سفارش تبلیغ
صبا ویژن
صفحه نخست - آرشیو وبلاگ - پست الکترونیک - طراح قالب
منوی اصلی
صفحه نخست
آرشیو وبلاگ
پروفایل مدیر وبلاگ
عناوین مطالب وبلاگ
پست الکترونیک
قالب وبلاگ
آرشیو مطالب
آذر 89
آبان 89
اسفند 89
فروردین 90
اردیبهشت 90
تیر 90
پیوند های روزانه
گرافیک
خدمات
علایم مزاج های چهارگانه و انتخاب غذا
مجله اینترنتی ناقلا دات کام
ایران زیبا بزرگترین سایت تفریحی
سرگرمی
قالب وبلاگ
آرشیو پیوندهای روزانه
شیطان پرستی به چه معناست؟؟

شیطان پرستی به معنی پرستش شیطان به عنوان قدرتی فوق العاده قوی و بسیار قوی تر و موثرتر از نیروهای خوب دنیوی همچون خداست.
در شیطان پرستی شیطان به عنوان نماد قدرت و حاکمیت بر روی زمین، قدرتی به عنوان برترین قدرت دو جهان مورد توجه و پرستش قرار دارد و این دنیایی را که به عنوان دوزخ برشمرده می‌شود قانونمند می‌کند.
در شیطان پرستی، غیر از استفاده از شیطان به عنوان قدرت تاریکی و قدرت مطلق از نیروها و اجنه و روح های پلید و شیطانی نیز برای رسیدن به اهداف خود استفاده می‌شود؛ و در نهایت معنای شیطان پرستی؛ پرستش قدرت پلیدی است.
به طور کلی دو تعریف برای گروه‌های شیطان پرستی در نظر افراد وجود دارد:

تعریف اول : هر گروهی که شیطان را (مشابه شیطان تعریف شده در دین مسیحیت که عاری از مفاهیم غیرطبیعی مربوط به پلیدی و زشتی است یا یک شیطان انتزاعی) به عنوان خدا قبول داشته باشد و آن را عبادت کند که معمولا از آن به عنوان الهه سیاه نیز یاد می‌کنند و منتسب به طبیعت حقیقی انسان می‌نامند.

تعریف دوم : گروه‌هایی که از دین مسیحیت تبعیت نکرده و یا عیسی را با خصوصیاتی که در دین مسیح تعریف شده است قبول ندارند. این تعریف معمولاً توسط بنیادگرایان مسیحی مورد استفاده قرار می‌گیرد و بر مبنای این تعریف بسیاری از گروه‌ها را شیطان پرست می‌نامند.



+نوشته شده در جمعه 89/12/27ساعت 1:37 صبح توسط فروزان
نظر
بیش از 70 فرقه ی شیطان پرستی در کشور فعال هستند!!!

چندی پیش یک گروه تحقیقاتی نسبت به گسترش شیطان‌پرستی در جامعه هشدار و خبر داده بود که اکنون بیش از 70 فرقه شیطان‌پرستی در کشور فعال هستند.


به گزارش خبرنگار اجتماعی جهان، شیطان پرستی اکنون در حال انتقال نمادها به جامعه است و بزودی به انتقال ایدئولوژی نیز خواهد پرداخت. شیطان پرستی دارای یک جهان بینی بوده و شیطان پرستان برای اثبات حقانیت خود شواهد زیادی دارند و در مواردی می توانند افراد 6 تا 60سال را با خود همراه کنند.

بر پایه این گزارش، شیطان پرستان اکنون در دانشگاه ها و بین دانشجویان رخنه کرده و به اجرای برنامه ها از جمله کنسرت در دانشگاه می پردازند.

شیطان پرستان، شیطان را به عنوان قدرت غالب در جهان می دانند و اگر کسی می خواهد در جهان خوب زندگی کند باید با شیطان باشد به طوریکه معتقدند راه خدا از طریق ارتباط با شیطان می گذرد!

اما نکته جالب توجه در این میان اینست که آنها از طریق تهیه فیلم و موسیقی، شیطان پرستی را ترویج می دهند و اکنون این موسیقی در میان تعدادی از جوانان دست به دست می شود.

مظاهری سیف، نویسنده و جامعه شناس در این باره می گوید: ستاره پنج پر، دو مثلث معکوس روی هم (ستاره داود)، صلیب معکوس ( ضد مسیحیت) و نشانه آمون خدای مصریان را ازجمله نمادهای پیروان شیطان پرستی است.

وی همچنین تاکید می کند: باید برای مقابله با این فرقه ها‌، موج فرهنگی در کشور ایجاد شود تا ماهیت این فرقه های انحرافی هر چه بیشتر به جامعه شناسایی شود.

در همین حال یک مقام ارشد نیروی انتظامی می گوید: یکی از شرایط عضویت و پذیرش از سوی گروه های نوظهور شیطان پرستی، مصرف مواد تخدیری بسیار قوی از جمله کوکائین، حشیش و قرص های اکس است.

وی تصریح می کند: دلیل استفاده این گروه ها از این مواد ورود به حالت خلسه برای انجام مراسم های ویژه آنان است.

این مقام انتظامی کشور خاطر نشان می کند: شیطان پرستی پدیده جدیدی در ایران نیست، چنانکه پیش از این نیز در برخی شهرستان های کشور از جمله در یکی از شهرستان های استان کرمانشاه، فرقه های شیطان پرستی رسما اعلام موجودیت و فعالیت کرده بودند.
این مقام نیروی انتظامی اظهار می دارد: بیش از 90 درصد دستگیر شدگان در پارتی یک گروه شیطان پرستی در کرج که در قالب اجرای کنسرت برگزار شد، از نقاط مرفه نشین تهران بودند و البته پس از دستگیری شمار بسیاری از این شرکت کنندگان، مشخص شد که اکثریت قریب به اتفاق آنان، هیچ اطلاعی از ماهیت فعالیت شیطان پرستی و عوامل برگزار کننده این پارتی نداشتند و صرفآ به قصد شرکت در پارتی و مهمانی شبانه دور هم آمده بودند.

اما یک آسیب شناس اجتماعی در مورد راههای جلوگیری از فعالیت گروههای شیطان پرستی گفت: آگاهی رسانی به نسل جوان و آموزش آنها درباره سرانجام شوم این حرکت ضد فرهنگی از طریق رسانه ها می تواند از گسترش حرکت آنها جلوگیری کرده و در صورت تداوم آنها را ریشه کن کند.

این متخصص علوم رفتاری و آسیب شناس اجتماعی با بیان این مطلب گفت: با توجه به گسترش روزافزون فعالیتهای گروههای شیطان پرست در منطقه کشورهای اسلامی به ویژه ایران خطر این گروهها از نظر فرهنگی و اخلاقی به مرحله بحران رسیده است.

مجید ابهری در ادامه افزود: از نظر تاریخی گروههای شیطان پرست دارای سابقه ای طولانی در منطقه هستند و سابقه آن در کشورمان بویژه در مناطق شمال غرب ایران به حدود 400سال پیش باز می گردد. چندی پیش یک گروه تحقیقاتی نسبت به گسترش شیطان‌پرستی در جامعه هشدار و خبر داده بود که اکنون بیش از 70 فرقه شیطان‌پرستی در کشور فعال هستند. بر اساس نتایج این تحقیق موقعیت جغرافیایی فعالیت این جریان مخرب و ویرانگر اخلاقی برخی ازشهرهای نقاط مرکزی و جنوب غربی ایران است و خشونت، خونخواری و آدم زدایی از ویژگیهای آن به شمار می رود به گونه ای که برخی از جوانان هوادار این جریانها با آسیب رساندن به خود و دیگران درصدد ارتقای جایگاه خویش در گروه هستند.

تعداد شیطان پرستان شاید به یکهزار نفر نیز نرسد اما گروهی از روی کنجکاوی و یا به خاطر مسائل ضد اخلاقی و بی بند و باری جنسی به سوی آنها کشیده می شوند.

این آسیب شناس اجتماعی تاکید کرد: شیطان پرستان استفاده از مواد مخدر روانگردان و آزادی بی بند و باری جنسی را جزو مراسم هفتگی خود قرار داده و با توجه به اینکه شیطان را مظهر مقاومت در برابر آدم قلمداد می کنند مخالف هر صفت انسانی بوده و اخلاق و امور اخلاقی را بر خلاف باورهای خود می دانند.

ابهری در مورد راههای جلوگیری از فعالیت گروههای شیطان پرستی افزود: آگاهی رسانی به نسل جوان و آموزش آنها درباره سرانجام شوم این حرکت ضد فرهنگی از طریق رسانه ها بویژه تلویزیون و مقابله قانونی با مبلغان و سرگروههای این تفکر شیطانی در کوتاه مدت می تواند از گسترش حرکت آنها جلوگیری کرده و در صورت تداوم آنها را ریشه کن کنند.



+نوشته شده در جمعه 89/12/27ساعت 1:33 صبح توسط فروزان
نظر
لعنت به خودشان!

 درست مثل مفهوم گناه است. مفهوم بدی یا چیزهای دیگر نظیر این؛ چیزهایی که از همان روز اول آفرینش، روح آدم را خراش می‌داده و می‌تراشیده و نابود می‌کرده. مفهوم «شیطان» و وجود شر، از همان ابتدا با پسر آدم بوده است.

اینکه شیطان وجود دارد؟ ندارد؟ چه کار می‌کند؟ چه کار می‌خواهد بکند؟ چه کار می‌خواهد و نمی‌تواند بکند؟ چرا شیطان، شیطان شد؟ و چیزهایی نظیر اینها، از سؤالاتی بوده که به قول آن اس‌ام‌اس بی‌مزه، شب‌ها نمی‌گذاشته آدم‌ها راحت بخوابند. در قدیمی‌ترین متن‌های تاریخی – مثل گیلگمش – یا در همین داستان‌های امروزی، خیلی جاها سروکله شیطان، اهریمن، ابلیس، لوسیفر – یا به قول تالکین «ملکور» - پیدا می‌شود.

