سفارش تبلیغ
صبا ویژن
صفحه نخست - آرشیو وبلاگ - پست الکترونیک - طراح قالب
منوی اصلی
صفحه نخست
آرشیو وبلاگ
پروفایل مدیر وبلاگ
عناوین مطالب وبلاگ
پست الکترونیک
قالب وبلاگ
آرشیو مطالب
آذر 89
آبان 89
اسفند 89
فروردین 90
اردیبهشت 90
تیر 90
پیوند های روزانه
گرافیک
خدمات
علایم مزاج های چهارگانه و انتخاب غذا
مجله اینترنتی ناقلا دات کام
ایران زیبا بزرگترین سایت تفریحی
سرگرمی
قالب وبلاگ
آرشیو پیوندهای روزانه
شیطان پرستی دینی

گرایشات شیطان پرستی دینی اغلب مشابه گرایشات شیطان پرستی فلسفی است، گرچه معمولاً پیش نیازی برای خود قائل می‌شوند و آن پیشنیاز اینست که شیطان پرست اول باید یک قانون ماوراء الطبیعی را که در آن یک یا چند خدا تعریف شده است که همه شیطانی هستند یا به‌وسیله شیطان شناخته می‌شوند. شیطانی که در گروه اخیر تعریف شده است می‌تواند تنها در ذهن یک شیطان پرست تعریف شود یا از یک دین (معمولاً قبل از مسیح) اقتباس شوند.بسته به اینکه کدام نوع شیطان پرستی مد نظر باشد، خدا (یا خدایان) می‌توانند از انواع مختلفی از معبودها باشند، بعضی از آنها از ادیان بسیار قدیمی نشئت گرفته شده اند، انواع معمول شیطان پرستی از خدایانشان را از ادیان قدیمی مصر باستان و بسیاری از الهه‌های باستانی بین‌النهرینی و بعضا از الهه‌های رومی و یونانی (به عنوان مثال مارس-خدای جنگ) اقتباس کرده اند. بقیه شیطان پرستان ادعای پرستش خدای اصلی را دارند ولی بیشتر شیطان پرستان می‌گویند خدای معبود آنها در واقع قدمت بسیار قدیمی دارد، شاید از دوران ماقبل تاریخ و شاید اولین خدایانی باشد که توسط انسان مورد پرستش قرار گرفته است (گرچه چنین ادعایی غیر قابل بررسی است)
مابقی گروه‌ها تعبیری سخت گیرانه تر از اینها را میپرستند: آنهایی که سیمای فرشته? سقوط کرده از انجیل مسیحی را میپرستند، در حالی که بسیاری که آن را به عنوان شر، طبق تعریف کلیسای مسیحی، میپندارند. این گروه در مقابل آن را به عنوان محق و کسی که در مقابل خدا شورش کرده است قبول دارند. تمام این ادیان با هم وبا شیطان پرستان فلسفی مشترک هستند چرا که خود شخص را در اولویت اول قرار داده اند. این نظریه نیز معمولاً توسط کسانی که خدا را به دید شیطانی مینگرند (کسانی که دیده شده است اشخاص را به آزادی اندیشه تشویق می‌کنند و تلاش می‌کنند خود را به‌وسیله فلسفه‌هایی چون میجیک و فلسفه‌های مشابه "تمایل به قدرت" نیچه بالا بکشند) حمایت شده است. یک پند رایج شیطانی به این معلول اینست که: "هر خدای ارزشمندی بهتر است به جای یک برده پست و بخاک افتاده، یک شریک در قدرت خود داشته باشد."
یک مثال از این مطلب، شیطان ابراهیمی است، مانند ابلیسی که در کتاب تورات آمده است و بشریت را به چیدن میوه درخت شناخت خوب از بد تشویق می‌کند:" تو مطمئنا نمیمیری: چرا که خدا در همان روزی که این کار را کنی از آن خبر خواهد داشت، سپس چشمانت باز خواهد شد و شماها مانند خدا خواهید شد و خوب را از شر تشخیص خواهید داد". با این استفاده از این مفهوم، شیطان پرستان خود را بهتر از هر خدای دیگری، دارای قدرت تشخیص خوب از بد میپندارند. از آنجا که این گروه از شیطان پرستان خود را بسیار قدیمی و قدیمی تر از بقیه می‌دانند، نام "شیطان پرستان سنتی" را بر خود گذاشته‌اند و به شیطان پرستان فلسفی، "شیطان پرستان معاصر" می‌‌گویند.



+نوشته شده در پنج شنبه 90/1/11ساعت 3:18 صبح توسط فروزان
نظر
شیطان پرستی لاویی

این نوع از شیطان پرستی بر مبنای فلسفه? آنتوآن لاوی که در کتاب "انجیل شیطان" و دیگر آثارش آمده است تشکیل شده است. لاوی موسس کلیسای شیطان (1966) بود و تحت تأثیر نوشته‌های فردریک نیچه، آلیستر کرالی، این رند، مارک د سید، ویندهام لویس، چارلز داروین، امبروس بیرس، مارک تواین و بسیاری دیگر بوده است. "شیطان" در نظر لاوی موجودی مثبت بوده در حالی که تعالیم خداجویانه کلیساها را مورد تمسخر قرار داده و به مسائل جهان مادی نیز اعتنایی نداشت.

یک شیطان پرست لاویی، خود را خدای خود میداند، آیین مذهبی این گروه از شیطان پرستان بیشتر شبیه به فلسفه میجیک کراولی با دیدی جلوبرنده به سمت شیطان پرستی است. یک شیطان پرست لاویی مدعی آن است که کسانی که خودشان را با شیطان پرستی هم ردیف می‌دانند نباید به طرز فکر گروهی خواص وفادار باشند و آنها را از لحاظ اخلاقی قبول نداشته باشند. و در ازای آن گرایشات انفرادی داشته باشند و من تبع باید به طور دائمی یک سر و گردن بالاتر از کسانی باشند که خود را از لحاظ اخلاقی، قوی می‌دانند. و در بشر دوستی ]گمراه[ خود، بدون تامل عمل کنند



