقدماتی را به انجام رساند و یا حداقل در معرض آن ها قرار گیرد.
او نمی تواند بی واسطه به بیرون حرم پا گذارد، چرا که خطر از دست رفتن کیفیات روحانی حاصله ، برای او زیاد می شود و ممکن است به سان همان شیشه در معرض هوای نابرابر بشکند.
در واقع اصل داشتن محل ورود و شبستان برای ورود و خروج مرتبه ای و غیر یکباره «به حرم » و «از حرم » است تا از نفسانیت پیش از ورود کاسته شود و روحانیت حاصله از حضور در حرم نیز - که محصول عبادت و پرستش و مکالمه با وجود مقدس ازلی است (به زبان آیین های مختلف ) - به اندازه بیش تری در جای پرستنده نهادینه شود.
در آیین ساخت حرم ، شکل شبستان ها و ورودی ها بسته به مقتضیات و اصول آیین ها و ادیان مختلف ، متفاوت است. در معابد مسیحی (کلیسا) محل ورود یا شبستان ، بیشتر شکل ، جزیی ار اصل بنا را دارد.
گاه در کلیساهای قرون گذشته ، راهروهای ورودی ،سردرها، محیطهایی ، شبیه پاگرد یا راهرو یا دالان مانند، دیده می شد، که با تصویر و شمایل های نگاشته شده از مسیح و باکره مقدس و تصاویر مشابه دیگر، آذین یافته بود و در واقع نوعی حضور روحانی و فضای متفاوت با بیرون را ایجاد کرده بود.
از آن گذشته در کلیسا فاصله بین محل ورود تا مقابل جایگاه پدر مقدس ، (در شکل صلیب گون کلیسا، خط افقی جای کوبش دستها بر صلیب) خود فاصله ای شبستان گونه به شمار می رود، در واقع مکانی برای ایجاد آمادگی روحانی و قرار گرفتن در حریم حرم.
افزون بر این ، در کلیساهای مسیحی قرون جدید، استفاده از پیکره های تراشیده در ورودی ها و اصل مکان حرم نیز انگیزه ای دیگر برای حضور قلب بیش تر به شمار می رود و در واقع قرار گرفتن در حرم و محیط امن گفتگو، از پس گذشتن از برابر تصاویر، شمایل ها و پیکره های مقدس به همراه استماع طنین غیر همیشگی موسیقی و سرودهای مقدس صورت می گیرد.
آن چه در ساخت معابد هندو و بودایی در مورد شبستان صادق است ، در واقع محیطهای گاه سرسبز و آزادی است ، که با پیکره های تراشیده از سنگ ، تطهیرگاه ها و (معمولا) پله هایی که به معبد منتهی می شوند. در واقع در سنت های هندو و بودایی معابد (حرم ها) فاقد دریچه هایی هستند که به بیرون راه یافته باشند.
درهای کوچک تنها منفذ موجود در آنها است ، و شبستان یا محل ورود، به طور عموم فضای نسبتا باز و آزادی ، است که در اطراف معبد وجود دارد و محل عبور و گذر از جهان بیرون به محیط اصلی حرم یا معبد است.
اسلام به عنوان آیین خاتم ، در مساله شبستان و محل ورود نمونه کامل تری از آن چه گذشت را به دست می دهد. محققان هنر مقدس معماری اسلامی ، در آن چه تاکنون درباره مساجد نگاشته اند، همواره به تقسیم بندی فضا و محیط، در ساخت مساجد اسلامی توجه خاصی نشان داده اند.
در ساخت مساجد اسلامی عنوان حرم ، جایگاه مقدسی است که پیش تر به آن اشاره شد. اما شبستان در بناهای اصلی مساجد (مثل مساجد جامع در کشورهای مختلف و شهرها و حتی گاه در روستاها) مقدمه ای ضروری در ساخت مساجد به شمار می رود.
شبستان یا محل ورود در سنت اسلامی ساخت مساجد، خلوت گاه اولیه مومن برای واقع شدن در حریم اصلی حرم است. این ورودی ها که گاه بر اساس وسعت مساجد تا چند شبستان ازدیاد پیدا می کنند، مکانهای «خرم» و «خنک» معنوی هستند و در واقع محل ورود به جهانی برتر از جهان بیرون است.
حتی در معماری مساجد شرق جهان اسلام (مثل الجزایر و مراکش) که پیچیدگی معماری آن ها نسبت به غرب جهان اسلام زیادتر است ، شبستان ها عظیم تر و باشکوه تر به چشم می آیند.
در این شبستان ها از تصاویر، شمایل های مقدس و پیکره های تراشیده از سنگ یا چوب خبری نیست ؛ چرا که احدیت در عین انضمام با تمام هستی ، بر اساس دیدگاه نظری اسلام، امری است مجرد و منتزع از ماده ، که پرداختن آن در صورت یک شمایل یا پیکره مقدس ، از کمال آن می کاهد در عوض از ابتدای ورود و سهل است که از ابتدای نظر کردن به مساجد اسلامی ، کلمات خداوند که نمونه و رمز حضور کلامی خداوند در زمین هستند و براساس دیدگاه اسلامی این تنها نوع حضور و ظهور خداوند (غیر از دیدگاه های متفرقه در این زمینه) در زمین می باشد، به چشم می آیند که نوعی آمیزش روحانی با اسلیمی ها و طرح های دیگر پیدا کرده اند و در زمینه کاشی های صیقل خورده یا سنگ های رنگارنگ (معمولا با ترکیبی از رنگ های فیروزه ای: نشانه آسمان ، سبز: نشانه طبیعت و سفید: علامت نور الهی ) نقش شده اند.
اگر در مسیحیت و بودیسم و هندو، اصل تصویر وجودی خدا به واسطه شمایل نگاری و پیکره سازی از مسیح و بودا و باکره مقدس ، تجلی می یابد، در اسلام تصویر وجودی خدا، در کلام مقدس او و بازآفرینی انتزاعی و معنوی این کلام شکل پیدا می کند.
و بدین سان مسلمان با درک حضور در شبستان پیرامون حرم و راز ونیاز برای ورود به حرم و یا خروج از محدوده حضور و تکلم بی واسطه آماده می شود و از نفس خود می کاهد و برای مبارزه بر نفس آماده می شود.