خلاصه که شیطان، خیلی قبل از اینکه این گروه‌های عجیب و غریب پیدایشان بشود، توی ذهن و زندگی بشر بود. منتها آن موقع شیطان، شیطان بود؛ یا داشت پسر آدم را وسوسه می‌کرد یا توطئه‌ای علیه خوبی تدارک می‌دید. یعنی چیزی غیر از این 2 تا نبود؛ شیطان، شیطان بود.

این‌جوری نبود که شیطان مفهومی باشد برای اینکه کسی یا کسانی هر کاری دلشان خواست بکنند و از زیر بار همه مسئولیت‌های اجتماعی و اخلاقی شانه خالی کرده و آخرش هم کثافت‌کاریشان را بیندازند گردن شیطان. آن موقع هنوز گروه‌های مثلا شیطان‌پرست در کار نبودند و شیطان وسیله نشده بود؛ شیطان خودش یک موجود سیاه و شرور بود؛ درست برخلاف حالا که آدم‌هایی (آدم‌هایی؟!) پیدا شده‌اند که از شیطان هم سیاهکارتر هستند.

حکایتی هست که می‌گوید یک بابایی می‌خواست کار خلافی بکند، رفت و یک نقشه حسابی برای کارش ریخت و طرحش را اجرا کرد. چند وقت بعد، ‌یاد آن نقشه و آن خلاف افتاد، شرمنده شد و «لعنت بر شیطان»ی حواله کرد. شیطان هم ظاهر شد و گفت «لعنت بر خودت! من عقلم به آن نقشه تو نمی‌رسید!».

حالا حکایت این گروه‌های شیطان‌پرست هم همین است. برای اهداف خودشان رفته‌اند کاری را که تا دیروز مخصوص شیطان بوده (وسوسه) به عهده گرفته‌اند و اسم خودشان را هم گذاشته‌اند پرستنده شیطان. واقعا که لعنت به خودشان!



+نوشته شده در جمعه 89/12/27ساعت 1:31 صبح توسط فروزان
نظر
آغوش شیطان

برخلاف تصور معمول که شیطان‌پرستان، شیطان را خدای خود دانسته و او را می‌پرستند،‌ آنها خودپرستند؛گویی شاخه‌ای از اومانیسم (انسان‌محوری) که تنها برای شیطان جایگاه غلوآمیز جادوگری قائل هستند. شیطان‌پرستان به 4گروه تقسیم می‌شوند:

1 – شیطان‌پرستی سنتی (دینی):شاید با خودتان بگویید شیطان‌پرستی دینی که پارادوکس است! هرچند حق با شماست ولی اتفاق افتاده است. پیروان این گروه باطل می‌گویند شیطان‌پرست اول باید یک قانون ماوراءالطبیعی که در آن یک یا چند خدا تعریف شده است را بپذیرد و بعد به شیطان و قدرتش ایمان بیاورد.

طیف این گروه از ادیان قدیمی مصر باستان با الهه‌های باستانی (به‌عنوان مثال مارس-خدای جنگ) هستند تا شیطان‌پرستانی که ادعای پرستش خدای اصلی را دارند. مریدان این گروه خود را بهتر از هر خدای دیگری، دارای قدرت تشخیص خوب از بد می‌دانند.

2 – شیطان‌پرستی معاصر (فلسفی):این جماعت جدید بزرگ‌ترین شرط رستگاری را برتری مادی‌شان نسبت به دیگران می‌دانند. آنها زندگی بعد از مرگ و باورهای دینی و معنوی و اخلاقی را به‌شدت نفی می‌کنند و می‌گویند هر شخص خودش خدای خودش است. آنها فلسفه عقلانی را خوار می‌دانند و با دید ترس به مسائل ماوراءالطبیعی نگاه‌ می‌کنند.

3 - شیطان‌پرستی لاویی:اینها بر مبنای فلسفه آنتوان لاوی که در کتاب «انجیل شیطان» و دیگر آثارش آمده، تشکیل شده‌اند. «شیطان» در نظر لاوی موجودی مثبت است. آنها هم خود را خدای خود می‌دانند و تعالیم خداجویانه کلیساها را مسخره می‌کنند.

 یک شیطان‌پرست لاوی مدعی آن است که کسانی که خودشان را شیطان‌پرست می‌دانند، نباید به طرز فکر هیچ گروه خاصی وفادار بوده و آنها را از لحاظ اخلاقی قبول داشته باشند.

4 - شر پرستان:این فرقه از شیطان‌پرستان، ریشه در دوران تفتیش عقاید مذهبی از طرف کلیسا دارد. آنها به‌شدت افراطی و غیرانسانی عمل می‌کنند. کارنامه آنها مملو است از اعمالی از قبیل «خوردن نوزادان»، «قربانی کردن دختران باکره» و «نفرت از مسیحیان».

 از آنجا که شیطان‌پرستی ریشه در باور‌های تحریف‌شده مسیحیت دارد، این معضل بیشتر در جوامع مسیحی و لائیک به‌چشم می‌خورد و جالب است بدانید بیشترین انتقادات به شیطان‌پرستی از طرف خود مسیحیان است.



+نوشته شده در جمعه 89/12/27ساعت 1:27 صبح توسط فروزان
نظر
شیطان پرستی چیست؟

نشانه‌های شیطان

اینها نمادهای معروف گروه‌های شیطان‌پرستی است؛ نمادهایی که ممکن است روی بعضی لباس‌ها ببینید و بدون اطلاع از فلسفه‌شان، آنها را بپوشید.

ستاره 5 پر وارونه

 

در مراسم مخفیانه جادوگران برای احضار ارواح شیطانی استفاده می‌شود. شکل ظاهری این ستاره برای شیطان‌پرستان به صورتی است که 2 رأس ستاره به طرف بالاست. در این نشانه شیطان مهم نیست دایره‌ای دورش باشد یا نه.

بافومت

این خدای شیطانی و علامت شیطانی‌اش که به‌عنوان شناسه روی ماشین هواداران زده می‌شود، در جواهر فروشی‌ها هم زیاد است. رسم شده سنگ‌تراشان بر دل سنگ آن را بتراشند تا خانه مریدان بی‌علامت نماند!

 

 

ستاره 5 پر

در جادوگری استفاده می‌شود و برای آنها نشانگر عناصر آب، خاک، آتش و روح اطراف آنهاست.

 

ستاره 6 پر

این ستاره داوود نیست بلکه یکی از رایج‌ترین علائمی است که در نیروهای شیطانی و جادو از آن استفاده می‌شود.

 

آدجت

این هم علامت لوسیفر(پادشاه جهنم!)، اشک زیرچشم هم نماد محیط محزون و افسرده اطرافش است.



+نوشته شده در جمعه 89/12/27ساعت 1:23 صبح توسط فروزان
نظر
تصاویر زیبا



+نوشته شده در جمعه 89/12/27ساعت 1:21 صبح توسط فروزان
نظر
مسیحیت در عصر جدید 3

ضرورت تشکیل نظم نوین جهانی در آستانه عصر جدید و آماده سازی مردم برای قبول آن

[تصویر: AAB.jpg]


یکی از رهبران برجسته و تاثیر گذار تئوصوفی آلیس بیلی[43] متولد ???? بود. طرح او برای برپایی نظام نوین جهانی در عصر جدید و دین واحد آن، امروزه توسط صاحبان قدرت و رسانه به کار گرفته شده و به صورت گسترده در حال اجراست. طبق طرح او برای دستیابی به جهان تک حکومتی با دینی واحد، بایستی به جهانیان تئوصوفی و فراماسونری آموزش داده شود. او در کتاب "عمومی سازی سلسله مراتب سران"[44] برای نبرد اندیشه ها در آینده اینگونه برنامه ریزی می کند:

آلیس بیلی – عمومی سازی سلسله مراتب سران نوشته است:«جنگ بزرگی در دنیای افکار با سلاح اندیشه به راه خواهد افتاد. این جنگ شامل حوزه احساسی که به خاطر تعصبات آرمانگرایانه به وجود می آید نیز خواهد بود. این تعصبات طبیعی علیه ظهور دین جهانی و نهان پیشگی خواهد جنگید. … نباید فراموش شود که تنها کارآموزان و شاگردان نهان پیشگان، هسته اصلی دین جهانی را تشکیل خواهند داد.
بنابر این بدون شک، در حال حاضر آشنا سازی عموم مردم با ماهیت تعالیم اسرار آمیز از اهمیت فوق العاده ای برخوردار است. … هنگامی که آن سرور همراه پیروان و شاگردانش بیاید، ما باید برای تازه واردان، تعالیم اسرار آمیز را ترمیم کرده و معانی زود فهمی از آن ارائه کنیم.»

به عقیده نهان پیشگان، تعالیم و مکتب اسرار آمیز که از شیطان به انسان رسیده، در دست فیلسوفان باستان بوده است اما به گونه ای از میان رفته و این وظیفه نهان پیشگان است تا سنت های باستانی را جستجو و حقایق نهان آن را کشف کنند و بوسیله آن حکمت ها، مشکلات جهان را برطرف کنند.
آلیس بیلی معتقد بود فراماسونی محل خوبی برای تربیت نهان پیشگان ماهر آینده جهت اهداف تئوصوفی است:

آلیس بیلی – عمومی سازی سلسله مراتب سران نوشته است:«جنبش ماسونری در حالی که می تواند از سیاست و اجتماع دور بماند و در وضعیت انفعال کنونی باقی بماند، به این نیاز خواهد رسید که می تواند و باید قدرت را بدست گیرد. آن [ماسونری[ نگهبان قانون است. آن خانه تعالیم اسرارآمیز و محل ورود [به مکتب] است. در نماد های آن آیین خدایی موجود است و راه رستگاری بصورت مصور در بطن اعمال آن محفوظ است. راه خدایی در معابد آن نشان داده شده و تحت چشم جهان بین کارها به پیش می رود. آن چیزی بیش از یک سازمان نهان پیشگی است که قابل درک باشد و آموزشگاه حرفه ای نهان پیشگان ماهر و تازه وارد خواهد بود.»