+نوشته شده در پنج شنبه 90/1/11ساعت 3:17 صبح توسط فروزان
نظر
شرپرستان

این فرقه از شیطان پرستان، به دوران تفتیش عقاید مذهبی از طرف کلیسا مربوط می‌شوند. این نوع شیطان پرستان معمولاً متهم هستند که به اعمالی از قبیل "خوردن نوزادان"، "کشتن گوسفندان"، "قربانی کردن دختران باکره" و "نفرت از مسیحیان" هستند. این طرز فکر در کتاب "مالیوس مالیفیکاروم" دسته بندی شده است.]کتابی که در دوران تفتیش عقاید توسط کلیسا (1490) تالیف شد و در واقع هرگز به طور رسمی مورد استفاده قرار نگرفت، کتاب حاوی مطالب خرافی از جن گیری و جادوگری و مطالبی از این دست است. ترجمه لغوی نام کتاب پتک جادوگران است



به طور غیر رسمی و گسترده‌ای شیطان پرستی فلسفی را منتسب به آنتوان شازاندر لاوی «Anton Szandor LaVey »می‌دانند. او کسی بود که کلیسای شیطان را تأسیس کرد .
وی در 11 آوریل سال 1930در شهر شیکاگو متولد شد. سپس خانواده اش به سانفرانسیسکو نقل مکان کردند و بیشتر دوران رشد آنتوان همانجا سپری شد.
پس از رها کردن دبیرستان و فرار از خانه در ?? سالگی ابتدا به سیرک پیوست و بعد به نوازندگی روی آورد.
در ???? به عنوان عکاس در دایره جنائی پلیس استخدام شد.
در سال 1952 با کارول لَنسینگ (Carole Lansing) ازدواج کرد. نتیجه این ازدواج اولین دختر او کلارا لاوی (Karla LaVey) بود. ازدواج آنها بعد از اینکه آنتوان بسیار شیفته داین هگارتی (Diane Hegarty) شده بود در 1960 منجر به طلاق شد. آنتوان و داین هرگز ازدواج نکردند ولی رابطه آنها بعد از سالهای طولانی به تولد دختر دوم وی زنا لاوی (Zeena Galatea LaVey) در سال 1964 منجر شد.
موفقیت‌های او به عنوان یک پیانیست ادامه داشت و از مشهور ترین افراد زمان خود در سانفرانسیسکو بود.
لاوی ارائه سخنرانی‌های سرّی خود در شب های جمعه را که «دایره اسرار آمیز» نامیده بود آغاز کرد. یکی از اعضای همین حلقه بود که به وی پیشنهاد تأسیس آیین جدید را داد.
در 30 آوریل 1966 در حالی که سر خود را ـ به عنوان رسم آئین جدید ـ تراشیده بود، بنیان گذاری کلیسای شیطان را اعلام کرد.
همچنین سال ???? را به عنوان آنو ساتانس (سال اول Anno Satanas) سال اول عهد شیطان اعلام کرد.
پس از آن وی خود را کاهن اعظم کلیسای شیطان نامید.
چندی بعد با انتشار کتاب انجیل شیطانی در سال 1969 به اظهار تعالیم کلیسای شیطان پرداخت و اظهار داشت که شیطان فرمانروای زمین است.
در ادامه انتشار انجیل شیطانی لاوی کتاب آیین پرستش شیطان را در 1972 منترش کرد. در این کتاب جزئیات بیشتری از آیین پرستش، رسوم و تشریفات دینی پرستش شیطان (از جمله مراسم عشاء تاریک Black Mass) را ذکر کرد.
هگرتی و لاوی در اوسط 1980از هم جدا شدند و آخرین همراه لاوی بلانچ بارتون (Blanche Barton) بود. نتیجه این همراهی تنها پسر لاوی سیتن سرکیس کرنکی لاوی (Satan XerxesCarnacki LaVey) شد.
آنتوان لاوی در29 اکتبر 1997 در بیمارستان سنت ماری شهر سانفرانسیسکو بر اثر تورم ریه مرد. روز مرگ لاوی به عنوان روز هالیوون ـ در میان طرفدارانش ـ شناخته می‌شود.در تدفین شیطانی لاوی که به صورت مخفی انجام شد، جسدش سوزانده و خاکستر شد.
خاکسترش دفن نشد ولی بین وارثانش تقسیم شد و با این فرض که دارای قدرت اسرارآمیز است در آیین پرستش اسرارآمیز شیطانی استفاده می‌شود.


+نوشته شده در پنج شنبه 90/1/11ساعت 3:16 صبح توسط فروزان
نظر
معبد مخوف

مایکل آکینو«Michael Aquino» متولد 28 اکتبر 1986 بنیانگذار معبد ست است.همچنین او در ارتش و سازمان سیا «CIA» مشغول فعالیت بوده است.وی به خاطر اختلافاتش باآنتوان لاوی ، معبد ست را در 1975 درسانفرانسیسکو تاسیس کرد. معبد سِت (Temple of Set) یکی از مخوف ترین، مشهورترین و مخفی ترین سازمان‌های شیطان پرستی است. معبد سِت اولین جامعه مخفی است که ادعای رهبری جهانی «طریقت دست چپی ها » در جهان را دارد. تعالیم آن شامل فلسفه شیطان و تمرینات سحر است.سِت (Set) نام یکی از خدایان مصراست.آکینو و گروهی دیگر ار کشیشان کلیسای شیطان به خاطر اختلافات فلسفی و مدیریتی از آن جدا شده و سازمان معبد ست را تشکیل دادند.در همان سال، معبد سِت به عنوان یک کلیسای بی فایده در کالیفرنیا به ثبت رسید.بارز ترین تفاوت میان کلیسای شیطان (Church of Satan) و معبد ست مربوط به مفهوم شیطان است.معتقدین به کلیسای شیطان (C.o.S)، که سِیتنیست (سیطنیست Saitanist) نامیده می‌شوند اعتقاد دارند که شیطان موجودی نمادین است، و وجود خارجی ندارد. آنها از شیطان برای نشان دادن توجهات خود و به استهزاء گرفتن مسیحیت بهره می‌گیرند.در حالی که پیروان معبد سِت که سِتیانس (Setians) نامیده می شوند معتقدند که شیطان واقعی وجود دارد که به آن «پادشاه تاریکی » (The Prince of Darkness) می‌گویند.آنها او را «سِت، پادشاه حقیقی تاریکی» ("Set" the TRUE Prince of Darkness) می‌نامند. سِیتِن (Satan) نامی است مأخوز از انجیل به عنوان پادشاه تاریکی؛ ولی سِت (Set) نام خداوند مرگ و عالم اموات در باستان است.