+نوشته شده در سه شنبه 89/12/10ساعت 1:31 صبح توسط فروزان
نظر
جایگاه و تاثیر آیین مسیحیت در آفریقا

جایگاه آیین مسیحیت در آفریقا
 


گسترش مسیحیت در آفریقا از همان آغاز ترویج و تبلیغ، نشانگر آن است که باورهای مسیحی از همان آغاز در آفریقا بر خودآگاهی مردم تأثیر نهاده و آنها را متحول کرده است. باورهای اسلامی نیز در آن قاره از جایگاه رفیع و ریشه های ژرف برخوردار شده است. باورها و اندیشه های دینی زمانی ریشه دوانده وذاتی می شوند که بر یال باورهای فرهنگی خرامیده و یا از حمایت و پشتیبانی مفاهیم فرهنگی و سنتی برای درونی شدن برخوردار شوند؛ از این رو گروه های تبلیغی در طول یک قرن گذشته، تلاش داشتند که نزدیکی و هماهنگی بین باورهای فرهنگی و دینی را در فرهنگ بومی مردم آفریقا مورد پژوهش و کاووش قرار داده و به انواع حیل، آن را اثبات کرده و بین آنها ارتباط برقرار کنند. اینکه برخی از آنها سال های عمر خود را در این راستا سپری کرده اند. سویتس، قوانین مذهبی را که در بستر فرهنگ و اخلاق نهادینه وبارور شده، مهم ترین محور هدایت و هویت انسان و ناشی از همین تجربه و باور تاریخی می داند.
در هر حال، تغییر و تحولات مادی ومعنوی در دو قرن اخیر، هر چند گاهی آهسته و گاهی سریع بوده، اما چهره آفریقا را تا حد بسیار زیادی دگرگون ساخته است. به همین دلیل، آفریقایی امروز با گذشته آن و حتی با دوران دهه هشتاد نیز تفاوت بسیاری دارد. مسیحیت آفریقایی، دیری است که به همه نهادها توجه داشته و در پی فراهم آوردن تکیه گاهی برای تحکیم و گسترش مراوده و پیوند با مردم است. اکنون نهاد کلیسا چنان در آفریقا ریشه دوانده و بارور شده که برخی رؤیای پاپ آفریقایی را در سر می پرورانند. گفتنی است که هفتاد و دو سال پیش، نخستین اسقف آفریقایی، کاتولیک انگلیسی زبان انتخاب شد و از آن تاریخ تاکنون، آفریقا در زمینه دینی بسیار رشد کرده است.
گفتنی است که آیین مسیحیت پس از معرفی به آفریقایی ها در قرن نوزدهم با آداب و رسوم فرهنگی ــ تاریخی، زبان، باورهای قبیله ای و به طور کلی هویت ملی و قبیله ای آنها به چالش پرداخت. گروه های تبشیری، هویت و سنت های آفریقایی ها را هدف قرار داده و درصدد محو آن بودند که از جمله می توان به زبان، سنت ها، باورها، و حتی خویشاوندی و ارث در میان قبایل اشاره کرد. البته از آنجایی که تلاش های آنها چندان با موفقیت همراه نبود؛ از این رو پژوهش گران در خصوص آداب و سنت مردم اندیشه کرده و نقاط مشترک و هماهنگ آنها را با آیین خود برجسته نموده و به عنوان آیین های مسیحی پذیرفتند. به این ترتیب، یک جلوه مهم از مسیحیت که در آن مقطع ظاهر گردید، همانا مسیحی کردن نسبی آداب مذهبی سنتی در میان آفریقا بوده است.

زنان آفریقایی و توسعه فعالیت های کلیسایی
 


در طول ده سال گذشته، شرایط زنان در کشورهای آفریقایی بسیار تغییر کرده است و از نمونه های آن، می توان بهبود قوانین، امکانات آموزشی، گسترش آموزش و دستیابی به تحصیلات عالی، حضور فعال در بازار کار و اجازه مالکیت شخصی و کنترل زاد و ولد اشاره نمود. بی تردید، دستیابی به هر یک از این موفقیت ها با سدی از مقاومت رو به رو شده و می شود. واقعیت آن است که اگر چه زنان آفریقایی وظایف و مسئوولیت های بسیاری دارند، اما از احترام و حقوق لازم برخوردار نبوده و در جایگاه فروتر از مردان قرار دارند. در این خطه، به دلیل تربیت نامناسب قبیله ای و برخی بدآموزی های مذهبی، تصور عمومی این است که وظیفه زنان به دنیا آوردن فرزند و محافظت از کیان و جایگاه مردان می باشد. در آفریقا به کار و فعالیت زنان اهمیت و بهای لازم داده نشده و شخصیت آنها چندان امکان تجلی و بروز نمی یابد. موضوع آموزش ومالکیت زنان و آزادی های مشروع آنان به دلیل فقر عمومی و سنت های قبیله ای هنوز مورد مناقشه بوده و اهتمام لازم به آن مبذول نمی گردد؛ از این رو اهمیت ندادن مسلمانان به زنان و نادیده گرفتن حقوق آنان، توسط رسانه ها و نهادهای تبشیری تبلیغ می شود. حضور زنان اگرچه در همه ابعاد جامعه مشهود است، اما اگر به آموزش آنان توجه کامل نشود، حضور آنها موفق نخواهد بود. گفتنی است که نیمی از مؤسسات غیردولتی در تانزانیا در امر زنان فعال هستند که نشانگر اهتمام آنها به شرایط زنان می باشد. در ضمن، باید توجه داشت که آن سازمان های تبشیری اهتمام خاصی به ارائه تصور منفی و غیر واقعی از اسلام دارند. کلیساها به منظور جلب توجه آن قشر از جامعه، تلاش های خود را تا حد زیاد معطوف آنها کرده اند. اکنون حمایت از زنان، محور جدید فعالیت گروه های تبشیری شده که نقش مهمی در ترویج مسیحیت داشته و دارد. زنان به دلیل نقش و جایگاه حساس در خانواده و اجتماع، در کانون توجهات آیین های مسیحی در آفریقا قرار گرفته و در امور کلیسایی به آنان توجه ویژه ای مبذول می گردد. نهضت آموزش مردمی وتلاش برای رستگاری که از سوی گروه های تبشیری آغاز شده بود، موجب حضور روز افزون زنان در کارهای اجتماعی گردید که تا پیش از آن سابقه، نداشت. زنان در جوامع سنتی آفریقایی در خدمت خانواده بوده و مهم ترین وظیفه آنها، حفظ حریم خانواده بود. کلیسا این دیدگاه را تا حدودی تغییر داده و نقش و منزلت بهتری را برای آنها به وجود آورده که با استقبال آنها روبه رو شده است. زنان با مدیریت بخش های کلیسایی به طور انفرادی و جمعی در نهادها و بخش های مربوط به خود به فعالیت می پردازند. حضور زنان به عنوان یک نیروی کارآمد مسیحی نشانگر اهمیت و موقعیت آماری و اجتماعی آنها و همچنین حضور فعالانه و موفقیت آمیز در امور غیر رسمی می باشد. تأسیس و تشکیل شاخه های کلیسای وابسته به آیین های مسیحیت به ویژه برای زنان و جوانان، از اهداف اصلی صاحبان کلیسا بوده و موجب رشد و گسترش بیشتر آن آیین در آفریقا گردید. برای مثال، شورای زنان جوان کاتولیک علاوه بر تصدی امور مذهبی در نهادها و مؤسسات از امکانات رفاهی نیز برخوردار بوده و می تواند از نظر مادی نیز افراد را خشنود کرده و بر ادامه روابط بین آنها و حلقه دینی بی افزاید. آن شورا علاوه بر کارگاه و مؤسسات آموزشی دارای هتل، از برخی امکانات اقتصادی نیز برخوردار بوده و در میان مردم و دولتمردان نفوذ دارد. به نظر می رسد که شرایط نامناسب زنان در آفریقا، به دلیل بی توجهی، به کرامت انسانی، فقدان عدالت و غفلت انسانها از آموزش های دینی و به ویژه اسلام باشد. در گذشته، تنازعات دینی و نژادی در آفریقا بسیار بیشتر بوده و این امر، علاوه بر تشدید و استمرار دشمنی، سرمایه و امکانات کشورها را از بین می برد. اکنون، مؤسسات و سازمان های دینی و ارباب مذاهب با علم به اینکه باید محیط مسالمت آمیزی را فراهم آورد تا در آن، مسیحیت و اسلام و پیروان دیگر ادیان بتوانند ضمن حفظ باورها و عقاید خود، از حقوق جهان شمول و مزایای مردم سالاری بهره مند باشند، با یکدیگر ارتباط بهتری داشته و برای رفع سوء تفاهم ها می کوشند. نتیجه گیری ظهور پدیده دینی و تبلیغ و ترویج گسترده مسیحیت در آفریقا، پس از سلطه استعمار آغاز شده و با حمایت مادی و معنوی آنها صورت گرفت. این امر، موجب گردید که گروندگان آفریقایی، هویت جدیدی یافته و نگرش جدیدی نسبت به امت مسیحی جهانی احساس کنند که تا پیش از آن سابقه نداشت. این امر را می توان سرمایه یا ثروت مشترک تمام پیروان راستین ادیان در هر زمان و مکانی قلمداد کرد که ورای روابط و مناسبات منطقه ای نگریسته و با یکدیگر نوعی احساس همدردی و همراهی دارند. مهم ترین هدف عملی مسیحی ها در آفریقا، تأسیس یک جامعه مبتنی بر آموزه های مسیحی بوده که از آداب و رسوم محلی پاک و مبرا بوده باشد. آنها در تلاش های خود برای پیشبرد مقاصدشان، نه تنها با رویکرد سنتی و قبیله ای غالب به چالش برخاستند، بلکه گاهی حتی حاکمیت دولتی را نیز نشانه می گرفتند. در واقع، برخی اوقات چالش در خصوص مسائل مهم در جوامع آفریقایی منجر به پیش گرفتن رویکرد مخالفت با دولت نیز می شد: از این رو مسیحیت به عنوان یک نیروی کارآمد سیاسی یا چنین نگرشی جایگاه ویژه ای در میان مردم پیدا کرده است. مسئوولان مذهبی درآفریقا، دو رسالت مهم به عهده دارند: نخست اینکه، دین را از زنگارهای قبیله ای و سنتی پاک کرده و آن را فارغ از پیرایه ها به مردم معرفی کنند. دوم اینکه، گفتمانی را در بخش های خود برقرار سازند که موجب آرامش و همدلی مردم و پیروان گردد. اینکه در برخی کشورها برخی ارباب ادیان موجب نزاع و خصومت بین مردم شده و یا پیروان ادیان دیگر را مورد تعرض و نکوهش قرار می دهند، برای آینده قاره و ادیان زیانبار خواهد بود. مبلغان باید چنان پیوندی بین دین و گروه های انسانی به وجود آورند که نشاط و پویایی در مردم پدید آمده و آنها را به همکاری، همفکری و زندگی مسالمت آمیز ترغیب و تشویق کند. پی نوشت ها : *کارشناس مسائل آفریقا منبع: 1 . Ayittey. George (1999). Africa in Chaos Macmillan USA. 2. Soyinca, Wole (1996). The Open sore of a continent. New York: Oxford Unni Press. 3.پایگاه نور 35 /ع مطالب مرتبط با : مسیحیت تمدن غربی مقالات مرتبط جایگاه و تاثیر آیین مسیحیت در آفریقا(5)