بیلی همچنین بیان می کند که فراماسونری و نهان پیشگی، دین عصر جدید است که باید به مردم آموزش داده شود و چون هرکسی وارد انجمن های ماسونری و یا آیین های مذهبی نمی شود، باید از طریق سیستم آموزشی تعلیم آن ها را انجام داد:

آلیس بیلی – عمومی سازی سلسله مراتب سران نوشته است:« سه محل اصلی آماده سازی مردم برای عصر جدید را می توان کلیسا، انجمن های برادری ماسونری و حوزه آموزش دانست. … سرور والا از طریق برنامه های آموزشی در جهان به دنبال عامه مردم هوشمندی می گردد که از طریق آیین ها و نمادگرایی مانند ماسونری و یا از طریق مذهب و مراسم های مذهبی مانند کلیسا قابل دسترس نیستند.»

همانطور که پیش تر اشاره شد آلیس بیلی در سال ???? با موجودی تبتی به نام "دجوال کول" ارتباط برقرار کرد و تا سال ????، ?? جلد کتاب نوشت. او برای انتشار آثارش و همچنین آثار بلاواتسکی و جامعه تئوصوفی، "انتشارات لوسیفر" را تاسیس کرد که بعدا به خاطر صراحت زیاد، نامش را به "تراستِ لوشیس"[45] تغییر داد. تراست لوشیس به یکی از سازمان های اصلی عصر جدید بدل شد و هم اکنون نیز در حال فعالیت است. تراست لوشیس مستقیما وابسته به سازمان ملل متحد است و در آن به عنوان یک NGO، فعالیت های مختلفی از جمله انتشار آثار سازمان ملل را انجام می دهد. بدون شک سازمان ملل متحد یکی از مروجین و مجریان اصلی تئوصوفی و جنبش عصر جدید است.
رابرت مولر یکی از شاگردان آلیس بیلی که بمدت ?? سال عضو دبیرخانه سازمان ملل بوده است می گوید:

رابرت مولر نوشته است:«ما باید با آخرین شتاب ممکن به سمت جهان تک حکومتی، دین واحد جهانی تحت یک رهبر جهانی حرکت کنیم.»

رابرت مولر همچنین برای عمل به طرح استادش در نقاط مختلف جهان و با تایید سازمان ملل مدارسی را تاسیس می کند که به گفته خود او تعالیم آن مدارس بر اساس کتاب های آلیس بیلی است.

[تصویر: UNreligion.jpg]


بد نیست نظر مبلغ اصلی رهبر جهانی نهان پیشگان (مایتریا)، بنجامین کرام را نیز درباره دین عصر جدید بدانیم:

بنجامین کرام نوشته است:«دین عصر جدید تعالیم خود را از طریق سازمان هایی چون فراماسونری بیان خواهد کرد. هسته مکاتب اسرار آمیز در فراماسونری گنجانده شده است.»


لزوم نابودی افراد ناسازگار با نظم نوین جهانی


حال باید دید جنبش عصر جدید چه برنامه ای برای کسانی دین جدید را نپذیرند و وارد مکاتب اسرار آمیز نشوند دارد. آیا آن ها طبق شعارهای به ظاهر صلح جویانه خود مانند تشکیل انجمن برادری جهانی، با مخالفاشنان مدارا خواهند کرد ؟ مطمئنا خیر، آلیس بیلی معتقد است نابودی موانعی که در سر راه هدف قرار بگیرد، عمل بدی نیست و بسیار مطلوب نیز هست:

آلیس بیلی – آموزش در عصر جدید(46 نوشته است:« نگذارید فراموش شود که زندگی، هدف و مقصد از پیش تعیین شده آن در الویت است و زمانی که ثابت شد عاملی در راه رسیدن به هدف، ناقص عمل می کند یا با حالت مریض و لنگ لنگان پیش می رود، حذف آن عامل از نقطه نظر سران روحانی یک مصیبت نیست. مرگ مصیبیتی هراسناک نیست. در حقیقت عمل نابودگر، عملی خشن و نامطلوب نیست. مجوز این نابودگری توسط محافظان نقشه صادر شده است تا شر به خیر تبدیل شود.»

باربا مکارکس هوبارد[47] یکی از رهبران جنبش عصر جدید در این رابطه چنین می گوید:

باربارا مارکس هوبارد – "همکاری در آفرینش"(49 نوشته است:« در بین طیف های مختلف مردم تنها یک چهارم بالار رفتن را انتخاب می کنند .. و یک چهارم در برابر این انتخاب مقاومت می کنند. آن ها به زندگی با تکامل مداوم علاقه ای ندارند. حال که ما در حال انتقال از سطح انسان مخلوق به سطح انسان کمک-خالق هستیم، آن یک چهارم خرابکار باید از جامعه حذف شود، خوشبختانه شما عزیزان محبوب من، مسئول این کار نخواهید بود. ما مسئول هستیم. ما مسئول اجرای پروسه گزینش خدا برای سیاره زمین هستیم. او انتخاب می کند و ما نابود می کنیم. ما سواران" اسب سفید"[48] آخرالزمان، مرگ هستیم.»

هوبارد همچنین در کتاب "تولدت مبارک سیاره زمین"[50] می نویسد:

باربارا مارکس هوبارد – تولدت مبارک سیاره زمین نوشته است:« پایان این دور از دوره تکامل فرا خواهد رسید. همه آنچه ما می دانیم انتخاب است و تمام کاری که باید انجام دهیم انتخاب کردن است. همه کسانی که انتخاب می کنند تا به مسیح ذاتی خود تبدیل شوند، از درون راهنمایی خواهند شد تا چگونه عمل کنند. همه کسانی که تکامل را انتخاب نکنند، خواهند مرد. در آن وقت دوره کودکستان در زمین به پایان می رسد.»

رابرت مولر طرفدار جنبش عصر جدید و فعال سازمان ملل متحد که پیش تر به او اشاره شد، می گوید:

رابرت مولر – ایده ها و آرزو ها برای جهانی بهتر(52 نوشته است:«من در تعجبم که چرا تا بحال کسی به فکر ساختن زمینی پیشرفته نیافتاده است، سازمانی که در رقابت با ازدیاد جمعیت، پا در کفش "زمین مادر"[51] کند و هر زمان از تعداد انسان ها یا مصرف کنندگان کم شود غرق در شادمانی گردد. باید برای افراد، حوادث یا موسساتی که بتوانند از جمعیت انسان ها یا مصرف کنندگان منابع زمین بکاهند، جایزه در نظر گرفت. و نخستین جایزه را باید به سازمان ملل متحد داد که با برگزاری کنفرانس های کنترل جمعیت و برنامه های ضد افزایش جمعیت، در سال های ???? تا ????، از تولد ? بیلیون و ??? میلیون نفر جلوگیری کرد.»

 

[تصویر: 2012.jpg]


نظم نوین جهانی و دروغ ????

 
حتما همه شما نظریات مختلف درباره وقوع اتفاقی غیر مترقبه در سال ???? را شندیده اید. نظریاتی که طی سال های اخیر بشدت در حال تبلیغ است و در دو دسته قرار می گیرد. دسته اول که غالب این نظریات را شکل می دهند، پیش بینی نابودی زمین بر اثر حادثه ای طبیعی بر اثر عواملی مانند: قرار گرفتن خورشید در مرکز کهکشان راه شیری، در یک خط قرار گرفتن سیارات منظومه شمسی، جابه جا شدن قطب شمال و جنوب زمین، انفجاری بزرگ در خورشید، برخورد یک شهاب سنگ یا سیاره نیبیرو به زمین و از همه معروف تر پیش بینی تقویم مایان ها از پایان یافتن تاریخ در ???? است.
جالب این است که پیش بینی شده است تمام این اتفاقات قرار است دقیقا در سال ???? و حتی در روز ?? سپامبر اتفاق بیافتد که بیشتر شبیه به یک لطیفه می ماند. محققانی که به درستی در این زمینه تحقیق کرده اند برای هیچ کدام از این ادعاها شاهدی نیافتده اند، حتی در فرهنگ مایان ها هیچ اشاره ای به پایان تاریخ در سال ???? پیدا نشده است و تقویم آن ها تنها بر اساس محاسبه و مشاهده دوره چرخش ستارگان با مشاهده از روی زمین ساخته شده است. علاوه بر این که انجام چنین محاسباتی بسیار قبل تر از آن ها در یونان انجام شده بود، دوره چرخش ستارگان تنها یک خصوصیت بصری است و تنها برای کسی که از زمین آن را مشاهده می کند مصداق دارد و بیرون از سیاره زمین هیچ ویژگی خاصی ندارد.
دسته دیگری از نظریات که غالبا توسط طرفداران جنبش عصر جدید تبیلغ می شود بیان می کنند که در سال ???? به واسطه قرار گیری زمین در موقیت خاصی نسبت به ستارگان، انرژی خاصی از ستارگان به زمین می رسد و بگونه ای (که خودشان نیز نمی دانند چگونه) باعث جهش و افزایش ناگهانی سطح آگاهی و هوشیاری مردم جهان می شود. که البته این نظر را تنها کسانی بدون دلیل قبول می کنند که پیرو آن ها باشند. دقت کنید که این ایده با افزایش دانش مردم در آخرالزمان که در روایات ما آمده است تفاوت دارد، آن ها علت این جهش را انرژی روحانی ساتع شده از ستاره ها می دانند.
حال چرا این دروغ ها به صورت گسترده در حال تبلیغ است؟ زیرا صاحبان قدرت و طرفداران عصر جدید عقیده دارند در سال ???? به عصر برج دلو وارد می شوند و در نتیجه باید مردم را از طریق پروپاگاندای تبلیغاتی آماده اهداف خود کنند.
مایکل پی مائو[53] از طرفداران عصر جدید می گوید:

مایکل پی مائو – پیشگویی ها در نیایش های ژرمانوس(54 نوشته است:«???? آنچنانکه پیش بینی شده است، پایان دنیا نیست، بلکه آغاز عصری طلایی، عصر برج دلو است که در حدود سال ???? آغاز می شود.»