 

 

 



+نوشته شده در پنج شنبه 90/1/11ساعت 3:15 صبح توسط فروزان
نظر
نقد فیلم کنستانتین

بسم الله الرحمن الرحیم


با سلام خدمت شما دوستان عزیزم در جبهه ی نبرد حق علیه باطل امروز تصمیم گرفتم که اولین فیلم حوزه ی ترانس مدرن رو براتون در حوزه ی سینما ی استراتژیک با استفاده از سخنان الگوی خودم دکتر حسن عباسی به اضافه ی بعضی از نماد ها در این فیلم براتون نقد کنم .



اولین نکته ای که در مورد فیلم کنستانتین هست اینه که این فیلم در حوزه ی ترانس مدرنیسم(شیطان پرستی) است .
اما چرا کنستانتین ؟
همان طور که دوستان عزیزم میدانید کنستانتین کسی بود که 200 سال از مسیح(ع) دین رسمی روم رو مسیحیت اعلام کرد ...در اون دوره عقاید پاگانیستی در روم بیداد میکرد در پاگانیست پیروانش برای خدا جنسیت قائل میشن ... و معتقدن که خدا یک زن بوده نه یک مرد ... و دین ها (به خصوص اینجا مسیحیت مورده نظره) میخوان خدا رو پدر یعنی یک جنس مذکر اعلام کنند ... در زمان اقای کنستانتین مسیحیت وارد روم میشه و جنگ هایی بین پاگانیست ها و مسیحیت شکل میگیره ...اقای کنستانتین که اوضاع رو وخیم میبینه دین مسیحیت رو دین رسمی روم اعلام میکنه چون مسیحی ها رو به افزایش بودن اما از اونجایی که خود کنستانتین یه پاگانیست بوده بعضی از عقاید پاگانیستی رو وارد مسیحیت میکنه که چون زیاد مربوط به بحثمون نمیشه وارد اون حوزه نمیشم .


[تصویر: 89692867080258476775.jpg]


در ابتدای فیلم که اقای کنستانتین اون جن رو از وجود اون دختره ی دو رگه ی مکزیکی در میاره رو به دوست خودش هنسی میگه :جن سرباز بود مربوط به منطقه ی ما نبود

اینجا القا میکنه که در محدوده ی جهانی همه جا منطقه بندی شدست و هر جنی مربوط به یه منطقه ی خاص میشه و این جن از یه منطقه ی دیگه اومده بود اینجا نظم نوین جهانی رو زیر نظر جن توصیف میکنه

بعد که اقای کنستانتین میره داخل کلیسا میخواد با گابرئیل ( همون حضرت جبرئیل ) ملاقات کنه از روی زمین شطرنجی عبور میکنه همون طور که میدونید زمین شطرنجی نماد تلفیق دنیای ما و دنیای دیگست


[تصویر: 85569935901531544709.jpg]

و اما جبرئیل در دیدگاه مسیحیت : این ها معتقدن که فرشته ها دختران خدا هستند و دارای چشم های ابی موهای بلوند و بال هستند در قران امده که اگر کسی فکر کنه که فرشتگان دختران خدا هستند عذاب سختی بر اونها وارد میشه در مورده انتخاب نقش این خانم در نقش جبرئیل بگم که این خانم چهره ی فوقالعاده سرد و بیروحی داره و در فیلم نارنیا هم به عنوان ملکه ی اون سرزمین یخی انتخاب شده بود حالا تصور کنید این چهره ی بیروح رو انتخاب کردن برای یکی از بزرگترین فرشته های درگاه الهی یعنی جبرئیل سلام الله ...
اما چرا دستگاه هالیوود اینقدر با حضرت جبرئیل مشکل داره ؟ همانو طور که میدونید هالییود در دست یهودی هاست و این باورند که جبرئیل به اونها خیانت کرده و عوض اینکه مقام نبوت رو در بین فرزندان اسحاق نگه داره به فرزندان اسماعیل داده یعنی پیامبر جلیل القدر اسلام حضرت محمد (ص) .

در این سکانس کنستانتین کتاب مقدس (عهد عتیق= تورات عهد جدید= انجیل ) رو میندازه جلوی جبرئیل

[تصویر: 34991556363227227659.jpg]

اما این به چه معناست ؟

جواب : میگه که این چیزیه که تو اوردی که توش شریعت هست امر و نهی هست و هی میخواد بگه این کارو بکن اون کارو نکن

کنستانتین بیماری داره اونم به خاطره استفاد ه ی بیش از حد سیگاره و در بچگی یه بار خودکشی کرده و جبرئیل بهش میگه که : گناهت نابخشوده است
از اون طرف پزشک معالجش بهش میگه اگه بیشتر سیگار بکشی میمیری ..اینجا نهی دین رو با نهی پزشکی یکی کردن.

در اواسط فیلم معلوم میشه که کسی که قراره بیاد و نظم نوین جهانی رو به هم بزنه ... نظمی که الان در دست شیاطین و جن گیر هاست ... کسی نیست جز مامن ...میدونید مامن در ادبیات اونها به چه معناست ؟

توصیفاتی که راجع به مامن هست همون توصیفاتی که راجع به مهدی موعوده ... پس مامن یا همان مهدی میاد که نظم نوین جهانی رو به هم بزنه و من متاسفم که این فیلم ضد دینی در تلویزیون ما پخش شد و کلی هم از ش تعریف کردن

[تصویر: 57851548010959210660.jpg]


جالبه که روی دست کنستانتین یه نمادی خالکوبی شده که وقتی اونا رو به هم میزنه جبرئیل میاد پیشش اما انگار کنستانتین منتظره یکی دیگه بود چون کاملا از دیدن جبرئیل تعجب میکنه اما اون نماد به چه شکلیه ؟

[تصویر: 82183217104513659852.jpg]

یه دایره که توش یه مثلث هست که داره نور افشانی میکنه ... به فلش های ضلع پایین مثلث دقت کنید