+نوشته شده در سه شنبه 89/12/10ساعت 1:22 صبح توسط فروزان
نظر
آموزه ها و آیین های مقدس کلیساهای مسیحیت شرقی
 
 
 

 

آیین هاى مقدس از قرن هفدهم، ارتدوکس ها عموما هفت آیین مقدس، و در واقع، همان آیین هاى مقدس آیین کاتولیک را پذیرفتند.

1- آیین غسل تعمید
آیین غسل تعمید، که بخشش گناهان و اجازه ورود به کلیسا را به فرد تازه مسیحى اعطا مى کند، به طور معمول در کودکى انجام مى شود. این کار با فرورفتن در آب صورت مى گیرد، مگر در موارد اضطرار و بیمارى که پاشیدن آب بر روى پیشانى کافى است. آیین تدهین مقدس معادل آیین تأیید در کلیساى غرب است. در تدهین مقدس، بر پیشانى و سایر اعضاى بدن روغن مالیده مى شود و همراه با آن این کلمات گفته مى شود: «نشان عطیه روح القدس».

2- آیین تدهین مقدس
آیین تدهین مقدس معمولا بلافاصله پس از تعمید و احتمالا به دست کشیش انجام مى شود، اما روغنى که کشیش به کار مى برد، توسط یک سراسقف یا رهبر کلیسایى مستقل متبرک شده است. مسیحیان تعمیدى کلیساهاى دیگر عموما از طریق آیین تدهین مقدس به کلیساى ارتدوکس پذیرفته مى شوند.