دکتر کریستوفر پپلر[55] عقیده جنبش عصر جدید درباره سال ???? را چنین توضیح می دهد:

کریستوفر پپلر – مکاشفات در ستاره ها(56 نوشته است:« آن ها معتقدند عصری که در حدود سال ???? فرا خواهد رسید، عصر برج دلو خواهد بود. آن ها می گویند این عصر، عصر روشن شدن اندیشه ها و اتحاد جهانی است، جهان پس-مسیحیت.»

موسس گروه ماسونی "باشگاه رم"[57] ، اروین لاسلو[58] به همراه شاگرد جیدو کریشنامورتی[59] (تئوصوفیت مشهور)، دیپاک چوپرا[60] و میخائیل گورباچف[61] کتاب "???? انتقال جهان"[62] را نوشته و در آن نظریات ???? را ترویج کرده اند. لاسلو همچنین یک سایت[63] و سازمان مشابه دیگری با نام "باشگاه بوداپست"[64] تاسیس کرده است که نظریات ???? و عقیده تکامل انسان در جنبش عصر جدید را تبلیغ و ترویج می کنند. از اعضای این باشگاه می توان رابرت مولر، عضو سابق دبیرخانه سازمان ملل و باربارا مارکس هوبارد را نام برد که می گوید:

باربارا مارکس هوبارد نوشته است:«ما در حال طرح ریزی برای ???? بودیم و آن طرح هم اکنون در حال اجراست.»

نکته جالب توجه دیگر، وضعیت جنبش های مردمی ضد نظم نوین در غرب است. از یک طرف محققان دارای اعتقادات مسیحی مانند: ولیام کوپر و فریتز اسپرینگ مایر و … هر یک بگونه ای (ترور، رندانی شدن و …) ساکت شده اند و از طرف دیگر برخی رهبران جنبش های مردمی مانند: دیوید آیک، مایکل تساریون، جوردن مکسول، دیوید ویلکاک و … آزادنه و بدون هیچ مشکلی در حال ادامه کار خود هستند و در کنار متهم کردن و بعضا افشا کردن سران جوامع مخفی، همان افکار و نظریات تئوصوفی (و جنبش عصر جدید) و اتوپیای آن (همان نظم نوین جهانی) را ترویج و تبیلغ می کنند.


جمع بندی:


همانطور که مشاهده کردید آموزش فراماسونری و نهان پیشگی در دستور خود برگزیدگان صاحب قدرت قرار دارد و به راحتی می توانید ترویج آن را در رسانه های گوناگون (فیلم های سینمایی، بازی و …) مشاهده کنید. جای تعجب نیست که اکثر محصولات تولید شده در رابطه با فراماسونری در قالب معمایی و رمز آلود ساخته شده اند و در پوشش افشاسازی جوامع مخفی، مخاطب را با انبوهی از نماد ها، عقاید و سنتهای شرک آمیز نهان پیشگان باستان، بمباران می کنند و به این طریق به او نهان پیشگی را آموزش می دهند. بسیاری از مردم عادی در غرب که مخالف نظم نوین جهانی هستند پیرو رهبرانی شده اند که خود در ظاهرِ مبارزه با این جریان، همان عقاید فراماسونری را به آن ها تلقین کرده و در حقیقت مردم ساده را در جبهه نظم نوین جهانی قرار داده اند. ما نیز باید بسیار مراقب باشیم که فریب این به ظاهر افشاسازی ها و نسخه های بدلی را نخورده و از جبهه حق و یاری مهدی موعود (عج) خارج نشویم.

گردآوری و تنظیم: ذی طوی
---------------------------
پانوشت:


1. Theosophy
2. New Age movement
3. Annie Besant
4. co-Freemasonry
5. Helena Petrovna Blavatsky
6. Theosophical Society
7. Zodiac
8. Avatar: در اساطیر هندو به معنای تناسخ زمینی خدا
9. Lucifer: A Theosophical Magazine
10. Age of Pisces
11. Age of Aquarius
12. World Teacher
13. Isis Unveiled
14. Sun God
15. The Key to Theosophy
16. Genesis
17. Jehovah: نام خداوند در انجیل
18. The Secret Doctrine
19. Jehovah: نام خداوند در انجیل
20. The Secret Doctrine
21. David Spangler
22. Reflections on the Christ
23. Channeling
24. Maitreya
25. Sanat Kumara
26. Dane Rudhyar
27. Prometheus
28. The Magic of Tone and the Art of Music
29. Benjamin Crème
30. The Externalization of the Hierarchy
31. The Reappearance of the Christ and the Masters of Wisdom
32. Share-International
33. The Secret Doctrine
34. Alice Bailey
35. Djwhal Khul
36. Jesuit
37. Pierre Teilhard de Chardin
38. World Day of Prayer for Peace
39. Brad Steiger
40. The Fellowship
41. W. L. Wilmshurst
42. The Meaning of Masonry
43. Alice Bailey
44. The Externalization of the Hierarchy
45. Lucis Trust
46. Education in the New Age
47. Barbara Marx Hubbard
48. Pale Horse
49. The Book of Co-Creation
50. Happy Birthday Planet Earth!
51. Mother Earth
52. Ideas And Dreams For A Better World
53. Michael P. Mau
54. The Sanctus Germanus Prophecies
55. Dr. C.L. Peppler
56. Revelation in the Stars
57. Club of Rome
58. Ervin Laszlo
59. Jiddu Krishnamurti
60. Deepak Chopra
61. Mikhail Gorbachev
62. World Shift 2012
63. worldshift2012.org
64. Club of Budapest






+نوشته شده در یکشنبه 89/12/15ساعت 12:28 صبح توسط فروزان
نظر
مسیحیت در عصر جدید 2

جا به جا کردن شیطان با خداوند، خوب دانستن شیطان و شر دانستن خدا

هلنا بلاواتسکی – تعالیم سری(18 نوشته است:«این درست است اگر ما شیطان، مار کتاب پیدایش[16] را به عنوان خالق اصلی، ولی نعمت و پدر معنویت انسان در نظر بگیریم. زیرا او "پناهگاه نور"، لوسیفر تابان و روشنی بخش است. کسی که چشمان آدم و به قول معروف مخلوق یهو[17] را باز کرد. و او اولین کسی بود که نجوا کرد: "هنگامی که از آن سیب بخوری، مانند خدا خواهی شد و خیر و شر را تشخیص خواهی داد". این عمل او را تنها می توان نوری از جانب یک منجی دانست. و با این کار او با یهو، روح متقلب، دشمنی ورزید. اما او در حقیقت نهان همچنان محبوب ترین پیامبر(فرشته) باقی مانده است.»

 

هلنا بلاواتسکی – تعالیم سری(20 نوشته است:«لقب شیطان به راستی متعلق به اولین و خشن ترین دشمن تمام خدایان دیگر، یهو[19] است… نه به ماری که تنها از سر همدردی و حکمت سخن گفت. … امروز اثبات شده است که شیطان، اژدهای قرمز سوزان، رب تابان، لوسیفر یا حامل نور در درون ماست، در ذهن ماست، وسوسه گر ماست، منجی ماست، رهایی بخش هوش ما از حیوانیت خالص است.»

دیوید اسپنگلر[21] یکی از رهبران جنبش عصر جدید می گوید:

دیوید اسپنگلر – تفکری بر مسیح(22 نوشته است:« نور حقیقی لوسیفر از راه اندوه، تاریکی و عدم پذیرش، قابل مشاهده نیست. نور حقیقی این موجود عظیم تنها هنگامی قابل مشاهده است که چشمان خود شخص بتواند نور مسیح، نور خورشید درون خود را ببیند. لوسیفر در درون همه ماست تا ما را به تمامیت رهنمون کند. در حالی که ما به سمت عصر جدید که عصر تمامیت است حرکت می کنیم هر یک از ما به نقطه ای خواهد رسید که من آن را ورود به مکتب لوسیفر می نامم. مسیر ویژه ای که هر کسی باید از آن عبور کند تا به وجود نور درونش و به کامل و تمام بودن خود پی ببرد. لوسیفر می آید تا آخرین هدیه اش، تمامیت را به ما ببخشد، اگر ما آن را بپذیریم آنگاه او آزاد خواهد بود و ما نیز آزاد می شویم. این ورود به متکب لوسیفر است. این نقطه ایست که بسیاری هم اکنون و در آینده با آن روبرو خواهند شد. زیرا این آیین ورود به عصر جدید است. آیینی برای عبور از گذشته و ورود به شرایطی جدید است.»