در اخر فیلم که جبرئیل کنستانین رو از خودش دور میکنه و میخواد با استفاده از سر نیزه ی سرنوشت مامن رو وارد دنیا کنه کنستانین رو به اسمون میکنه و از خدا کمک میخواد اما خدا از اون رو بر میگردونه و بهش کمکی نمیکنه ... اما به جاش کسه دیگه ای میاد و اون شخص کسی نیست جز لوسیفر ... در غرب 4 تا شیطان داریم که اسماشونو براتون مینویسم .
1.lucifer
2.satan
3.demon
4.devil

امات شرورترین شیطان غرب کسی نیست جز لوسیفر کسی که امروز در دنیا دارن میپرستنش ... اما شخصیت لوسیفر که مثله همیشه در زمین شطرنجی میاد پیش کنستانتین چند تا کار انجام میده

1.اول جلوگیری میکنه از اومدن مامن .
2.بالهای جبرئیل رو میسوزونه و فرشته مقرب درگاه الهی برای همیشه از مطرود میشه
3.نظم رو به وجود میاره با جلوگیری از نیومدن مامن سوزوندن بالهای جبرئیل
4.از رفتن کنستانتین به بهشت جلوگیری میکنه اما چطوری ؟ این چه معناست ؟

چون کنستانتین ریه هاش خراب شده و رگ خودشو زده دست میکنه توی ریه هاش و اینو دوباره زنده میکنه یه جورایی با دم مسیحایی از نوع شیطانیش...اگه دقت کرده باشید توی فیلم نه جبرئیل میتونه برای کنستانتین کاری کنه که بیشتر زنده بمونه و به بهشت بره و نه دکتره میتونه کاری کنه ...اما لوسیفر نجاتش میده ...القای اینو میکنه که لوسیفر همه رو میتونه نجات بده ... و شاید القای اینو میکنه که لوسیفر هرگز نمیذاره ما پامون به بهشت برسه چون همون طور که میدونید توی اون سکانس کنستانتین داره به سمت بهشت میره اما لوسیفر نمیذاره ...
البته من هر دو مورد رو صحیح میدونم اما درصد براشون قائل هستم

القای اول این سکانس 40 درصد
القای دوم این سکانس 60 در صد

میدونید چرا و اسه دومی 60 درصد قائل شدم به خاطره جمله ای که لوسیفر به جان میگه :

تو زنده میمونی جان کنستانتین تا ثابت کنی که روحت کاملا مطعلق به جهنمه


[تصویر: 94439668138854941427.jpg]



+نوشته شده در پنج شنبه 90/1/11ساعت 3:10 صبح توسط فروزان
نظر
منجی های بدلی

منجی های بدلی

سینما در عین این که سازنده فرهنگ و ذهن بشریت در جوامع مختلف است، بازتاب دهنده آرزوها، فرهنگ و حتی هذیان های جمعی مردم یک جامعه نیز هست. این موضوع در مورد جوامعی صادق است که سینمای آن ها «مسئله محور» بوده و بلاگردان مردم است. مثل سینمای آمریکا که به شدت به منافع ملی آن کشور و سیاست های حاکمانش وفادار است.

سینما در عین این که سازنده فرهنگ و ذهن بشریت در جوامع مختلف است، بازتاب دهنده آرزوها، فرهنگ و حتی هذیان های جمعی مردم یک جامعه نیز هست. این موضوع در مورد جوامعی صادق است که سینمای آن ها «مسئله محور» بوده و بلاگردان مردم است. مثل سینمای آمریکا که به شدت به منافع ملی آن کشور و سیاست های حاکمانش وفادار است. در این شرایط، جریان شناسی تولیدات سینمایی در چنین جوامعی- به خصوص آمریکا- نه تنها بخشی از کار مطالعات سینمایی است که نوعی جامعه شناسی نیز محسوب می شود.

آنچه امروز در هالیوود غلبه دارد گروهی از فیلم های موسوم به آثار آخرالزمانی است. این گونه آثار در سینمای آمریکا تبدیل به یک جریان پویا و قدرتمند، در راستای مسائل داخلی و خارجی آن کشور شده اند. به طوری که در یک سال اخیر چندین فیلم و انیمیشن همچون «آواتار»، «2012»، «کتاب ایلای»، «شاهزاده ایرانی»، «9» و... با این مضمون به نمایش درآمده است. یکی از رویکردهای پر رنگ در برخی از فیلم های آخرالزمانی هالیوود، مذهب است. در این نوشتار به بررسی اجمالی دو نمونه از فیلم های اخیر با چنین رویکردی پرداخته می شود.

پیامبران بدلی؛ سربازان جدید آمریکا

اگر برخی فیلم های هالیوودی همچون «لژیون» و «آگوارا» با وقاحت و سطحی نگری به دین حمله می کنند، «کتاب ایلای» محترمانه و عمیق به این موضوع می پردازد. مواجهه غرب و در رأس آنها صهیونیست ها با ادیان و جنبش های مذهبی رهایی بخش فقط به صورت مقابله و نفی مستقیم ارزش های جریانات ضد سلطه نیست. بلکه جایگزینی ادیان نزدیک به آنها با دین انقلابی و حق طلبی همچون اسلام هم بخشی از مهندسی فرهنگی غرب است. یعنی القای مذاهبی اخته و خنثی که منافع نظام سرمایه داری جهانی را تأمین می کنند. این هم یکی دیگر از رسالت های سینمای غرب است که اگر نفی مذهب کارگر نشد، با بدل سازی و جایگزینی ساختارهای مذهبی بی خطر، موج اسلامگرایی خنثی شود. هالیوود هم مأمور است تا علاوه بر شکستن حریم مقدسات، تمایل انسان ها به معنویت را به سمت ادیان ساختگی، تحریف شده و یا نزدیک به غرب هدایت کند.

فیلم «کتاب ایلای» به کارگردانی برادران هیوز هم دارای همین هدف است. فیلمی که سعی دارد تا مخاطب حقیقت طلب و معنویت جو را به خود جلب کند و نسخه ای باب طبع آمریکا به او تحویل دهد. در این فیلم، مذهب، مسیحیت و انجیل تبلیغ می شود، اما تمام این موضوعات در واقع ابزاری برای تبلیغ آمریکا هستند.