3- آیین عشاى ربانى
کودکان در اولین فرصت پس از تعمید و تدهین مقدس، آیین عشاى ربانى را دریافت مى کنند، و پس از آن به طور منظم با این آیین ارتباط دارند. عشاى ربانى، شامل نان و شراب، با قاشق به مردم عادى داده مى شود. در گذشته مردم عادى تمایل داشتند که عشاى ربانى را دیر به دیر، فقط سه یا چهار بار در سال دریافت کنند، آن هم پس از آماده شدن دقیق از طریق دعا، روزه دارى، و احتمالا آیین اعتراف. اما در قرن بیستم، (تناول) عشاى ربانى در بسیارى از کشیش نشین ها، اعم از یونانى، روسى و رومانیایى، زیادتر برگزار مى شود. آیین قربانى مقدس یا آیین عشاى ربانى، مراسم عبادى اصلى در روز یکشنبه است، اما به جز برخى کلیساهاى جامع و صومعه ها، این مراسم به طور معمول هر روزه برگزار نمى شود. مراسم عبادت حدود یک ساعت و ربع (و اغلب بیشتر) به طول مى کشد و همراه با استعمال عود و تشریفات کامل، پیوسته سرود مذهبى خوانده مى شود. همراه هیچ یک از مراسم عبادت ارتدوکس ها، به طور سنتى از ابزار موسیقى به هنگام برگزارى آیین عشاى ربانى استفاده نمى شود (اما در غرب به ویژه کشیش نشین هاى یونانى برخى اوقات از ارگ استفاده مى شود). مراسم عادى عشاى ربانى، آیین عشاى قدیس یوحناى زرین دهان است. آیین عشاى قدیس بازیل تا حدى طولانى تر و ده بار در سال عمدتا در ایام روزه برگزار مى شود، در حالى که آیین عشاى هدایاى پیش تقدیس یافته در ایام روزه براى روزهاى هفته و به ویژه چهارشنبه و جمعه مقرر شده است. آیین عشاى قدیس یعقوب در برخى مکان ها در روز عید وى، 23 اکتبر، برگزار مى شود. در میان ارتدوکس هاى مهاجر، تعدادى از کشیش نشین ها از رسوم مذهبى غربى پیروى مى کنند. اعتقاد بر این است که در تقدیس عشاى ربانى، نان و شراب واقعا به بدن و خون مسیح تبدیل مى شود. از قرن هفدهم، برخى نویسندگان ارتدوکس اصطلاح «استحاله جوهرى» را از کلیساى کاتولیک رم اقتباس کرده اند، اما بسیارى عمدا از آن احتراز مى کنند. تصور مى شود که وجود ناپیدا در نان و شراب مراسم عشاى ربانى واقعى و دائمى است. این آیین به منظور اعطاى تناول القربان به بیماران حفظ مى شود، اما پى درپى برگزار نمى شود یا در خارج از مراسم واقعى آیین عشاى ربانى براى طلب خیر برگزار نمى شود. ارتدوکس ها مراسمى همانند دعاى خیر کلیساى کاتولیک رم ندارند. آیین عشاى ربانى در چارچوب قربانى، به عنوان «قربانى اسرارآمیز» یا «قربانى بدون خون ریزى» درک مى شود. این مراسم صرفا مراسم بزرگداشت فداکارى مسیح بر روى صلیب نیست، در عین حال تقدیم قربانى جدید یا تکرار قربانى بر روى تپه جلجتا نیست، زیرا مسیح یک بار و براى همیشه درگذشت. این مراسم بدان معنا قربانى است که از طریق تقدیس عشاى ربانى، خود ـ فداسازى نجات بخش و بى نظیر مسیح «باز نمود» مى یابد و زنده مى شود. در هر مراسم عشاى ربانى، این خود مسیح است که برگزارکننده واقعى است یعنى در یک زمان هم کشیش است و هم قربانى: «تو همانى که قربانى مى کند و قربانى مى شود» (آیین عشاى قدیس یوحناى زرین دهان).

4- آیین اعتراف
در سنت یونانى، آیین اعتراف، که موجب بخشش گناهان و آمرزش مى شود، اختیارى و دلبخواه است و تصمیم گیرى در باره تعداد دفعات شرکت در آیین اعتراف به وجدان شخص واگذار مى شود. در کلیساهاى ارتدوکس اسلاوى در گذشته، شرکت در آیین اعتراف پیش از هر مراسم عشاى ربانى رسم بود، اما این رسم اینک در بسیارى از نقاط سست شده است.

5- آیین تدهین بیماران

آیین تدهین بیماران (به زبان یونانى، euchelation، «تدهین همراه دعا») هرگز محدود به افراد محتضر نبوده است بلکه به هر کس که خواهانش باشد، اعطا مى شود. گمان مى شود که این آیین رابطه تنگاتنگى با آیین اعتراف دارد. هر دو آیین، بهبودى مى دهند، و تدهین بیماران، همچون آیین اعتراف، مایه بخشش گناهان مى شود. هر فرد انسان آمیزه اى از بدن و روح است، و بدین دلیل بیمارى هاى هر دو بعد با هم بهبود مى یابند.

6- آیین مقام کشیشى
در آیین مقام کشیشى یا مناصب مقدس، مردان به کشیشى منصوب مى شوند تا با خدمات کشیشى خاصى به کلیسا خدمت کنند. این آیین در دو سطح اجرا مى شود: هم اکنون درکلیساى ارتدوکس دو «منصب فرعى» رایج، یعنى قارى و کمک شماس، و سه «منصب اصلى» یعنى شماس [= دستیار کشیش]، کشیش و اسقف وجود دارد. مقام شماسى اغلب شغلى مادام العمر است، نه فقط مرحله اى در مسیر کشیش شدن. منصب خادمه کلیسا که زنان روزگارى به آن منصوب مى شدند، مدت هاست که در کلیساى ارتدوکس منسوخ شده، اما امروزه بسیارى مایل به احیاى آن هستند. با این حال، تقریبا همه ارتدوکس ها مخالف انتصاب زنان به مقام کشیشى اند. مردان متأهل مى توانند شماس و کشیش شوند، اما ازدواج پس از انتصاب به منصب شماسى روانیست. اسقف ها لازم است عهد و سوگند رهبانى را رعایت کنند.

7- آیین ازدواج
آیین ازدواج، همانند کشورهاى غربى، با متبرک کردن انگشترها آغاز مى شود، اما نقطه اوج این آیین، هنگام نهادن تاج بر سر داماد و عروس است. تاج ها، تاج شادمانى و پیروزى قلمداد مى شوند، اما تاج شهادت هم هستند، زیرا ازدواج بدون عشق به ایثار در هر دو طرف و آمادگى براى دست شستن از خودرأیى به خاطر دیگرى، ازدواج حقیقى نیست. به دلایل خاص، به ویژه زناى محصنه، اجازه طلاق داده مى شود و ازدواج دوم و حتى سوم در کلیسا مجاز است، اما مراسم ازدواج دوباره پس از طلاق با مراسم ازدواج اول فرق دارد. هیچ کس مجاز نیست بیش از سه ازدواج پیاپى انجام دهد، خواه پس از طلاق یا پس از مرگ شریک زندگى. در گذشته، استفاده از داورهاى ضد آبستنى و تدابیر دیگر براى کنترل زادو ولد ممنوع بود، اما امروزه در مورد جلوگیرى از آبستنى، به ویژه در میان ارتدوکس هاى ساکن کشورهاى غربى، کاملا با تسامح برخورد مى شود. سقط جنین هایى که به طور مصنوعى پدید مى آیند، گناهى سنگین پنداشته مى شود.

در کنار هفت آیین مقدس، دعاها و اعمال مقدس فراوان دیگرى وجود دارد که دقیقا قابل تمایز از آیین هاى هفت گانه نیستند، از قبیل دعاى کبیر آب ها در عید تجلى (مسیح) (ششم ژانویه)، مراسم کفن و دفن، تدهین فرمانروا، و کار رهبانى. رهبانیت از قرن چهارم تأثیرى بنیادى بر شرق مسیحى به جاى گذاشته است. از قرن دهم به بعد مرکز اصلى زندگى راهبانه ارتدوکس ها، کوه آتوس، شبه جزیره اى در شمال شرق یونان، بوده است. در این مکان در پى نیم قرن افول، از سال 1970 تجدید حیات چشمگیرى وجود داشته است.

نیایش در منزل
رسم انجام نیایش هاى خانوادگى، گرچه نسبت به گذشته کمتر عمومیت دارد، اما در دنیاى ارتدوکس معاصر هنوز هم باقى است. در خانه هر ارتدوکس به طور سنتى کنج یا تاقچه اى براى شمایل وجود دارد که در جلوى آن چراغى روشن است. عود به کار مى رود و دعاهاى خانوادگى خوانده مى شود: در این جا، همانند کلیسا، نیایشگر ارتدوکس مفهوم «ملکوت روى زمین» را احساس مى کند. از طریق دعاهاى ویژه خانه، مزرعه، محصول، رمه گاو و گله ها، سلسله نیایش هاى سال مسیحى تماما با زندگى اهل خانه و چرخه کشاورزى زمین پیوند خورده است. کتاب نیایش ها (Euchologion) در بردارنده نیایش هایى است براى بذرافشانى، خرمن کوبى، و شراب سازى، تورهاى نو ماهیگیرى و حتى تمیز کردن کوزه اى که در آن موشى افتاده باشد. عبادت ارتدوکس ها آخرت بینانه و در عین حال همگانى و عملى است.