ارتباط با موجودات ماورایی، اجنه و ارواح برای کسب دانش (مکاتب اسرارآمیز) به اصطلاح "انتقال از ارواح"[23]

[تصویر: blavatskiAdyar.jpg]


در تئوصوفی، جنبش عصر جدید و فراماسونری به وجود گروهی از مردان و زنان بسیار تکامل یافته اعتقاد دارند و آن ها را سران حکمت ( سلسله سران روحانی یا سران عروج کرده) می نامند و ادعا می کنند بودا، کریشنا، عیسی (ع) و حضرت محمد (ص) از سران حکمت بوده اند و موجودی به نام "مایتریا"[24] از تمام آن ها برتر و رهبر آن هاست که خود او تحت فرمان "سانات کومرا"[25] قرار دارد.
تئوصوفیست طرفدار عصر جدید، دن رود یار[26] توضیح می دهد که سانات کومرا طبق تعالیم نهان پیشگان، همان شیطان است:

دن رودیار – جادوی آهنگ و هنر موسیقی(28 نوشته است:«شیطان تغییر یافته لغت سانات کومرا است و در فلسفه نهان پیشگان هند، موجودی شبیه به پریمیسیوس[27] است که به انسان آتش خودآگاهی، استقلال و فردیت بخشید.»


آن ها اعتقاد دارند این سران حکمت، دست مخفی راهنمای انسان در مسیر تکامل بوده اند و مایتریا همان ماشیح یهودیان، مسیح مسیحیان، پنجمین بودای بوداییان، کریشنای هندو ها و امام مهدی (عج) مسلمانان است که همگی منتظرش هستند و او هم اکنون در زمین حضور دارد و در وقت مناسب در اجتماع ظاهرخواهد شد. بزرگترین مبلغ مایتریا نقاشی انگلیسی به نام "بنجامین کرام"[29] است. او بعد از اینکه به گفته خود با مایتریا ارتباط برقرار کرد، در سال ???? شروع به چاپ آگهی های تمام صفحه در ?? روزنامه در سراسر جهان کرد که در آن نوشته بود:

بنجامین کرام نوشته است:« نقشه چیست؟ آن نقشه عبارتست از برپایی حکومتی جهانی و یک دین نوین جهانی به رهبری مایتریا.»

اگر فکر می کنید بنجامین کرام تنها دچار اشتباه در تشخیص شده و هدفش خیر است به این سخنان او توجه کنید:

بنجامین کرام – ظهور مجدد مسیح و سران حکمت(31 نوشته است:« برای بسیاری در حال حاضر، این هوشیاری که عبارتست از شناخت سطحی بالاتر از آگاهی که در اختیار کسانی است که در حال تشکیل حکومت معنوی خود هستند، استادان آیین های ورودی جهان. وجود آن ها نخستین بار توسط اچ.پی بلاواتسکی، کمک-موسس جامعه تئوصوفی در سال ???? آشکار شد. جزئیات بیشتر درباره ارتباط با این سران و اقدامات آن ها توسط آلیس بیلی در سال های ???? تا ???? ارائه شد. او در کتاب "عمومی سازی سلسله سران"[30] طرح این مردان روشنی یافته را برای بازگشت و انجام اقدامات فیزیکی فاش کرد و من نیز اضافه می کنم، این نقشه آغاز شده است.»

 

[تصویر: masters.jpg]


بنجامین کرام جهت تبلیغ آمدن مایتریا موسسه "اشتراک بین المللی"[32] و یک سایت اینترنتی تاسیس کرده است و مرتبا به نقاط مختلف جهان سفر می کند تا با برگزاری جلساتی، از مایتریا برای مردم مطلب انتقال دهد. جلساتی که گفته می شود سیاستمدارانی چون میخائیل گورباچوف و جورج بوش در آن شرکت کرده اند.
همانطور که اشاره شد ارتباط با موجودات ماورایی از کارهای اصلی این فرقه است. شخص بلاواتسکی کتاب "تعالیم سری"[33] را با راهنمایی یکی از سران روحانی به نام "کوت هومی" نوشته است.

[تصویر: HPBmasters.jpg]


آلیس بیلی[34] یکی دیگر از رهبران تاثیر گذار تئوصوفی، به گفته خود با انتقال از موجود ماورائی تبتی به نام "دجوال کول"[35]، ?? جلد کتاب نوشته است. نمونه هایی از این دست در تئوصوفی، جنبش عصر جدید و فراماسونری فراوان یافت می شود.

تناسخ و تکامل، امکان خدا شدن انسان، یکی بودن خدا، انسان و طبیعت


یکی از اصول فکری تئوصوفی و جنبش عصر جدید نظریه تکامل است. در حقیقت نخستین کسی که نظری تکامل را مطرح کرد چارلز داروین نبود و طبق انجیل مسیحیان، نخستین نفر شیطان بود که در باغ عدن به آدم و حوا گفت: «اگر از آن سیب بخوری، خدا خواهی شد». ایده تکامل از زمان های باستان جزء تعالیم اصلی نهان پیشگان بوده است. در واقع تئوری داروین تنها تلاشی برای پوشاندن لباس علمی به آن ایده بود و البته موفق شد آن را در دنیا فراگیر کند.
تلاش های فراوانی جهت یافتن شواهدی برای اثبات نظریه تکامل انجام گرفت که یکی از تاثیر گذارترین آن ها، یافته ها و در واقع جعلیاتی بود که توسط کشیشی عضو جامعه یسوعیون[36] به نام پیتر تیلارد دی شاردان[37] انجام پذیرفت. اقدامات و نظریات شاردان تاثیر بسزایی در پذیرش نظریه تکامل توسط کلیسای کاتولیک داشت. پاپ ژان پل در سال ???? با تاثیر از نظریات شاردان و بر اساس سند "واتیکان ?″ "روز جهانی دعا برای صلح"[38] را سازماندهی کرد. هدف اصلی این مراسم که مشابه آن در سال های بعد نیز تکرار شد، اتحاد ادیان بود و طی آن از نمایندگان ادیان آسمانی و مشرک دعوت به عمل آمده بود و حتی شخص پاپ آیین پرستش خدایان ادیان مشرک را به جا آورد.
این اقدامات تیلارد باعث محبوبیت چهره او در بین طرفداران جنبش عصر جدید شد تا جایی که برخی به او لقب پدر عصر جدید دادند.

[تصویر: Teilhard_de_Chardin.jpg]


تیلارد در رابطه با منجی متحد کننده ادیان می گوید:

تیلارد دی شاردان نوشته است:« من اعتقاد دارم آن منجی که همه بدون شک منتظرش هستیم، یک منجی جهانی خواهد بود و آن منجی، مسیح تکامل است. به نظر من همگرایی ادیان حول یک منجی جهانی که اصول تمام آن ها را ارضاء کند، تنها راه تغییر جهان است و تنها از این طریق دین آینده قابل دست یافتن است.»

 

[تصویر: PrayerDayofpeac.jpg]


براد استایگر[39]، طرفدار جنبش عصر جدید در کتاب "برادری"[40] بیان می کند انسان در دین جدید در می یابد که خداست و این مقصود ادیان باستانی بوده است:

براد استایگر نوشته است:« بسیاری متقاعد شده اند که عصر برج دلو، منادی دینی جدید است. حتی در آن دیگر کلمه دین به کار نخواهد رفت. در آن زمان از مسئله اصلی درک واقعی تری خواهیم داشت و شخص از سطح اعتقاد به یک چیز کامل تر شده، به یک چیز تبدیل می شود و آنچه را که ادیان باستانی سعی داشتند بیان کنند، در خواهد یافت: آرام شوید و دریابید که خدا هستید. در واقع این دین بزرگ جدید است و در آن همه و هر کسی در خواهد یافت که خداست.»

مفهوم پیوسته و مترادف با تکامل و البته از اصول تئوصوفی، مفهوم تناسخ و زندگی ابدی روح در بدن های مختلف است. بنابر عقاید تئوصوفی، انسان بوسیله شیطان قدرت تفکر پیدا کرد و می تواند با تکامل و تصرف طبیعت و جهان به خدا تبدیل شود. ویلمهرست[41] فراماسون نیز هدف ماسونری را ساختن انسان-خدا تعریف می کند و می گوید:

ویلمهرست – مفهوم فراماسونری(42 نوشته است:« نقطه اوج در لژ، بیانگر نهایت سطح آگاهی ممکن برای ماست که وقتی استعداد هایمان را به حد کمال رشد دهیم، بی نهایت خواهد بود. انسان که از زمین زاده شد و در قلمرو طبیت رشد کرد تا به سطح عقلگرایی کنونی رسید، باید تکامل خود را تا رسیدن به سطح خدایی ادامه دهد و سطح آگاهی اش را با آگاهی محیط بر عالم یکی کند. این هدف نهایی تمام آیین های ورودی بوده و هست.»

حتما مطلع هستید که با وجود رد شدن نظریه تکامل با شواهد متعدد، همچنان این نظریه پایه بسیاری از علوم قرار داد و توسط سیستم های آموزشی سراسر جهان تعلیم داده می شود.



+نوشته شده در یکشنبه 89/12/15ساعت 12:26 صبح توسط فروزان
نظر
مسیحیت در عصر جدید1

همانطور که در مقاله "آتلانتیس .... اتوپیای نهان پیشگان" اشاره شد، امروزه افکار و برنامه ریزی رهبران تئوصوفی نقشه ی راه نظم نوین جهانی است و چیزی که هم اکنون به صورت گسترده و از طرق مختلف، حتی در پوشش مبارزه با نظم نوین جهانی ترویج می شود، عقاید "تئوصوفی"[1] و "جنبش عصر جدید"[2] است.

 


به طور خلاصه عقاید تئوصوفی و جنبش عصر جدید به قرار زیر است:


ستاره شناسی، طالع بینی و اعتقاد به دوری بودن تاریخ در ارتباط با صورت های فلکی زودیاک، ارتباط با موجودات ماروائی (ارواح و اجنه) برای کسب دانش (مکاتب اسرارآمیز)، اعتقاد به توانایی انسان در رسیدن به مقام خدایی، نهان پیشگی، اعتقاد به برپایی جهان تک حکومتی در آستانه عصر برج دلو تئوصوفی، جنبش عصر جدید و فراماسونری سازمان هایی در هم تنیده هستند و عقایدی که در زیر توضیح داده خواهد شد از تعالیم اصلی هر سه این گروه هاست. به طور مثال بسیاری از ماسون ها مانند فیلسوف-ماسون درجه ??، منلی پی هال عضو جامعه تئوصوفی بوده و هستند و حتی در دوره ای ریاست جامعه تئوصوفی در دست "آنی بیسانت"[3] مارکسیست، ماسون و موسس جامعه بین المللی "کمک ماسونری"[4] بوده است. آنی بیسانت همچنین با برپایی لژ های ماسونری در سرار جهان به جامعه تئوصوفی خدمات بزرگی انجام داده است.