 

«کتاب ایلای» نیز داستانی است درباره آخرالزمان. این فیلم روایت مردی است که از یک کتاب انجیل محافظت می کند. ایلای یک پیامبر بدلی است؛ شخصیتی که به عنوان منجی نسل انسان پس از ویرانی دنیا معرفی می شود و برای اجرای این هدف مأمور است تا کتاب مذکور را به نقطه ای خاص برساند.

این بار هم منجی یک آمریکایی و محل نجات بشریت آمریکا است. البته باز هم مثل همیشه کاراکترهای منفی هم یافت می شوند تا مانع کار منجی شوند. یکی از صحنه های کلیدی فیلم، بالاتر قراردادن کتاب انجیل در میان سایر کتاب های آسمانی است. حتی تورات نیز بالاتر از قرآن مجید قرار می گیرد. این صحنه چکیده ای از تمام فیلم است.

منجی گرایی هالیوودی

یکی از جدیدترین محصولات به اصطلاح آخرالزمانی هالیوود «جاده» نام دارد. این اثر با فیلمنامه ای از «جوپنهال» و بر اساس رمانی به همین نام نوشته «کورمک مک کارتی» و به کارگردانی «جان هیلوک» ساخته شده است.

فیلم «جاده» نیز دنیایی را ترسیم می کند که در آن تقریباً همه چیز از بین رفته است و به طور صریح در آن اشاره به این که چرا و چگونه دنیا به نابودی رسیده نمی شود. تنها با زبانی مبهم و غیرمستقیم متوجه می شویم که یک سال تمام دنیا در حال سوختن در آتش بوده، اما این که چه کسانی و با چه هدفی و با چه روشی این آتش را به پا کردند تا پایان فیلم نامعلوم می ماند. آنچه در این فیلم از دنیای به آتش کشیده در پایان جهان به نمایش درآمده، رواج آدمخواری است. یعنی کمبود خوراک به حدی می رسد که انسان ها خودشان را خواهند خورد! اما مضمون اصلی و مهم فیلم «جاده» تفکر منجی گرایانه در آخرالزمان است. این رؤیا در فیلم های سرگرم کننده و گیشه ای هالیوود نیز به شکل هایی چون، مرد عنکبوتی، سوپرمن، بتمن و ... تجلی یافته است. اما نوع جلوه یافتن این موضوع در فیلم های جدی و اندیشمندانه ای چون «جاده» بسیار متفاوت است. در این فیلم یک مرد به همراه پسرش در حال پیمودن زمان و جغرافیا به سمت افقی شاید بهتر هستند. اما این بار این پسر است که شمایلی منجی گرایانه یافته است. به گونه ای که مرد، پسرش را کلام خدا معرفی می کند و در جایی دیگر از پسر به عنوان یک فرشته یاد می کند. چرا که آن پسر در یکی از صحنه های ابتدایی فیلم پدرش و چند نفر دیگر را از شر آدمخواران نجات می دهد و این باعث می شود که پدر تصوری ماوراءالطبیعی از پسرش بیابد. در ادامه فیلم هم می بینیم که پسر دارای روحیه ای مسیحاوش و بشردوستانه است که به جز پدرش سایر انسان ها را نیز مورد نوازش و رحمت خودش قرار می دهد!اما نگاه تازه ای که در فیلم «جاده» تنیده شده است، رویکرد مراقبت از منجی است. به گونه ای که در اواخر فیلم، نگهداری از پسر به عنوان یک نقطه امید و انگیزه بخش به دغدغه اصلی آدم های داستان فیلم تبدیل می شود. نکته ای که تا به حال در سایر فیلم های آخرالزمانی به این شکل وجود نداشته است. به این ترتیب، فیلم «جاده» جدا از مسائل فنی و هنری اش، از منظر اندیشه و ایدئولوژی یک فیلم مهم محسوب می شود. این اثر، یک گام روبه جلو در پیشبرد و انتشار تفکرات آخرالزمانی است.

اگر به مقدمه این نوشتار بازگردیم، می توان فیلم «جاده» را گویای نیاز شدید آمریکا به منجی در این شرایط جهانی دانست. امروز وضعیت داخلی و خارجی آمریکا بیش از هر زمان دیگری بحران زده و ناامیدکننده است و این فیلم نیز- همچون فیلم هایی از این نوع- بازتاب دهنده نگرانی برخی از روشنفکران و اندیشمندان آن کشور در قالب رمان و یک فیلم سینمایی است. البته این نگرانی با امید و انتظار یک افق روشن همراه است.

از طرف دیگر، این فیلم و سایر آثار به اصطلاح آخرالزمانی منتشر شده عقاید جریانات حاکم بر کاخ سفید و دستگاه های هدایتگر جامعه آمریکاست. تفکراتی نظیر نابودی زندگی در اثر حوادثی خاص، باقی ماندن اندکی از مردم آمریکا و تلاش دوباره آن ها برای بازسازی حیات انسانی، ظهور منجی محافظ آمریکا و غرب در مقابل دشمنانش و همچنین لزوم پاسداری از این منجی که در این فیلم به طور جدی مطرح شده، همه از اندیشه های جریان اوانجلیسم (مسیحیت صهیونیست) است؛ همان جریانی که عامل اصلی ایجاد جنگ در خاورمیانه، حمایت از رژیم صهیونیستی، فشار بر ایران و توطئه علیه اسلام است و افرادی چون بوش و رامسفلد و سایر جنگ طلبان ایالات متحده نیز نمایندگان آن هستند.و فیلم های «جاده» و «کتاب ایلای» بار دیگر ثابت کردند که هالیوود درباره منافع ملی آمریکا و کاخ سفید تا چه حد حساس و متعهد است. دوران فیلم های سرگرمی ساز گذشته است و سینمای آمریکا بیش از هر زمان دیگری رویکردی سیاسی و ایدئولوژیک به خود گرفته است.