روح کلى عبادت
مشخصه عبادت ارتدوکس ها، در بهترین حالت آن، روح دوگانه رازآمیزى و سادگى است. در مراسم مذهبى، احساسى از خشیت و تحیر در برابر حضور بى واسطه خدا وجود دارد، و همراه با آن، شخص احساس نبود تشریفات و آزادى مى کند. نیایشگر همچون کودکى در خانه پدر خود رفتار مى کند، نه مانند سرباز در میدان رژه. در برخى مکان ها، استفاده از نیمکت رواج دارد، اما به طور عادى در قسمت اصلى کلیسا، صندلى هاى ثابتى وجود ندارد. اعضاى جماعت عبادت کننده ممکن است دیر برسند یا زودتر کلیسا را ترک کنند. آنان مى توانند در حین احترام گذارى به شمایل در طول مراسم مذهبى حرکت کنند یا به شرط آن که دعاى دیگران را برهم نزنند. همه افراد همزمان نمى ایستند یا زانو نمى زنند. با وجود این تنوع در حالت شرکت [در نیایش]، و با وجود آن که سرودخوانى معمولا فقط به وسیله گروه همسرایان انجام مى شود، نیایش مراسم نماز ارتدوکس ها هرگز از ویژگى دسته جمعى بودن باز نمى ایستد. در سرتاسر تاریخ مسیحیت شرقى این گونه معمول بوده است که مراسم مذهبى به زبان مردم برگزار شود، هر چند برخى اوقات به شکل قدیمى انجام مى شد. نقطه اوج سال مسیحى، عید پاک (عید قیام مسیح) است، نه عید میلاد مسیح. گرامیداشت رستاخیز مسیح نیز در نیایش شنبه شب ها و صبح هاى یکشنبه صورت مى گیرد؛ روح نیایش مراسم نماز کلیساى شرقى، ستایش آمیز است و ویژگى بارز آن، احساس لذت زندگى دوباره است. روزه دارى و پرهیزگارى از قرون وسطى تاکنون نسبت به غرب بسیار شدیدتر بوده است. بیشتر کلیساهاى ارتدوکس تقویم جدید یا گریگورى را که در غرب مراعات مى شود، پذیرفته اند، در حالى که کلیساهاى بیت المقدس، روسیه، صربستان و لهستان، همراه با [شبه جزیره] آتوس هنوز هم به تقویم قدیمى یا یولیانى، که سیزده روز از تقویم گریگورى تأخیر دارد، پایبندند. ارتدوکس ها، به سبب استفاده از نمادهاى مادى و حرکات بدنى نمادین، حداکثر مجال را براى جنبه مادى عبادت فراهم مى سازند. مؤمنان به واسطه استفاده مکرر از علامت صلیب، رکوع ها یا سجده هاى طولانى بر روى زمین، و روزه دارى با بدن خود در عبادت شرکت مى کنند. هنگام اعتراف، کشیش دست خود را بر سر توبه کار مى گذارد؛ در مراسم کفن و دفن، بدن میت در تابوتى باز گذاشته مى شود و همه براى «آخرین بوسیدن» به شخص متوفاى نزدیک مى شوند. جنبه مادى نشانه هاى آیینى از طریق، مثلا، استفاده فراوان از آب هنگام غوطه خوردن براى غسل تعمید تأکید مى شود. نان آیین عشاى ربانى همیشه ورآمده است و شراب آن همیشه سرخ است. آب داغ یا در زبان یونانى،«زئون» بلافاصله قبل از آیین عشاى ربانى افزوده مى شود، و به همه نان و شراب داده مى شود. روغن در شب زنده دارى هاى اعیاد بزرگ تبرک مى شود و براى تدهین به کار مى رود. رودها و دریاها در عید تجلى تبرک مى شوند و انگور در عید استحاله جوهرى (ششم اوت) تبرک مى شود. عبادت صرفا با ذهن و گوش نیست. این دستور پولس رسول که «پیوسته دعا کنید» (اول تسالونیکیان، باب 5، آیه 17) عمیقا بر شرق مسیحى تأثیر گذاشته است. عبادت را نباید تنها سلسله اعمالى دانست که به صورت گروهى در کلیسا یا به صورت انفرادى در منزل انجام مى شود، بلکه به معناى ژرف تر، حالتى است که باید تداوم یابد ـ نه مثل کارى که گهگاه انجامش مى دهیم بلکه مثل کارى که هر لحظه انجامش مى دهیم، یعنى نه فعالیتى پراکنده بلکه بخش اصلى نفس خود ما. نیایش عیسى که در گذشته عمدتا محدود به محافل رهبانى بود و امروزه بیش از پیش در میان مردم عادى رواج گسترده یافته است، غایتش دقیقا فراهم سازى چنین حالت مستمرى است. مقصود ما از عبادت، همان گونه که بازیل اهل قیصریه اظهار مى دارد، آن است که «همه زندگى ما، به یک نماز دائمى و انقطاع ناپذیر تبدیل شود.»

امور اخروى
شرق مسیحى، در الاهیات و عبادت خود بسیار آخرت گرا است. مرحله ى زندگى بعدى نه تنها به عنوان رویدادى در آینده بلکه به عنوان واقعیتى کنونى که همین حالا از طریق تمهید و تدارک در آن شرکت داریم، همواره یادآورى مى شود. در پایان دنیا، مسیح با عزت و سرافرازى بازخواهد گشت و مردگان زنده خواهند شد و به دنبال آن، روز جزا برپا خواهد شد. رابطه دقیق میان بدن ما در وضعیت فعلى آن و بدن رستاخیزى ما چیزى نیست که در این برهه بتوان به روشنى درک کرد، اما بنابر دیدگاه مسیحى، انسان حقیقى روح تنها نیست بلکه روح داراى بدن است. بنابراین، جدایى روح و بدن در هنگام مرگ صرفا موقتى است و در روز قیامت این دو بار دیگر به هم مى پیوندند. از آنجاکه انسان ها از نعمت اختیار برخوردارند، جهنم ــ که طرد مستمر [از درگاه] الاهى تلقى مى شود ــ به عنوان رخدادى نهایى تحقق مى یابد و همه رستگارانگارى، این اعتقاد که در نهایت همه افراد نجات قطعى خواهند یافت، به عنوان بدعت توسط شوراى قسطنطنیه رد شد. اما از آن جا که خدا در عشق خود، پایان ناپذیر و بى نهایت صبور است، این امید منطقى است که در نهایت همه مردم آزادانه اعتقاد به خدا را برخواهند گزید، به گونه اى که او حقیقتا «کل در کل» خواهد بود (اول قرنتیان، باب 15، آیه 28). اما کمال نهایى پایان هستى، رازى در فراسوى ادراک کنونى ما است.