هلنا پترونا بلاواتسکی[5] و جامعه تئوصوفی[6]

[تصویر: HPB.jpg]


بدرستی می توان بنیانگذار جنبش عصر جدید را موسس جامعه تئوصوفی، هلنا پرونا بلاواتسکی دانست. بلاواتسکی متولد ???? از همان آغازین دوران زندگی اش بسیار به موضوعات ماورائی و اسرار آمیز علاقه داشت، لذا در ?? سالگی سفر ?? ساله ای را به نقاط مختلف جهان (آمریکا جنوبی، مصر، کانادا، فرانسه، یونان، مکزیک، تبت، هند، آلمان و انگلیس) جهت مطالعه سنت های مذهبی آن ها آغاز کرد و با راهنمایی موجودات ماورائی که او در این سفر با آن ها ارتباط برقرار کرده بود، با کوله باری از تعالیم اسرارآمیز به نیویورک رفت تا درسال ???? سازمانی با نام جامعه تئوصوفی تاسیس کند.
افکار و نظریات او که از طریق کتاب ها و مجله اش با نام "مجله لوسیفر" انتشار یافت، اصول و عقاید جنبش عصر جدید را شکل داد. با گذشت زمان، روز به روز بر شدت محبوبیت جامعه او افزوده شد و چهره های شاخص از سرار جهان به آن پیوستند که در بین آن ها اسامی کسانی چون: توماس ادیسون، الویس پریسلی، ماهاتما گاندی، آرتور کانن دویل و جیمز جویس دیده می شود.


در اینجا می توانید لیست بلندتری از این افراد و گروه های مشهور را ببینید.



عقاید بلاواتسکی و به طبع آن جنبش عصر جدید

 


چنانچه در حین مطالعه، این عقاید به نظر شما آشنا آمد تعجب نکنید زیرا امروزه این عقاید به صورت گسترده از طریق رسانه ها و سیستم های آموزشی جهان در حال تعلیم است.

اعتقاد به زودیاک، دوری بودن تاریخ و ظهور معلم جهانی در هر برج از زودیاک

 
بلاواتسکی معتقد بود تاریخ پایان ندارد بلکه به صورت دوری است و هر دور در ارتباط با یکی از صورت های فلکی (برج) زودیاک[7] است و معلم جهانی مختص به خود را دارد.

هلنا بلاواتسکی – لوسیفر: نشریه تئوصوفی(9 نوشته است:« تئوصوفیست ها در هر رتبه ای – که برخی از آن ها معنای پنهان آواتار ها[8]، ماشیح ها، سوشیانس ها و عیسی های مورد انتظار جهانیان را دریافته اند – می دانند که پایان جهان وجود ندارد، بلکه این اعصار هستند که تکمیل می شوند، یعنی پایان یک دور که هم اکنون به سرعت نزدیک می شود. … مانند دوره ی مسیحا … کسی که با برج حوت مرتبط بود … این یک دوره است، تاریخ است و خیلی طولانی نیست اما بسیار نهانی است، ???? سال خورشیدی طول می کشد … در ???? و ??? سال پیش از میلاد مسیح نیز رخ داد، همان زمانی که نقطه اعتدالین وارد نشان [زودیاک] قوچ شد و سپس به حوت وارد شد. و در آینده ای نزدیک وارد نشان دلو می شود، آن هنگام خصوصیات روحی بشریت شروع به تغییر بزرگی می کند و ما باید کارهای روحی زیادی انجام دهیم.»


به اعتقاد بلاواتسکی حضرت مسیح (ع) تنها نماینده ی عصر برج حوت[10] و تعلیم یافته مکاتب اسرار آمیز از طریق استادان و معلمان بوده است و با ورود به عصر "برج دلو"[11] اتوپیای نظام واحد جهانی به همراه "معلم جهانی"[12] مختص آن عصر ظهور خواهد کرد. بلاواتسکی همچنین در کتاب "آیزیس فاش شد"[13] شرح می دهد که داستان حضرت عیسی (ع) در سنت های باستانی مختلف جهان وجود داشته است و همه آن ها نماد "خدای خورشید"[14] بوده اند.
بلاواتسکی در کتاب "کلید تئوصوفی"[15] اهداف اصلی جامعه خود را چنین بیان می کند:
• تشکیل انجمن برادری جهانی بدون تفاوت در نژاد، رنگ و کیش
• ترویج مطالعه ادیان مختلف جهان
• تحقیق در مورد اسرار نهان طبیعت

 



+نوشته شده در یکشنبه 89/12/15ساعت 12:20 صبح توسط فروزان
نظر
جلوه های هنر دینی در اسلام

سخن گفتن از همه ادیانی که بشر از روزگاران اولیه تا امروز به آن ها گراییده و در پرتو حضور آن ها، زیست معنوی داشته است، آسان نیست.
معنای کلی و عمومی « تعبد (
Devotion  )و «پرستش (worship
) که جوهر مقوم دین و دین پذیری است ، در همه روزگاران پیش از این وجود داشته است ؛ اما آن چه از زمانه تاریخ مند شدن حیات بشری در بعد اجتماعی و مذهبی برجای مانده است ، تا امروز، چندین دین و شریعت است که به نسبتی که ما در آن هستیم (حوزه هنر دینی) باز باید از این تعداد نیز، تعدادی را حذف نمود؛ چرا که هر شریعت یا آیینی ، به صرف داشتن آموزه های دینی ، آثار هنری نداشته است تا آن آموزه ها را در آنها منعکس کند و اگر بر این سخن ، ظن بی گمانی و بی اطلاعی را نیز بیافزایم ، باید گفت اگر سیستم و نظام هنر دینی خاصی هم داشته است ، به روزگار ما نرسیده و ما از آن بی اطلاعیم ؛ این سخن شاید به قضاوت عادلانه نزدیک تر باشد.
آن چه در میان آموزه های مختلف تمامی ادیان به چشم می خورد، تشابه و (گاه) تضاد آموزه های معنوی آن هاست.
اما آن چه در مجموعه میراث هنری یک آیین مورد بررسی قرار می گیرد، اگر چه گاه در بعضی آیین ها به عنوان ((متغیر)) متفاوت می کند، در سیاهه کلی آن ، وجهی مشترک است.
تجلی مفاهیمی که از این پس برمی شمریم در آثار هنری این آیین ها، به صورت ((اصل )) وجود دارد و اگرچه شاید در هر آیین ، ظاهری متفاوت داشته باشد، بنایی است که معانی رمزها(
Symbols) را به اشاره در اختیار متعبدان به این آیین ها قرار می دهد.
به یقین می توان گفت که هیچ آیینی تاکنون بر خاک شکل نگرفته است ، که اصل «پرستش » را به عنوان اولین اصل موضوعه خود برنگزیده باشد. در واقع ، اصل پرستش ، مبنای شکل یافتن همه آیین ها(الهی و غیر الهی) بوده است.
آیین های غیر الهی (بت پرستی ، ماده پرستی و...) نیز، اگرچه وقتی با قالب ها و معیارهای سنجشی آیین هایی که خداوند را به عنوان خالق و منظم جهان (آسمان و زمین) می دانند سنجیده می شوند، بوی شرک یا کفر می گیرند، اما در نفس خود، نوعی «پرستش جاهلانه خداوند»هستند؛ یعنی تلقی «اثر» به جای « موثر».
به همان یقینی که گفتیم هیچ آیین بدون پرستشی وجود نداشته و ندارد و در واقع هیچ آیینی (مذهبی) نیست که تعریف نسبت میان «خلق» و«خالق» را به عنوان اولی بر خود فرض نداند، به همان یقین می توان گفت هیچ آیینی نیست که در آن «عبادتگاه» یا «معبد» به عنوان «خلوتگاه خالق و مخلوق = عابد و معبود» وجود نداشته باشد.
مفهوم «حرم» که تا امروز استعمال های فراوانی از آن صورت گرفته است ، شاید لفظی قابل اطلاق برعبادتگاه های همه ادیان و مذاهب باشد.
پیروان هر آیینی ، بلافاصله بعد از پذیرفتن آن آیین ، به مفهوم «عبادت» و «پرستش» پی می برند و این مفهوم در «حرم » یا معبد تجلی پیدا می کند.
به این قرینه ، معابد در واقع اولین مکان هایی هستند که روح مذهبی هر آیین - که عبارت باشد از حضور رمزی خداوند در زمین - در آنها تجلی پیدا می کند. در ساختن «خانه خدای» نیز هر آیینی براساس آموزه های خاص خود و فلسفه خود عمل می کند. اما بیش ترین تجلی این آموزه ها، در معماری معابد مقدس (حرم ها) ظهور می یابد. هنر ساختن معابد، شاید اولی ترین هنر دینی باشد؛ دلیل این تردید نیز تقدم رتبی «سرودهای روحانی » برساخت معابد است.
«سرودهای روحانی» که در هر آیینی صورت متفاوت دارند، چون آموزش دهنده مفاهیم اصلی آن آیین هستند، به نوعی تقدم دارند. اما از سوی دیگر، چون رمز ساختن معبد، ایجاد مکانی برای «خلوت» با خداوند است و در این خلوت است که انسان مورد خطاب واقع می شود و می شنود و می گوید، تقدم «معبد» یا «حرم» جلوه می نماید. به هر روی ساختن معبد یا حرم ، در همه آیین ها، اصولی مشترک دارد که برخی از آنها به این قرار است:

اصل داشتن محراب

محراب در واقع جای تجلی و حضور رمزی خداوند و ساکن کردن آن وجود نامتناهی در زمین است. در آیین مسیحیت ، ساختمان های کلیسا (در معابد مسیحی قدیم این مسئله بیش تر به چشم می خورده است) منطقه بازی دارد که جایگاه حضور رمزی خداوند در تمثال یا پیکره «مسیح مقدس» یا «باکره مقدس به همواره فرزند او» است.
در این منطقه باز، که معمولا نقش محراب مساجد را در سنت اسلامی دارد، زوایای منعطف هندسی با بلندای قابل توجه وجود دارند که بر هر یک نیز نقشی رمزگون از «صلیب مقدس» (توجه داشته باشیم که هندسه کلی معابد مسیحی نیز تقریبا در اساس آن ، «صلیب گون») یا پیکره های مقدس مذهبی وجود دارد.
روبه روی این منطقه باز، جایگاه نیایش «پدر مقدس» یا «روحانی آیین مسیح» است و «سرود خوانان مذهبی » نیز تقریبا بر آستان همین منطقه می ایستند. در واقع محراب در سنت مسیحی و سایر سنت های دینی ، خلوتگاه پاک و خالص خداوند است و جایی که برای خداوند در نظر گرفته می شود. در سنت بودایی و هندی نیز شکل دیگری از محراب وجود دارد.
حرم هندی یا بودایی ، در واقع غیر از این که محل خلوت با خداست ، نوعی مرکزیت نیز دارد؛ یعنی در آموزه های هندی و بودایی ، معبد مرکز جهان معنوی نیز محسوب می شود (اصلی که در سنت اسلامی در بنای کعبه مقدس تجلی یافته است) و نیایشگران در آن عمارت (که شکلی ضرورتا محدود به یک مربع که از تربیع یک دایره - که سمبول جهان است - به دست آمده دارد) به نیایش پروردگار می پردازند و «تاملات» خویش را در آن خلوتگاه انجام می دهند. حرم در سنت اسلامی در قالب «مسجد» ظهور یافته است.
مساجد اسلامی که به ادعای برخی ، در معماری وامدار شکل اصلی کلیساها و معابد قدیمی زرتشتیان است ، محرابی متفاوت دارد.
محراب در سنت اسلامی (و به نحو کم رنگ تر در سنت مسیحی) محل تجلی نور خداوند است و حضور رمزی او در قالب کلماتی که هم خوانده می شود و هم گاه بر دیواره های محراب نگاشته می شود.
افزون بر این شکل محراب در مساجد اسلامی ، در واقع نوعی «در» و «ورودگاه» به عالم دیگر است و جایگاه حضور «امام » یا «پیشوا» و خواندن و گفتن آموزه های مقدس (در سنت مسیحی ، جایگاه خواندن سرود مقدس).
محراب در سنت اسلامی و در اصل معماری بنا بسیار مهم است و نشانه ای از آموزه های مقدس دینی (با اندکی مشابهت در آیین مسیحی).
شکل اصلی محراب که شکل «در» است و «ورودگاه»، عمقی دارد و بلندایی «مقصوره » مانند، که در راس آن به یک نقطه تلاقی می رسد.
این نقطه تلاقی ، یعنی منتهاالیه بالایی محراب ، محل ساطع شدن رمزی نور خداوند است. در اطراف آن ، در عمق و بیرونه محراب ، کلمات مقدس با خطوط خاص نوشته می شوند. در سنت اسلامی ، برخلاف سنت هند و بودایی و مسیحی ، تصویر یا پیکره ای مثالی از خداوند یا متعلقات معنوی او در مسجد وجود ندارد.
دلیل آن هم این است که اسلام قایل به این اصل است که هیچ تصویر یا پیکره ای نمی تواند «وحدانیت» و «احدیت » را حتی در نازلترین وجه آن بازتاباند و حضور خداوند تنها در کلمات مقدسی که از خود او به ما رسیده است ، می تواند تجلی یابد.
در واقع هنر خوشنویسی و تذهیب در سنت اسلامی و در کار ساخت محراب معابد و حتی خود معابد، قرینه هنر «شمایل نگاری» در سنت مسیحی است. اصل دیگری که در ساخت محراب در سنت اسلامی (و با اندکی تامل در ساخت مسجد) مورد توجه قرار گرفته است ، مسئله «عمق» در محراب است که باعث انعکاس صوت می شود.
عده ای معتقدند این اصل نیز در سنت مسیحی وجود دارد، اما بعید به نظر می رسد «عمق » تا این اندازه و با این مفهوم مورد توجه مسیحیان بوده باشد؛ همان طور که در ساخت محراب مسیحی ، مقصوره یا نیمدایره عمقی بالای محراب نیز که نشانه ای رمزی از «طاق آسمان » است ، مورد توجه و تامل چندانی نبوده است.
انعکاس صوت که اثر وضعی عمق در محراب است و محصول هنر معماری اسلامی ، رمزی است از خطاب خداوند به انسان و در واقع خوانده شدن از سوی او وبازگشت صدا و بازخوانی آن. رنگ ها نیز او وجوه فارق و متفاوت ساخت محرابها هستند.
در سنت های مسیحی و هندی ، ترکیب رنگ ها از یکی دورنگ سفید، خاکستری و رنگ هایی از همین طیف ها جلوتر نمی رود. به ندرت می توان محراب هایی را در سنت مسیحی یافت که رنگ های الوان در آن ها به کار رفته باشد.
رنگ سفید و نوع سنگ ها و پیکره های معمولا تراشیده شده ، در واقع حکایت کننده ازهاله مقدس و نورانی است که برگرد محراب گسترده شده و «حرم» را در خویش گرفته است. در سنت اسلامی و هندی اما رنگ های دیگری نیز در ساخت محراب به کار می رود.
مثلا رنگ آبی که رمزی است حکایت گر از آسمان.
.. یا زرد (اصفر) که رنگی است حاکی از تلالو نور مقدس یا نور خورشید. به هر روی محراب در سنت های مذهبی یادشده ، جلوه ای است از تجلی رمزگونه خدا و نشانه ای از آن چه آموزه های مقدس در معماری هر آیین وارد ساخته اند تا اصل پرستش به عنوان یک اصل پشتوانه برای هنر مذهبی هنرمندان آن آیین درآید.