 



+نوشته شده در پنج شنبه 90/1/11ساعت 2:49 صبح توسط فروزان
نظر
دجال و آخرالزمان

در بعضی از روایات اشاره شده است که در آخرالزمان دجال خواهد آمد . منظور از دجال چیست؟ آیا در جامعه کنونی ما مصداق دارد؟

دجال از ریشه «دجل » به معنای دروغگوی حیله گر است . اصل داستان دجال در کتاب های مقدس مسیحیان است .  در انجیل این واژه بارها به کار رفته و از کسانی که منکر حضرت مسیح باشند و یا «پدر و پسر» را انکار کنند، به عنوان دجال یاد شده است . به همین جهت در ترجمه انگلیسی کتاب های مقدس مسیحی، واژه آنتی کریست ( (Antichrist یعنی ضد مسیح به کار رفته است .

در روایات زیادی از اهل سنت، خروج دجال از نشانه های برپایی قیامت دانسته شده است .  در کتاب های روایی شیعه، تنها دو روایت در مورد خروج دجال به عنوان یکی از علائم ظهور حضرت مهدی (عج) آمده است  که هیچ یک از آن ها از نظر سند معتبر و قابل قبول نیست . بنابراین، از نظر منابع شیعی، دلیل معتبری بر این که خروج دجال یکی از علائم ظهور باشد، وجود ندارد; اما در عین حال با توجه به روایات زیادی که در منابع اهل سنت آمده است، احتمال این که اصل قضیه دجال به طور اجمال صحت داشته باشد; وجود دارد . البته حتی اگر اصل قضیه دجال صحت داشته باشد، بی تردید بسیاری از ویژگی هایی که برای آن بیان شده، افسانه به نظر می رسد .

پس، اصل قضیه دجال امری محتمل و ممکن، می نماید . اکنون این سؤال مطرح است که مقصود از دجال چیست؟ درباره مصداق این واژه دو احتمال وجود دارد:

1 . با توجه به معنای لغوی «دجال » ، مقصود از آن نام شخص معینی نیست; بلکه هر کسی که با ادعاهای پوچ و بی اساس و با تمسک به انواع اسباب حیله گری و نیرنگ در صدد فریب مردم باشد، دجال است .

بر این اساس، دجال ها متعدد خواهند بود . وجود روایاتی که در آن سخن از دجال های متعدد رفته است، این احتمال را تقویت می کند; مانند: «قال رسول الله (ص): یکون قبل خروج الدجال نیف علی سبعین رجالا;  پیش از خروج دجال، بیش از هفتاد دجال خروج خواهند کرد» .

بنابراین احتمال، در حقیقت قضیه دجال بیانگر این مطلب است که در آستانه انقلاب امام مهدی (عج) افراد حیله گر برای نگه داشتن فرهنگ و نظام جاهلی، همه تلاش خود را به کار می گیرند تا با تزویر و حیله گری مردم را نسبت به اصالت و تحقق آن انقلاب و استواری رهبریش، دچار تردید سازند . این که در همین روایات تاکید شده است: «هر پیامبری امت خویش را از خطر بر حذر داشته است » ، خود تاییدی دیگر بر همین احتمال است که مقصود از دجال، هر شخص حیله گر و دروغ گویی است که قبل از خروج حضرت مهدی (ع) در صدد فریب مردم است .

2 . دجال، کنایه از کفر جهانی و سیطره فرهنگ مادی بر همه جهان است .

استکبار با ظاهری فریبنده و با قدرت مادی، صنعتی و فنی عظیمی که در اختیار دارد، سعی می کند مردم را فریب دهد و مرعوب قدرت و ظاهر فریبنده خود کند . بر این اساس است که پیامبران امت های خود را از فتنه دجال بیم داده اند: «ما بعث الله نبیا الا و قد انذر قومه الدجال ... ;  هیچ پیامبری مبعوث نشد مگر آن که قومش را از فتنه دجال بر حذر داشت » ، در حقیقت آنان را از افتادن به دام مادیت و ورطه حاکمیت طاغوت و استکبار جهانی بر حذر داشته اند . پس احتمال می رود منظور از دجال - با آن شرایط و اوصافی که در این روایات برای او شمرده شده - همان استکبار جهانی باشد; مثلا در اوصاف دجال گفته شده «کوهی از طعام و شهری از آب به همراه دارد» کنایه از امکانات عظیم و گسترده ای که استکبار در اختیار دارد .

 

 

آشنایی با دجال آخرالزمان در ضیافت اندیشه
جام جم آنلاین: چهارمین نشست از سلسله جلسات گفتگوی آزاد شیطان پرستی با عنوان " فراماسونری و دجال آخرالزمان" شب گذشته با حضور گسترده دانشجویان ضیافت اندیشه دانشگاه صنعتی شاهرود در تالار شقایق های این دانشگاه برگزار شد.

به گزارش مرکز ارتباطات و اطلاع‌رسانی نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه‌ها "مأوا"، در این نشست حجت الاسلام و المسلمین عبدالله مدیحی فراماسونری را یک تشکیلات منظم جهانی که بر ارگان های دولت‌های جهان سلطه یافته‌،معرفی کرد و گفت: ادعای روشن بخشی بودن شیطان ، بزرگداشت شیطان و نمادهای شیطانی،انسان محوری ، ماده گرایی ، نفی پیغمبری حضرت سیلمان ، اعتقاد به قدرت برتر در ماسون،اعتقاد به ساخت مسجد سیلمان به عنوان پایگاه عقیدتی در بیت المقدس و ظهور ضد مسیح یا دجال در آغاز قرن 21 از جمله افکار و اعتقادات ماسون هاست.
 
وی با اشاره به نمادهای ماسون در ساختمان قوه قضائیه و پرچم اسرائیل تصریح کرد: نمادهای ماسون در سازمان ملل نیز مشاهده می شود و سازمان ملل نهادی برای اجرای سیاست های ماسون و صهیونیسم است و حتی تمام حکومت های دنیا یا ماسون است و یا تحت سلطه آن ها قرار دارند به جز کشور ایران.
 
مدیحی ادامه داد : نابودی تمام مظاهر توحید در جهان ، تخریب مسجدالاقصی و کشف معبد سلیمان و بازسازی آن در ابتدای قرن 21 ، پرکردن معبد سلیمان از بت و به قدرت رساندن ضد مسیح از جمله اهداف فراماسون است و هدف اصلی ماسون ها به قدرت رساندن شیطان در کل جهان است به اعتقاد آنان این حکومت به مرکزیت معبد سلیمان تشکیل می شود.