 


 
 
 
 
 
نبوت > ادیان > ادیان آسمانی > مسیحیت > باورها و آیین های مسیحیت
 
 
 
 
کلیساهای مسیحیت شرقی
 
آموزه ها و آیین های مقدس کلیساهای مسیحیت شرقی (1)
 
 
 
 
 

فصلنامه هفت آسمان، شماره 25 ، مقاله مسیحیت شرقى؛ کلیساها، آموزه‏ها و آیین‏هاى مقدس، نوشته کالیستوس ویر، ترجمه حمید بخشنده

 



+نوشته شده در دوشنبه 89/12/9ساعت 1:11 صبح توسط فروزان
نظر
شباهت ها و تفاوت های حضرت مهدی ( عج ) با موعود سایر ادیان

شباهت ها و تفاوت های حضرت مهدی (عج) با موعود سایر ادیان



حضرت مهدی



سوال:

امام زمان (عج) چه شباهت ها و تفاوت هایی با موعود سایر ادیان الهی یا غیر الهی دارد؟
 



پاسخ:

معرفی موعود آخرین دوران زندگی بشر امریست که از دیرباز ادیان و مکاتب مختلف به آن اهتمام ورزیده اند. لکن تعدد ادیان از یک سو و وسعت دایره ی موضوع مورد سؤال از سوی دیگر بررسی همه ی زوایای مربوط به آن را ناممکن می سازد. از طرفی تحریفات بی شمار و عدم امکان دسترسی به نسخه های اولیه ی کتب آسمانی ادیان (بجز اسلام) باعث شده تا نتوان سخنی کامل و متقن از دیدگاه این ادیان بیان نمود.
در این کوته سخن سعی شده با رعایت اختصار بیشتر تکیه بر کتب و منابع موجود ادیان شود و نظر اسلام، یهود، مسیحیت، زرتشت و بودا مطرح گردد.
کلیات بحث را می توان اینگونه طبقه بندی کرد:

الف) دیدگاه های مشترک ادیان:
1. وعده ی بشارت ظهور.
2. شخصیت والا و منتخب منجی.
3. حکومت جهانی.
4. برقراری صلح و عدالت و شکست بساط ظلم.
5. وارثان زمین شدن صالحان و مظلومان.

ب) دیدگاه های متفاوت ادیان:
1. هویت منجی موعود و القاب وی.
2. جایگاه و مراتب معنوی موعود.


الف) وجوه مشترک ادیان

1. وعده بشارت ظهور:
الف. اسلام: این مسئله جزو عقاید مسلم اسلام است و در قرآن و روایات اسلامی (مخصوصاً در تشیع) به تفصیل در این مقوله بحث شده است.[1]
خداوند سبحان، در آیه «وعدالله الذین آمنوا منکم و عملوا الصالحات لیستخلفنهم فی الارض...»[2] وعده ی ظهور را داده است. از امام محمد تقی (ع) روایت شده که فرمود: «قائم ما همان مهدی موعود است... به آن خدایی که محمد را به پیغمبری فرستاد و ما را به امامت مخصوص داشت سوگند که: اگر از عمر دنیا یک روز بیش هم باقی نمانده باشد خدا آن روز را طولانی می گرداند تا مهدی ظاهر شود و زمین را از عدل و داد پر کند، چنانکه از ظلم و جور پر شده است.[3]

یهودیت
در آیین یهود نیز بارها بشارت ظهور ماشیح (mashiah) آمده است.[4] «در آنروز سرور بزرگ مکائیلی خواهد ایستاد و ... از خوابندگان در خاک زمین (مردگان) بسیاری بیدار خواهند شد بعضی در جهت حیات ابدی و بعضی برای شرمساری و حقارت ابدی».[5]
در این کلام به بحث رجعت در زمان ظهور مهدی (ع) که در عقاید اسلامی نیز مورد تأیید است اشاره شده است.

مسیحیت
پیروان دین مسیح (کاتولیک ها، ارتودکس ها، پروتستان ها) نیز در انتظار منجی موعودند. «و چون فرزند انسان در جلال خود جمع خواهد آمد، جمیع ملائکه مقدسه بر کرسی بزرگی خود قرار خواهد گرفت...».[6]
«و من از پدر سؤال می کنم و تسلی دهنده ای دیگر به شما عطا خواهد کرد تا همیشه باشد، یعنی روح راستی که جهان نمی تواند او را ببیند...».[7]

زرتشت
پیروان این آیین منتظر سه موعودند که هر یک به فاصله ی هزار سال از یکدیگر ظهور خواهند کرد که همگی از فرزندان زرتشت خواهند بود که سومی (استوت ارته) آخرین موعود است.
«فر کیانی نیرومند مزدا آفریده را می ستاییم؛ ... در هنگامی که گیتی را نو سازد... در آن هنگام که مردگان اگر برخیزند و به زندگان بی مرگی روی کند...»[8]

2. شخصیت والا و منتخب:
در تمام ادیان شخصیت منجی موعود در جایگاهی ممتاز واقع شده، اما اسلام در رأس این ادیان ویژگی های فوق العاده ای بر حضرت مهدی (ع) درنظر گرفته است.
از دیدگاه اسلام (بالاخص تشیع) منجی دوران آخر در اوج ویژگی های مثبت انسانی و برگزیده ی ویژه خداست. عصمت، واسطه ی فیض الهی و دریچه ی نزول مواهب و برکات خداوند، محور هستی و باعث آرامش نظام هستی از جمله شاخصه های برجسته ایست که اسلام به حضرت ولی عصر (عج) منسوب می دارد. در سایر ادیان نیز همواره از جلال و شکوه موعود به زیبایی یاد شده است که گوشه ای از آنها در خلال متون منقول در این یادداشت قابل برداشت است.

3. حکومت جهانی
غالب ادیان بزرگ حکومت منجی را حکومتی فراگیر و جهان گستر دانسته اند به طوری که همگی ملل، ادیان و فرهنگ ها زیر لوای یک پرچم و با خوشی و رضایتمندی اجتماع خواهند کرد.

اسلام
«او خداییست که رسولش را با هدایت و دین حق فرستاد تا بر تمام ادیان غالب گردد، اگرچه مشرکین خوش نداشته باشند».[9]
از این آیه برداشت می شود با ظهور مهدی (عج) نور اسلام به سراسر دنیا تابیده و تمام افراد بشر یا سر تسلیم و فرمانبرداری فرود می آورند یا در زیر تیغ عدالت هلاک خواهند گشت و پرچم اسلام در همه جا برافراشته و عزتمند خواهد گشت.

یهود
در زبور داود (ع) آمده: «ای خدا، شرع و احکام خود و ملک و احکام خود را به ملک زاده عطا فرما تا ... از دریا تا دریا و از نهر تا نهر تا دورترین نقاط زمین سلطنت کند...».[10]

مسیح
«... همه قبایل نزد وی جمع خواهند آمد...».[11]

4. برقراری عدل و صلح جهانی و برچیده شدن سلطه ظلم و جور
مبحثی است که غالباً هر جا که از منجی صحبت به میان آمده مورد تأکید بوده است.