اصل داشتن شبستان و ورودگاه

در هیچ یک از آیین های مختلفی که تا امروزه بشر آن ها را به تجربه دریافته و درک کرده است ، ورود به حرم و خروج از محدوده «تجربه بی واسطه روحانی»، بی مقدمه و موخره فرض نشده است.
کمتر آیینی می توان یافت که در آن ، انسان پرستنده به ساحت حرم پای گذارد بی آن که قبل از ورود، واجد آمادگی های روحی و جسمی شود.
بر اساس مفروضه های معنوی بیش تر آیین ها، برای ورود به حرم و واقع شدن در «محدوده روحانی بی واسطه»، ابتدا باید در محیطی بینابین قرار گرفت. جهان بیرون حرم و محدوده آن، جهانی است که تا حدود زیادی خالی از محرک ها و انگیزه سازی های معنوی است و مکان اصلی حرم نیز، جهان خالص پرستش و جایگاه مورد خطاب واقع شدن است ؛ یعنی جهان ناب روحانی.
به همان سان که نمی توان شیشه را از ظرف آب سردی به یک باره خارج کرد و در ظرف آب گرم فرو برد، نمی توان توقع داشت ورود از جهان «بیگانه با معنویت» یا خالی از جواهر معنوی و روحانی، به جهان ناب روحانیت و محیط خالص پرستش (توجه کنید : مکان رمزی حضور خدا در طبیعت) نیز بی مقدماتی ممکن باشد.
این مقدمات باید در محیط و جایگاهی بینابین و واسطی محقق شوند، تا پرستنده بتواند در حرم اصلی مورد خطاب واقع شود.
مکان وسط منظورشده در بیش تر حرم ها (تقریبا متعلق به همه آیین ها)، «شبستان » یا «محل ورود» است ؛ با شکل های مختلف و گاه متفاوت آن. نفس وجود شبستان در پیرامون حرم ، آن گونه که گفتیم ، غیر از خصوصیت آماده سازی روحانی برای ورود به حرم ، واجد رمزی دیگر نیز هست.
پرستنده ای که در حرم امن مورد خطاب واقع شده است و کیفیت روحانی برای او حاصل شده است ، خروج بی واسطه اش از حرم و واردشدن به محیط طبیعی بیرون نیز، ممکن است خالی از مخاطراتی برای او نباشد.
او همان گونه که باید (و لزوما این گونه می شود) قبل از ورود خود را آماده سازد و با تامل و مشاهده مولفه های روحانی ، برای ورود تمهید مقدمه کند، برای خروج نیز باید مقدماتی را به انجام رساند و یا حداقل در معرض آن ها قرار گیرد.
او نمی تواند بی واسطه به بیرون حرم پا گذارد، چرا که خطر از دست رفتن کیفیات روحانی حاصله ، برای او زیاد می شود و ممکن است به سان همان شیشه در معرض هوای نابرابر بشکند.
در واقع اصل داشتن محل ورود و شبستان برای ورود و خروج مرتبه ای و غیر یکباره «به حرم » و «از حرم » است تا از نفسانیت پیش از ورود کاسته شود و روحانیت حاصله از حضور در حرم نیز - که محصول عبادت و پرستش و مکالمه با وجود مقدس ازلی است (به زبان آیین های مختلف ) - به اندازه بیش تری در جای پرستنده نهادینه شود.
در آیین ساخت حرم ، شکل شبستان ها و ورودی ها بسته به مقتضیات و اصول آیین ها و ادیان مختلف ، متفاوت است. در معابد مسیحی (کلیسا) محل ورود یا شبستان ، بیشتر شکل ، جزیی ار اصل بنا را دارد.
گاه در کلیساهای قرون گذشته ، راهروهای ورودی ،سردرها، محیطهایی ، شبیه پاگرد یا راهرو یا دالان مانند، دیده می شد، که با تصویر و شمایل های نگاشته شده از مسیح و باکره مقدس و تصاویر مشابه دیگر، آذین یافته بود و در واقع نوعی حضور روحانی و فضای متفاوت با بیرون را ایجاد کرده بود.
از آن گذشته در کلیسا فاصله بین محل ورود تا مقابل جایگاه پدر مقدس ، (در شکل صلیب گون کلیسا، خط افقی جای کوبش دستها بر صلیب) خود فاصله ای شبستان گونه به شمار می رود، در واقع مکانی برای ایجاد آمادگی روحانی و قرار گرفتن در حریم حرم.
افزون بر این ، در کلیساهای مسیحی قرون جدید، استفاده از پیکره های تراشیده در ورودی ها و اصل مکان حرم نیز انگیزه ای دیگر برای حضور قلب بیش تر به شمار می رود و در واقع قرار گرفتن در حرم و محیط امن گفتگو، از پس گذشتن از برابر تصاویر، شمایل ها و پیکره های مقدس به همراه استماع طنین غیر همیشگی موسیقی و سرودهای مقدس صورت می گیرد.
آن چه در ساخت معابد هندو و بودایی در مورد شبستان صادق است ، در واقع محیطهای گاه سرسبز و آزادی است ، که با پیکره های تراشیده از سنگ ، تطهیرگاه ها و (معمولا) پله هایی که به معبد منتهی می شوند. در واقع در سنت های هندو و بودایی معابد (حرم ها) فاقد دریچه هایی هستند که به بیرون راه یافته باشند.
درهای کوچک تنها منفذ موجود در آنها است ، و شبستان یا محل ورود، به طور عموم فضای نسبتا باز و آزادی ، است که در اطراف معبد وجود دارد و محل عبور و گذر از جهان بیرون به محیط اصلی حرم یا معبد است.
اسلام به عنوان آیین خاتم ، در مساله شبستان و محل ورود نمونه کامل تری از آن چه گذشت را به دست می دهد. محققان هنر مقدس معماری اسلامی ، در آن چه تاکنون درباره مساجد نگاشته اند، همواره به تقسیم بندی فضا و محیط، در ساخت مساجد اسلامی توجه خاصی نشان داده اند.
در ساخت مساجد اسلامی عنوان حرم ، جایگاه مقدسی است که پیش تر به آن اشاره شد. اما شبستان در بناهای اصلی مساجد (مثل مساجد جامع در کشورهای مختلف و شهرها و حتی گاه در روستاها) مقدمه ای ضروری در ساخت مساجد به شمار می رود.
شبستان یا محل ورود در سنت اسلامی ساخت مساجد، خلوت گاه اولیه مومن برای واقع شدن در حریم اصلی حرم است. این ورودی ها که گاه بر اساس وسعت مساجد تا چند شبستان ازدیاد پیدا می کنند، مکانهای «خرم» و «خنک» معنوی هستند و در واقع محل ورود به جهانی برتر از جهان بیرون است.
حتی در معماری مساجد شرق جهان اسلام (مثل الجزایر و مراکش) که پیچیدگی معماری آن ها نسبت به غرب جهان اسلام زیادتر است ، شبستان ها عظیم تر و باشکوه تر به چشم می آیند.
در این شبستان ها از تصاویر، شمایل های مقدس و پیکره های تراشیده از سنگ یا چوب خبری نیست ؛ چرا که احدیت در عین انضمام با تمام هستی ، بر اساس دیدگاه نظری اسلام، امری است مجرد و منتزع از ماده ، که پرداختن آن در صورت یک شمایل یا پیکره مقدس ، از کمال آن می کاهد در عوض از ابتدای ورود و سهل است که از ابتدای نظر کردن به مساجد اسلامی ، کلمات خداوند که نمونه و رمز حضور کلامی خداوند در زمین هستند و براساس دیدگاه اسلامی این تنها نوع حضور و ظهور خداوند (غیر از دیدگاه های متفرقه در این زمینه) در زمین می باشد، به چشم می آیند که نوعی آمیزش روحانی با اسلیمی ها و طرح های دیگر پیدا کرده اند و در زمینه کاشی های صیقل خورده یا سنگ های رنگارنگ (معمولا با ترکیبی از رنگ های فیروزه ای: نشانه آسمان ، سبز: نشانه طبیعت و سفید: علامت نور الهی ) نقش شده اند.
اگر در مسیحیت و بودیسم و هندو، اصل تصویر وجودی خدا به واسطه شمایل نگاری و پیکره سازی از مسیح و بودا و باکره مقدس ، تجلی می یابد، در اسلام تصویر وجودی خدا، در کلام مقدس او و بازآفرینی انتزاعی و معنوی این کلام شکل پیدا می کند.
و بدین سان مسلمان با درک حضور در شبستان پیرامون حرم و راز ونیاز برای ورود به حرم و یا خروج از محدوده حضور و تکلم بی واسطه آماده می شود و از نفس خود می کاهد و برای مبارزه بر نفس آماده می شود.



+نوشته شده در سه شنبه 89/12/10ساعت 1:31 صبح توسط فروزان
نظر
<   <<   6   7   8   9      >
درباره ی ما

فروزان
سلام در این وبلاگ سعی شده تا کمکی در جهت شناخت دین و مذهب دیگر بر ای شما باشد.
پیوند های وبلاگ
عاشق آسمونی
دیارعاشقان
***جزین***

منتظرظهور
بچه مرشد!
TOWER SIAH POOSH
خندون
MNK Blog
پژواک
آقاشیر
بازی موبایل،بازی جاوا،بازی سیمبین،دانلود بازی موبایل های جدید
آوای قلبها...
سفیر دوستی
.: شهر عشق :.
عکس های عاشقانه
فقط عشقو لانه ها وارید شوند
منطقه آزاد
ختم قرآن ، ختم صلوات --- توشه آخرت
محمد قدرتی MOHAMMAD GHODRATI
گروه اینترنتی جرقه داتکو
نهِ/ دی/ هشتاد و هشت
مکاشفه مسیح
پاتوق دخترها وپسرها
این نیز بگذرد ...
روانشناسی
کیمیا
روان شناسی * 心理学 * psychology
شخصی
صاعقه
نبض شاه تور
صل الله علی الباکین علی الحسین
جدیدترین یوزر پسورد آنتی ویروس nod32- Kaspersky - Avira
از فرش تا عرش
بر و بچه های ارزشی
MOHAMMAD.HAHSEMI86@YAHOO.COM
ناکام دات کام
حفاظ
داود ملکزاده خاصلویی
اللهم عجل لولیک الفرج
خانه سلامت
موجودات زنده
ارون
صدفم چشم به راهتم برگرد
گل پیچک
دهاتی
دکتر علی حاجی ستوده
کشکول
سیب گلاب
خریدار غروب
تنها
من و گذشته من
مـهــــدی یــاران

دلتنگی
پسر جهنمی
عشق طلاست
آخرین منجی
عشق بی انتها
صفاسیتی
دکتر علی حاجی ستوده
من هیچم
یا علی گفتیم و عشق آغاز شد
حدائق ذات بهجة
غلط غولوت
دکتر علی اکبر خدادادی
دنیای واقعی
کلاهبردران، معرفی کلاهبرداران و شیادان و شگردها و شماره تلفن شان
ترویج ازدواج موقت برای جلوگیری از گناه جوانان
قالب های پیچک
سیستم عامل ونرم افزارهای طراحی گرافیک
گیاهان دارویی
سرزمین همیشه جاویدان بلوچستان
بازی آنلاین
پرتال تاریخی دانیال آنلاین
طراحی سایت
امکانات

Powered by BLOGFA
Designed by Web-Tools.IR
خروجی وبلاگ

قالب وبلاگ

قالب بلاگفا

قالب پرشین بلاگ

قالب میهن بلاگ

وبلاگ نویسی

خدمات وبلاگ نویسان

ابزار وبمستر

وب تولز

بازی آنلاین

فارسی ورد

دانلود

دانلود نرم افزار

عکس

مطالب جالب و خواندنی

تفریح و سرگرمی

سایت تفریحی

بازی فلش

بازی آنلاین فلش

بازی آنلاین

بازی

play online games

online games

بازی آنلاین

نو آوران پارس

ثبت دامنه

هاست

سئو

بهینه سازی سایت

طراحی سایت

طراحی وب سایت

طراحی قالب وردپرس

قالب وبلاگ

موسسه بیان

نجوم استان قزوین

قرآن

نیک فوتو

عکس

گالری عکس

Star Photo

حسین کرمیان

محمد فضلعلی

Hossein Karamian

Mohammad Fazlali

سئو

سئو وب سایت

آموزش سئو

بهینه سازی وب

بهینه سازی وب سایت

ارتقا پیج رنک گوگل

نمونه سوال

سوالات نهایی خرداد

سوالات نهایی دبیرستان

روش مطالعه

بازی آنلاین

گیم

بازی

تفریح و سرگرمی

بهاران دانلود

دانلود

دانلود نرم افزار

ستاره دانلود

دانلود

دانلود نرم افزار

قالب وبلاگ

قالب وردپرس

قالب بلاگفا

پارس تم

قالب وبلاگ

قالب بلاگفا

سابقون

شهدا زیاران

زیاران

دین و مذهب

خاطرات شهدای زیاران

سورس گذر

آموزش برنامه نویسی

سورس رایگان برنامه نویسی

قائم هاست

هاست ارزان