وی احادیثی پیرامون خصوصیات دجال آخرالزمان بیان کرد و گفت : دجال یک انسان نیست یک گروه و فرقه است ، در احادیث آمده است دجال از مادری یهودی زائیده می شود درحالی که خواستگاه فراماسون اسرائیل است ، در حدیثی از حضرت علی (ع) آمده است دجال چشم راست ندارد و چشم چپش در پیشانی اوست می درخشد مانند کوکب صبح ، درحالی که علامت چشم جهان بین فراماسون نیز چشم چپ و به اعتقاد ماسون ، چشم لوسیفر است که لوسیفر در ستاره زحل یا سیاره صبح است.

به گفته وی در احادیث آمده است طرفداران دجال زنازادگان ، یهودیان ، شراب خواران و آوازخوانان هستند

 



+نوشته شده در جمعه 89/12/27ساعت 2:18 صبح توسط فروزان
نظر
او یک فرشته بود!

چنین تصورات باطلی فقط بحث امروز یا 3-2 قرن اخیر نیست بلکه به قدمت وجود بشر عمر دارد؛ تا آنجا که آیین‌های ضالة شیطان‌پرستی در مصر و  یونان باستان ریشه دارد و حتی در سنت مسیحیان ، شیطان موجودی است که به اعتقاد غلط آنها می‌تواند در مقابل خواست خداوند مخالفت کند و با اختیار تام خود، قادر است مبارزه‌طلب باشد.

ابلیس در مسیحیتِ تحریف شده و نگاه‌های منحرف بعدی، 3جایگاه دارد که قدرت او را در عالم بی‌مانند می‌کند و او را تا حد عظمت و پرستش بالا می‌برد؛ اول اینکه او آن‌قدر مقتدر است که از فرمان خدا سر باز می‌زند.

دومین عقیده اشتباه آنها این است که او به انسان خدمت کرده و سبب شده انسان از میوه جاودانگی و دانایی و خرد بخورد و با خدا برابری کند و همین امر موجب شده انسان از بهشت برین به زمین زیرین رانده شود؛ و سوم آنکه ابلیس، مظلوم واقع شده است چرا که او هم فرشته‌ای بوده مانند دیگر ملائک (هرچند در فرهنگ اسلامی شیطان جن است نه ملک ولی در نگاه مسیحیت «او یک فرشته بود!»).

 

در بسیاری از شاخه‌های مسیحیت، شیطان (که به او در مسیحیت لوسیفر می‌گویند)، قبل از آنکه از درگاه خدا طرد شود، یک موجود روحانی یا فرشته بوده که در خدمت خداوندگار عبادت می‌کرده و به انسان گفته که می‌تواند خدا شود، و در نتیجه از بهشت عدن اخراج شده است. 

همه این تصورات و پندار‌های باطل است که برای ابلیس عظمت و حتی قداست به ارمغان آورده. هواداران شیطان آن را یک طرح و الگو می‌دانند؛ موجودی که  از قبل از عالم هستی وجود داشته است؛ موجودی زنده و با چند وجه مشترک با طبیعت انسان.



+نوشته شده در جمعه 89/12/27ساعت 1:59 صبح توسط فروزان
نظر
فلسفه ی شیطان پرستی

 

فلسفه شیطان پرستی:

شیطان در ? جمله شیطانی منسب به لاوی خلاصه می‌شود:

??      شیطان می‌گوید دست و دلبازی کردن بجای خساست.

??      شیطان می‌گوید زندگی حیاتی بجای نقشه خیالی و موهومی روحانی.

??      شیطان می‌گوید دانش معصوم بجای فریب دادن ریاکارانه خود.

??      شیطان می‌گوید محبت کردن به کسانی که لیاقت آن را دارند بجای عشق ورزیدن به نمک نشناسان.

??      شیطان می‌گوید انتقام و خونخواهی کردن بجای برگرداندن صورت. (اشاره به تعالیم مسیحیت که می‌گوید هرگاه برادری به تو سیلی زد، آن طرف صورتت را جلو بیاور تا ضربه‌ای به طرف دیگر بزند)

??      شیطان می‌گوید مسئولیت پذیری در مقابل مسئولیت پذیران بجای نگران بودن خون آشام‌های غیر مادی

??      شیطان می‌گوید انسان مانند دیگر حیوانات است، گاهی بهتر ولی اغلب بدتر از آنهایی است که روی چهار پا راه میروند، بدلیل آنکه انسان دارای خدای روحانی و پیشرفت‌های روشنفکرانه، او را پست‌ترین حیوانات ساخته‌است.

??      شیطان تمام آن چیزهایی که گناه شناخته می‌شوند را ارائه می‌دهد، چون که تمام آنها به یک لذت و خوشنودی فیزیکی، روانی یا احساسی منجر می‌شوند.

??      شیطان بهترین دوست کلیساست چرا که در میان تمام این سالها وجود شیطان دلیل ماندگاری کلیساها است.

و در مقایسه با این جملات، لاوی ? گناه شیطانی را نیز نام برده‌است :
حماقت، ادعا و تظاهر، نفس گرایی (انتظار بازپس گرفتن از دیگران، آنچه به آنها داده‌اید)، خود را فریب دادن، پیروی از رسوم و عقاید دیگران، روشن بینی ناکافی، فراموش کردن ارتدکسی گذشته (به طور مثال، قبول کردن چیزی قدیمی در بسته بندی جدید، به عنوان نو)، غرور و افتخار بی حاصل (مانند غروری که هدف شخصی را از درون می‌پوساند) و کمبود محسنات.