اسلام
مبارک ترین بشارتی که به مؤمنان داده شده وعده حکومت بر زمین، غلبه بر ظلم و جور و زندگی ایده آل و آرمانی بدور از ترس و وحشت و در اوج امنیت و رضایت است؛ "خداوند وعده داده آنان را خلیفه ی زمین گرداند... و دینی که برایشان پسندیده است استوار و نیرومند گرداند و ترسشان را به ایمنی تبدیل کند... تا تو را عبادت کرده و شرک نورزد".[12]

یهود
«و او قوم تو را به عدالت داوری خواهد نمود و مساکین تو را به انصاف ... و ظالمان را زبون خواهد ساخت... در زمان او صالحان خواهند شکفت... و جمیع امت های زمین او را خوشحال خواهند خواند».[13]
«... کیست که عدالت او را نزد پاهای وی می خواند... و او را بر پادشاهان مسلط می گرداند...».[14]
در آیین هندو نیز آمده است: «چرخش روزگار به پادشاهی عادل در آخرالزمان می رسد که ...».[15]

5. صالحان و مظلومان وارثان زمین
این موضوع نیز در غالب ادیان مطرح شده است و امید همه به روزی است که جبهه ی به ظاهر قوی و قدرتمند ظلم در هم شکند و مظلومان و مستعضعفان به قدرت برسند.

اسلام
«ما اراده کردیم که بر ضعفای زمین نهاده، پیشوا و وارث زمینشان گردانیم».[16]
«ما بعد از آنکه در تورات نوشته بودیم در زبور نوشتیم که بندگان شایسته ی ما وارث زمین می شوند».[17]

یهود
زبور «... اما متوکلان به خدا وارث زمین خواهند شد... اما متواضعان وارث زمین شده از کثرت سلامتی متلذذ می شوند... صدیقات وارث شده ابداً در آن ساکن خواهند بود».[18]

زرتشت
«... که به سوشیانت پیروزمند و به سایر دوستانش تعلق خواهد داشت... تباهکار نابود خواهد گردید و فریفتار رانده خواهد شد».[19] سوشیانت همان منجی است.

وجوه افتراق
محدودیت در حجم پاسخ ما را برآن داشت تا تنها به دو نکته از اساسی ترین تفاوت ها بین مکاتب و ادیان نگاهی اجمالی داشته باشیم.

هویت منجی و القاب وی
نوع بشر در همه ی ادوار تاریخ به دنبال معبود و سرپرستی برای پناه و پرستش می گشته اما غالباً به بیراهه و انحراف رفته و به ذات احدیت شرک ورزیده است. بحث منجی موعود نیز چنان اهمیت و جایگاهی برای ایده آل های بشر دانسته که همواره منتظر پیروزی و ظفرمندی حق بوده اما باز اغلب در مورد شناخت منجی موعود دچار اشتباه شده و در حیطه گنجایش ذهنی اش افرادی را نامبرده است. مثلاً اسلام ناب منجی موعود را حضرت مهدی (عج) می داند آخرین امام معصوم که هم اکنون زنده و از دیده ها پنهان است. در اسلام اسامی و القاب متعددی برای آنحضرت ذکر شده است تا آنجا که تنها در یک کتاب به 182اسم اشاره شده است.[20]
نام غالب در آیین یهود «ماشیح» است. مسیحیان نیز منتظر ظهور حضرت مسیح اند و اغلب از القاب «شیلو، روح راستی، پسر خدا و پسر انسان» در کتب مقدس نامبرده شده است.[21]
زرتشت نام آخرین سوشیانس (منجی) خود را «استوت ارته» نامیده است. در آیین هندو «کالکی» نجات بخش موعود است و ... .

2. جایگاه و توجه ادیان به موعود منتظر
متأسفانه مسئله ظهور منجی اگرچه بسیار مهم و حیاتی است اما در ادیان غیر اسلام توجه کافی بدان نشده و به اندازه کافی مورد بحث قرار نگرفته. پیروان این ادیان غالباً به همین اندک مباحث هم توجه نداشته و به کلی این بحث در حاشیه قرار داده شده است و هیچ مسئولیتی را متوجه خود نمی دانند. در این میان اسلام ناب، هم عظمت و جایگاه رفیع منحصر به فردی برای حضرت مهدی (عج) درنظر گرفته و هم برای منتظران ظهور مسئولیت های خطیر و سنگینی را در باب انتظار فرج درنظر گرفته است. از منظر اسلام همین بس که وجود مبارک حضرت مهدی (عج) شخصیتی است معصوم (عاری از هرگونه خطا و عصیان)،[22] واسطه ی فیض الهی،[23] و دریچه رحمت حق و همچنین باعث وجود آرامش جهان، که اگر لحظه ای زمین از وجودش خالی شود تمام اهلش را در خود فرو خواهد برد.[24]


جمع بندی
اگرچه در بیان شباهت ها بیان شد که تمام ادیان و مکاتب منتظر ظهور منجی اند، منتظر روزگاری سرشار از عدالت و مهر و دور از ظلم و جورند، اما چنانچه در تفاوت ها ذکر شد غالباً پیروان این ادیان به بیراهه رفته و در مورد عظمت وجودی، هویت و شخصیت منجی موعود و همچنین وظایف خود در دوران غیبت و قبل از ظهور موعود دچار غفلت و گمراهی شده اند.
امید که با تمسک به قرآن کریم این چشمه ی زلال حقیقت و روشنایی بتوانیم هرچه بهتر در کسب معارف الهی کوشا باشیم.