+نوشته شده در جمعه 89/12/27ساعت 1:40 صبح توسط فروزان
نظر
همسر شیطان

 

بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیمْ

راجع به ازدواج ابلیس که چه موقع بوده ، و با چه کسى ازدواج نموده و همسر او چگونه پیدا شده و دختر چه کسى است ؟ دو قول نقل شده :
مجمع البحرین در لغت شیطان مى نویسد: وقتى خداوند متعال ، اراده کرد که براى ابلیس همسر و نسلى قرار دهد غضب را بر وى مستولى ساخت و از غضب او تکه آتشى پیدا شد، از آن آتش براى او همسرى آفرید.
در نقل دیگرى آمده : ابلیس - که اسم اولى او عزازیل است - از همان اوان جوانى ، در میان قوم خود مشغول عبادت و بندگى خداوند بود تا بزرگ شد و موقع ازدواج او رسید. وقتى تصمیم به ازدواج گرفت ، با دختر ((روحا)) به اسم ((لهبا)) که آن هم از طایفه جن بود، ازدواج نمود. بعد از آن که ایشان با هم ازدواج کردند، فرزندان زیادى از آن ملعون به وجود آمد که از شمارش ‍ به طورى که زمین از آنها پر شد. همه آنها مشغول عبادت شدن و مدتى طولانى ، خدا را ستایش نمودند. در میان ایشان عبادت و بندگى خود ابلیس ‍ از همه آنان بیشتر بود. از همین جهت ، بعد از آن که خداوند اختلاف و خون ریزى را در میان طایفه جن و نسناس (طایفه اى به جاى انسان فعلى بودند) دید، هر دو طایفه را هلاک کرد، و از میان آن طایفه فقط ابلیس را نگاه داشت . بعدا فرشتگان او را به آسمان بردند. آن ملعون هم ، در آسمان اول مدتى در میان ملائکه ، خدا را عبادت کرد بعد به آسمان دوم و سوم تا آسمان هفتم پیش رفت و با ملائکه هر آسمان خدا را ستایش کرد تا وقتى که خداوند آدم علیه السلام را خلق فرمود، و دستور سجده داد او هم سرپیچى کرد و رانده شد.
پس زن و فرزندان او هم جزء هلاک شدگان هستند. او بدون زن و فرزند به آسمان رفته و آن جا هم که احتیاج به زن نداشت ، بعد از بیرون آمدن از بهشت هم ، زنى براى او به وجود نیامد.



+نوشته شده در جمعه 89/12/27ساعت 1:39 صبح توسط فروزان
نظر
<   <<   6   7   8   9      >
درباره ی ما

فروزان
سلام در این وبلاگ سعی شده تا کمکی در جهت شناخت دین و مذهب دیگر بر ای شما باشد.
پیوند های وبلاگ
عاشق آسمونی
دیارعاشقان
***جزین***

منتظرظهور
بچه مرشد!
TOWER SIAH POOSH
خندون
MNK Blog
پژواک
آقاشیر
بازی موبایل،بازی جاوا،بازی سیمبین،دانلود بازی موبایل های جدید
آوای قلبها...
سفیر دوستی
.: شهر عشق :.
عکس های عاشقانه
فقط عشقو لانه ها وارید شوند
منطقه آزاد
ختم قرآن ، ختم صلوات --- توشه آخرت
محمد قدرتی MOHAMMAD GHODRATI
گروه اینترنتی جرقه داتکو
نهِ/ دی/ هشتاد و هشت
مکاشفه مسیح
پاتوق دخترها وپسرها
این نیز بگذرد ...
روانشناسی
کیمیا
روان شناسی * 心理学 * psychology
شخصی
صاعقه
نبض شاه تور
صل الله علی الباکین علی الحسین
جدیدترین یوزر پسورد آنتی ویروس nod32- Kaspersky - Avira
از فرش تا عرش
بر و بچه های ارزشی
MOHAMMAD.HAHSEMI86@YAHOO.COM
ناکام دات کام
حفاظ
داود ملکزاده خاصلویی
اللهم عجل لولیک الفرج
خانه سلامت
موجودات زنده
ارون
صدفم چشم به راهتم برگرد
گل پیچک
دهاتی
دکتر علی حاجی ستوده
کشکول
سیب گلاب
خریدار غروب
تنها
من و گذشته من
مـهــــدی یــاران

دلتنگی
پسر جهنمی
عشق طلاست
آخرین منجی
عشق بی انتها
صفاسیتی
دکتر علی حاجی ستوده
من هیچم
یا علی گفتیم و عشق آغاز شد
حدائق ذات بهجة
غلط غولوت
دکتر علی اکبر خدادادی
دنیای واقعی
کلاهبردران، معرفی کلاهبرداران و شیادان و شگردها و شماره تلفن شان
ترویج ازدواج موقت برای جلوگیری از گناه جوانان
قالب های پیچک
سیستم عامل ونرم افزارهای طراحی گرافیک
گیاهان دارویی
سرزمین همیشه جاویدان بلوچستان
بازی آنلاین
پرتال تاریخی دانیال آنلاین
طراحی سایت
امکانات

Powered by BLOGFA
Designed by Web-Tools.IR
خروجی وبلاگ

قالب وبلاگ

قالب بلاگفا

قالب پرشین بلاگ

قالب میهن بلاگ

وبلاگ نویسی

خدمات وبلاگ نویسان

ابزار وبمستر

وب تولز

بازی آنلاین

فارسی ورد

دانلود

دانلود نرم افزار

عکس

مطالب جالب و خواندنی

تفریح و سرگرمی

سایت تفریحی

بازی فلش

بازی آنلاین فلش

بازی آنلاین

بازی

play online games

online games

بازی آنلاین

نو آوران پارس

ثبت دامنه

هاست

سئو

بهینه سازی سایت

طراحی سایت

طراحی وب سایت

طراحی قالب وردپرس

قالب وبلاگ

موسسه بیان

نجوم استان قزوین

قرآن

نیک فوتو

عکس

گالری عکس

Star Photo

حسین کرمیان

محمد فضلعلی

Hossein Karamian

Mohammad Fazlali

سئو

سئو وب سایت

آموزش سئو

بهینه سازی وب

بهینه سازی وب سایت

ارتقا پیج رنک گوگل

نمونه سوال

سوالات نهایی خرداد

سوالات نهایی دبیرستان

روش مطالعه

بازی آنلاین

گیم

بازی

تفریح و سرگرمی

بهاران دانلود

دانلود

دانلود نرم افزار

ستاره دانلود

دانلود

دانلود نرم افزار

قالب وبلاگ

قالب وردپرس

قالب بلاگفا

پارس تم

قالب وبلاگ

قالب بلاگفا

سابقون

شهدا زیاران

زیاران

دین و مذهب

خاطرات شهدای زیاران

سورس گذر

آموزش برنامه نویسی

سورس رایگان برنامه نویسی

قائم هاست

هاست ارزان