--------------------------------------
[1] علامه مجلسی (رضوان الله تعالی) صد و سی آیه از قرآن را مربوط به حضرت مهدی (ع) دانسته و آنها را تفسیر روایی کرده اند و تنها بالغ بر سیصد روایت با مضمون «یملأ الارض عدلاً و قسطاً» آورده اند.
[2] «خداوند به کسانی از شما که ایمان آورده اند و عمل شایسته انجام داده اند وعده داده که آنان را خلیفه ی زمین گرداند.
[3] بحارالانوار، ج 51، ص 156.
[4] در «گنجینه ای از تلمود» چندین آیه از شخصیت «ماشیح» بحث به میان آورده (آبراهام کهن، فریدون گرگانی، ص 354-352. به نقل از فصلنامه تخصصی انتظار موعود، شماره 15، فصل 6، سال 1384 هجری شمسی.
[5] کتاب مقدس، کتاب دانیال نبی، ترجمه فاضل خان همدانی، ص 1567، بند 3-1. به نقل از درسنامه مهدویت، خدا مرد سلیمیان، 1385، ص 24.
[6] همان، انجیل متی، باب 25، بند 33-31. کتاب مقدس، دارالسلطه ی لندن، 1914.
[7] انجیل یوحنا، 14: 17.
[8] ر.ک: یشتها 2: 349. به نقل از همان منبع، پاورقی 4، ص 160.
[9] صف، 9 و توبه، 33.
[10] به نقل از امید سبز، محمد علی فرزی خراسانی، ص 77.
[11] انجیل متی، باب 25، ص 60، بند 33-31.
[12] نور، 54.
[13] زبور داود (ع)، مزامیر 72: 18-2؛ 96: 13-10.
[14] کتاب مقدس، عهد عتیق، کتاب اشعیای نبی، ص 1031 و 1057. به نقل از همان منبع، پاورقی 4، ص 140.
[15] برگرفته از امید سبز، ص 76.
[16] قصص، 4.
[17] انبیاء، 150.
[18] کتاب مقدس، مزامیر داود، مزمور 37، بندهای 37-9.
[19] یشتها، ص 160.
[20] نجم الثاقب، ص 132-55.
[21] انجیل یوحنا، باب 41، آیه 26؛ 16: 13-7؛ 7: 2؛ 19: 8.
[22] معصوم بودن: سلیم بن قیس می گوید: از سلمان شنیدم که می گفت: گفتم یا رسول الله هر پیغمبری وصی داشته وصی شما کیست؟ فرمود: شهادت می دهم ای سلمان که علی بن ابی طالب وصی من است... و اوصیائم پسرم حسن و حسین و بقیه از فرزندان حسینند. آنها با قرآنند و قرآن با آنها است از هم جدا نمی شوند مانند این دو انگشت... هر کس از آنها اطاعت کند از خدا اطاعت کرده است و هر کس اطاعت نکند خدا را اطاعت نکرده، همه شان هادی و مهدی اند، و نازل شدن این آیه درباره ی من و درباره ی برادرم و دخترم فاطمه و درباره ی پسرم و اوصیاء یکی بعد از دیگری که فرزندان من و فرزندان برادرم می باشند (انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیراً اتدرون ما الرجس یا سلمان قلت لا قال الشک لایشکون... مطهرون معصومون من کل سوء، آنها از هر ناپاکی پاکیزه و از هر بدی معصوم اند. سپس حضرت دست مبارک بر حسین (ع) زد و فرمود مهدی امتم ... از فرزندان این است امام بن امام و عالم بن عالم و وصی بن وصی است... (کتاب سلیم بن قیس، ص 429).
[23] ... بکم فتح الله و بکم یختم و بکم ینزل الغیث، مفاتیح الجنان، زیارت جامعه، ص 548. به وسیله ی شما خداوند باب رحمت ها را می گشاید و به وسیله شما امر را به پایان می برد و به وسیله ی شما باران را فرو می فرستد.
[24] لولا الحجة لساخت الارض اهلها، کافی، ج 1، ص 179.


+نوشته شده در دوشنبه 89/12/9ساعت 12:56 صبح توسط فروزان
نظر

<      1   2      
درباره ی ما

فروزان
سلام در این وبلاگ سعی شده تا کمکی در جهت شناخت دین و مذهب دیگر بر ای شما باشد.
پیوند های وبلاگ
عاشق آسمونی
دیارعاشقان
***جزین***

منتظرظهور
بچه مرشد!
TOWER SIAH POOSH
خندون
MNK Blog
پژواک
آقاشیر
بازی موبایل،بازی جاوا،بازی سیمبین،دانلود بازی موبایل های جدید
آوای قلبها...
سفیر دوستی
.: شهر عشق :.
عکس های عاشقانه
فقط عشقو لانه ها وارید شوند
منطقه آزاد
ختم قرآن ، ختم صلوات --- توشه آخرت
محمد قدرتی MOHAMMAD GHODRATI
گروه اینترنتی جرقه داتکو
نهِ/ دی/ هشتاد و هشت
مکاشفه مسیح
پاتوق دخترها وپسرها
این نیز بگذرد ...
روانشناسی
کیمیا
روان شناسی * 心理学 * psychology
شخصی
صاعقه
نبض شاه تور
صل الله علی الباکین علی الحسین
جدیدترین یوزر پسورد آنتی ویروس nod32- Kaspersky - Avira
از فرش تا عرش
بر و بچه های ارزشی
MOHAMMAD.HAHSEMI86@YAHOO.COM
ناکام دات کام
حفاظ
داود ملکزاده خاصلویی
اللهم عجل لولیک الفرج
خانه سلامت
موجودات زنده
ارون
صدفم چشم به راهتم برگرد
گل پیچک
دهاتی
دکتر علی حاجی ستوده
کشکول
سیب گلاب
خریدار غروب
تنها
من و گذشته من
مـهــــدی یــاران

دلتنگی
پسر جهنمی
عشق طلاست
آخرین منجی
عشق بی انتها
صفاسیتی
دکتر علی حاجی ستوده
من هیچم
یا علی گفتیم و عشق آغاز شد
حدائق ذات بهجة
غلط غولوت
دکتر علی اکبر خدادادی
دنیای واقعی
کلاهبردران، معرفی کلاهبرداران و شیادان و شگردها و شماره تلفن شان
ترویج ازدواج موقت برای جلوگیری از گناه جوانان
قالب های پیچک
سیستم عامل ونرم افزارهای طراحی گرافیک
گیاهان دارویی
سرزمین همیشه جاویدان بلوچستان
بازی آنلاین
پرتال تاریخی دانیال آنلاین
طراحی سایت
امکانات

Powered by BLOGFA
Designed by Web-Tools.IR
خروجی وبلاگ

قالب وبلاگ

قالب بلاگفا

قالب پرشین بلاگ

قالب میهن بلاگ

وبلاگ نویسی

خدمات وبلاگ نویسان

ابزار وبمستر

وب تولز

بازی آنلاین

فارسی ورد

دانلود

دانلود نرم افزار

عکس

مطالب جالب و خواندنی

تفریح و سرگرمی

سایت تفریحی

بازی فلش

بازی آنلاین فلش

بازی آنلاین

بازی

play online games

online games

بازی آنلاین

نو آوران پارس

ثبت دامنه

هاست

سئو

بهینه سازی سایت

طراحی سایت

طراحی وب سایت

طراحی قالب وردپرس

قالب وبلاگ

موسسه بیان

نجوم استان قزوین

قرآن

نیک فوتو

عکس

گالری عکس

Star Photo

حسین کرمیان

محمد فضلعلی

Hossein Karamian

Mohammad Fazlali

سئو

سئو وب سایت

آموزش سئو

بهینه سازی وب

بهینه سازی وب سایت

ارتقا پیج رنک گوگل

نمونه سوال

سوالات نهایی خرداد

سوالات نهایی دبیرستان

روش مطالعه

بازی آنلاین

گیم

بازی

تفریح و سرگرمی

بهاران دانلود

دانلود

دانلود نرم افزار

ستاره دانلود

دانلود

دانلود نرم افزار

قالب وبلاگ

قالب وردپرس

قالب بلاگفا

پارس تم

قالب وبلاگ

قالب بلاگفا

سابقون

شهدا زیاران

زیاران

دین و مذهب

خاطرات شهدای زیاران

سورس گذر

آموزش برنامه نویسی

سورس رایگان برنامه نویسی

قائم هاست

هاست ارزان